یک مقایسه آمریکایی: ایران، اسرائیل و کره شمالی

پل پیلار، روزنامه نگار و ستون نویس معروف آمریکایی در یادداشتی برای نشنال اینترست دلایلی اقامه کرده است که مقایسه ایران با اسرائیل و کره شمالی اشتباه است.

پل پیلار

یکی از خطوط حمله علیه توافق نامه برای محدودسازی برنامه هسته ای ایران، همانندسازی آن باقضیه کره شمالی است که در آن ایالت متحده و قدرت های دیگر درسال1994 به قرارداد- "چارچوب توافق شده"- رسیدندکه تاثیری در توقف ساخت وآزمایش سلاح های هسته ای توسط کره شمالی نداشت. دشمن برجسته هر توافقی باایران، نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، درمیان افرادی است که تلاش زیادی برای این مقایسه کرده است.این مقایسه، تفاوت های مهم و بسیاری را نادیده می گیرد.
حتی آن تفاوت های اندک نیز دراثبات نادرستی این مقایسه، کافی است. باماهیت رژیم های موجود شروع می کنیم.

ایران،سیستم سیاسی داردکه درآن، پاسخ به تقاضا و انتظارات عموم مردم، حائز اهمیت است. آینده سیاسی رئیس جمهور، روحانی، به ارضای انتظارات برای بهبود اقتصادی بستگی دارد که فقط با پایبندی به توافقی با غرب، باحذف برخی تحریم های اقتصادی، قابل حل است. اما در پیونگ یانگ، یک گروه جانی بارهبری یک خانواده وجوددارد که خودرا بعنوان دولت معرفی می کنندو هیچ ابایی از سیاست خود که منجربه گرسنگی توده ای از جمعیت کره شمالی شد، ندارند.

توافق مذاکره شده در 5+1 هیچ شباهتی با توافق کره شمالی، به جز درمورد مسائل هسته ای، ندارد. "چارچوب توافق شده" یک سند چهارصفحه ای ناتمام بود که ازنظر نظارت و اجرا محدود بود. برخلاف آن، ویژگی برجسته توافق باایران، درجه بی سابقه نظارت و بررسی آن است. آخرین توافق، مکانیسم اجرا و حل اختلاف سازگاربا پروتکل الحاقی مربوط به کار آژانس بین المللی انرژی اتمی، خواهدداشت.

توافق باایران، بطورفراگیر و باجزئیات، تمام مسیرهای ممکن به سلاح هسته ای، ازمعدن اورانیوم گرفته تا طراحی داخلی راکتورهای هسته ای، رامورد خطاب قرار می دهد. ولی "چارچوب توافق شده"، قراردادی بود که مسیرغنی سازی اورانیوم را به هیچ وجه موردخطاب قرار نمی داد.

به میزانیکه توافق کره شمالی ناتمام بود، به همان میزان نیز وسیعتر از توافق ایران بود، درآن بخشی از معامله چنین بود که درمقابل محدودیت های برنامه هسته ای کره شمالی، ایالت متحده نه تنها باید درساخت راکتورهای مقاوم دربرابر گسترش سلاح کمک رسانی میکرد بلکه سوخت نفت ارائه می دادو به سمت روابط اقتصادی و سیاسی نرمال قدم برمی داشت. اما، توافق ایران فقط برروی مسائل هسته ای متمرکز است. باوجوداینکه اجرای موفقیت آمیز این توافق ممکن است منجربه مکالمه ارزشمند درمورد موضوعات دیگر شود، این توافق باتوجه به پیروی و عمل به تعهدات مربوط به هسته ای، پابرجا خواهدماند یا سقوط خواهدکرد.

این جنبه وسیع ولی مبهم"چارچوب توافق شده"، دلیل عمده شکست این تعهد بود. هرچند، رفتار خود کره شمالی سوال برانگیز بود، آنها دلیل خوبی برای ناامیدی ازاجرای تعهدات توسط واشنگتن داشتند. علاوه بر کمک رسانی در ساخت راکتورهای جدید که هیچ وقت کامل نشد، حرکت دولت کلینتون به سمت روابط نرمال نیز آهسته بود. حتی دولت جرج بوش نیز دراین حرکت اکراه داشتند؛ این مسئله، کره شمالی را به محورشرارت کشاند و بطورعلنی درباره حمله نظامی کره شمالی قبل از عقب نشینی پیونگ یانگ از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای و نیز، ادامه برنامه ساخت بمب، صحبت می کرد.
مسائل پیروی ناشی از "چهارچوب توافق شده"، به درسی ارزشمند اشاره داردکه به قضیه ایرانیان اعمال می شود کهآن، داشتنمراقبت و توجه لازم دراجرای یک توافق است. نیازبه مراقبت و توجه بیشتری در انجام تعهدات توافق بین ایران و 5+1 نسبت به کره شمالی خواهدبود- ودلیلی بر نبودن آن نیز وجودندارد. تجربه کره شمالی، یکی از دلایل شک و تردید ایرانیان مجهز درباره تمایل ایالت متحده در انجام وظیفه خود درمعامله است. (دلایل دیگر، شامل برخی اقدامات وزارت خزانه داری آمریکا اززمان دستیابی به توافق اولیه باایران در2013، و اظهار حزب اکثریت درکنگره آمریکا درمورداینکه ممکن است معامله راخراب کند چون توانایی اش را دارد، می باشد.) سوءظن و شک درمورد پیروی آمریکا، عزم ایران را در حفظ برخی توانایی ها، ازجمله تسهیلات زیرزمینی در فردو که می توانست بعنوان ضامنی برای شکست توافق عمل کند، نشان می دهد.

شباهت معتبردیگری بین کره شمالی و مذاکرات توافقی ایران وجوددارد. یکی از جنبه های متمایز رفتار بین المللی رژیم کره شمالی، ایجادمشکل و تهدیدبه ایجاد مشکلات بیشتر، بعنوان راهی برای جلب توجه است. اقدام مشکل زا که بعنوان هشدار عمل می کند، ممکن است اقدام جنگ طلبانه برای کره جنوبی، شلیک موشک بالستیک به ژاپن، یااقدامات دیگر باشد. برنامه سلاح های هسته ای، این هدف را نیز دارد: کره شمالی تهدید تبدیل به گسترش دهنده مشکل زا میکند و درواقع، باتلاش دردستیابی به کمک های مادی و شناختی، مشکل زا نیز است. دردسرساز اصلی درطول مذاکرات هسته ای باایران- بازیگری که تلاش بسیاری در ازهم پاشیدن مذاکرات داشته است- دولت نتانیاهو اسرائیل است.دولت اسرائیل که بیشتر بخاطر مسئله هسته ای، بی انگیزه است، نه تمایل به نگه داشتن ایران در حالت طردو جداشده، اقداماتش راعلیه مذاکرات پایان نخواهدداد. اما اکنون درمورداینکه با تهدید تاچه حدی می تواند منافع بیشتری دریافت کند، فکر میکند. این بدان معنیست که به دولت اوباما میگوید دست از توافق بکشد وگرنه باتلاش های شدید اسرائیل ازطریق نفوذش درکنگره برای ازخط خارج کردن معامله حتی بعداز امضاو اجرای آن روبه رو خواهندشد.

اسرائیل، نیازهای مادی که کره شمالی دارد، ندارد ولی همیشه به چنگ آوردن تسلیحات پیشرفته را بمنظور بالابردن بیشتر جایگاه ارتش خود- بعلاوه، ارائه حمایت سیاسی نامحدود درسازمان های بین المللی برای سیاست های اسرائیل- دنبال می کند. فرصت های تحمیل چنین فشارهایی ازطریق اسرائیل باتلاش تیمی آنها بااعراب خلیج فارس که درخواست های خود برای نیروهای پیشرفته بیشتری را اعلام کرده اند، افزایش یافته است. سپس، بااستنادبه بخشی از اعتقاد آن ها که اسرائیل باید همیشه ازلحاظ نظامی برتراز دولت عرب باشد، می خواهد فراتر برود.

نشنال اینترست
ترجمه: آیلار فخری اسلامی

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 418878

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =