ما و آنهایی که آن روز، رهگذر خیابان ولیعصر بودند چه کردیم؟ ایستادیم، یک پرده از نمایشی به نام فاجعهٔ انسانی را تماشا کردیم و بعد پراکنده شدیم. برای خالی نبودن عریضه هم زیر لب «ای وای» و «هیهات»ی نثار کردیم.
ما میتوانیم مأموران شهرداری را نکوهش کنیم. بهشرط آنکه معلمی را که وقتی تکلیف ناقص یا انجام نشدهٔ دانشآموزش را دید و از کوره در رفت، هم سرزنش کنیم؛ بهشرط آنکه والدی را که اشتباه فرزندش را دید و صدایش را بالا برد، هم سرزنش کنیم. بهشرط آنکه رانندهای را که بوق و چراغ و فریاد نثار رانندهٔ کندرو دیگر میکند، هم سرزنش کنیم؛ بهشرط آنکه خودمان جواب کرایه ناحقی که دادهایم، با محکم کوبیدن در تاکسی ندهیم.
ما به این خردهخشونتها عادت کردهایم. کارمان را راه میاندازد و تخلیهمان میکند (دستکم در ظاهر) و جامعه هم آنها را از ما پذیرفته است. خیالمان راحت است فردا کمپینی علیهمان راه نمیافتد، یا جریمهای به آدرس منزلمان پست نمیشود. تلوزیون را اگر روشن کنیم، حتماً تعداد زیادی آدم شبیه خودمان میبینیم که در نقشهای اول و دوم سریالها گفتار و رفتار خشونتآمیز به هم حواله میکنند. یا روزنامه را اگر باز کنیم حتماً آدمهایی شبیه ما در کسوت رجال سیاسی با طعنه و کنایه جواب این حزب و آن آدم را میدهند.
میبینید؟ ما تنها نیستیم. همه روی رفتار غلط یکدیگر چشم میپوشیم و کمکم آن را وارد سازهٔ رفتاری خود میکنیم. اما این بار قدری خشنتر و تند و تیزتر.
در جامعهای رشد کردهایم که مهارت مدارا کردن به اندازهٔ فلان فرمول فیزیک و بهمان آرایهٔ ادبی اهمیت نداشته که به کلاسهای درسمان راه پیدا کند و کتابهای درسیمان آنقدر فقیر بودند که حرف زیادی از انسانیت برایمان نگفتند.
بله، ما میتوانیم مأموران شهرداری را سرزنش کنیم و با شهوتی مهارنشدنی پیگیر اخبار محاکمهشان باشیم. اما اجازه بدهید سادهاندیش نباشیم و این ماجرا را آخرین پردهٔ این نمایش هولناک ندانیم. اجازه بدهید تا زمانی که خردهخشونتهای روزمرهمان، از منبعی درونی سرزنش و اصلاح نمیشوند، هر صبح با وحشت تکرار چنین اتفاقاتی که هر بار بزرگتر و هولناکتر میشوند از خواب بیدار شویم.
اینبار کمی منصفتر باشیم و به جای گرفتن انگشت اتهام به سمت مأموران شهرداری بیایید از آموزش و پرورش، سیاستگذاران و معلمانش، از صداوسیما و تولیدکنندگان محتوایش، بپرسیم تا کی قرار است پشت همهمه و شلوغی اتفاقاتی از این دست، قایم شوید تا آبها از آسیاب بیافتد و بعد روز از نو، روزی از نو.
از من به شما نصیحت، تا آن روز، هر جا که نوشتند انسانیت، هر جا که نوشتند مدارا، بخوانید فاتحه معالصلوات.
نظر شما