۰ نفر
۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۸

حمیدرضا صدر در سایت فرهنگستان فوتبال درباره فینال اسب سپید نامتعارف‌ترین استقبال تماشاگران از یک دیدار فوتبال نوشت.

دیدار سیصد هزار نفری، فینال اسب سپید نامتعارف‌ترین استقبال تماشاگران از یک دیدار فوتبال کی رخ داد و کجا؟ باید به قدیمی‌ترین رقابت تاریخ فوتبال روی آورد، به جام حذفی انگلیس در سال ۱۹۲۳٫٫٫ آن روز در تاریخ فوتبال ماندنی شد، نه برای یک نمایش دلپذیر، نه برای رویارویی دو تیم بزرگ، نه برای رد و بدل شدن گل‌های تماشایی، نه برای پیچ و خم‌های تاکتیکی، بلکه برای استقبال حیرت‌آور مشتاقان فوتبال، برای هرج و مرجی که هرگز تکرار نشد...

در بعد از ظهر ۲۸ آوریل ۱۹۲۳ در لندن نه باران می‌آمد و نه سرما مردمان را خانه‌نشین کرده بود. برگزاری چهل و هشتمین فینال جام حذفی ـ قدیمی‌ترین رقابت تاریخ فوتبال - برای اولین بار در استادیوم ویمبلی همه را سر شوق آورده بود. دیداری بین وستهام و بولتون در ورزشگاهی که با سیصد روز کار مهندسی برپا شده بود، با ۲۵ هزار تن بتن و ۱۵۰۰ تن فولاد و نیم میلیون میخ پرچ، با ۷۵۰ هزار پوند. استادیومی که قرار بود " قلب طپنده امپراطوری بریتانیا شود، بازتابنده عظمت کشوری که خود را خالق فوتبال می‌خواند. جرج پنجم، شاه بریتانیا وارد می‌شد تا آن را افتتاح کند، معبد جدید فوتبال جهان را.

سه فینال قبلی جام حذفی در استمفورد بریج برگزار شده بودند و یک سال پیش از آن در اولدترافورد. متوسط تعداد تماشاگران حاضر روی سکوها در آن فینال‌ها حدود ۵۰ تا ۵۵ هزار نفر بود. اتحادیه فوتبال انگلیس رکورد ۱۲۱۹۱۹ نفر در فینال ۱۹۱۳ بین آستون ویلا و ساندرلند را فراموش نکرده بود، همان دیداری که در استادیوم کریستال پالاس برگزار شد، ولی آن دیدار آخرین فینال پیش از آغاز جنگ جهانی اول ۱۸-۱۹۱۴ بود و تعداد تماشاگران پس از پایان جنگ بزرگ چندان افزایش پیدا نکرده بود. تا آن روز. تا ۲۸ آوریل ۱۹۲۳٫

بولتون و وستهام با عبور از پنج مرحله در آستانه فتح جام قرار گرفته بودند. تیم دسته یکی بولتون همه بازی‌های از مرحله سوم به بعد را با یک گل برده بود و همه گل‌ها را هم دیوید جک زده بود. تیم دسته دویی وستهام با حریفان کوچک‌تری روبرو شده بود، هرچند که در مرحله چهارم پس از دو تساوی ۱-۱ با سوتهامپتون در نبرد سوم فقط با یک گل پیروز شده بودند. تعداد رسمی تماشاگران پیش از آغاز بازی ۱۲۶۰۴۷ تن اعلام شده بود، ولی راهیابی وستهام به عنوان یک تیم لندنی، هجوم بولتونی‌ها از لانکاشر به پایتخت، دسترسی آسان به ویمبلی، اشتیاق ورود به استادیوم تازه برپا شده و هوای خوب، میل مشتاقان را تشدید کرد.

دروازه‌ها ساعت یازده و نیم صبح گشوده شدند، سه ساعت و نیم پیش از آغاز بازی. روند ورود تماشاگران با تفکیک بلیط‌های دو تا پانزده شلینگی عادی بود، ولی با جلو رفتن عقربه‌ها صف‌ها پیوسته‌تر شدند و از ساعت یک به بعد نشانه‌های بی نظمی خود را به رخ کشیدند. هل دادن، تلاش برای جلو رفتن از میان جمعیت، فریاد زدن برای خرید بلیط... ساعت یک و چهل و پنج دقیقه که رسید مقامات استادیوم چاره‌ای جز بستن دروازه‌ها نیافتند. مسئولان قطارهای شهری و غیر شهری به اطلاع مسافران رساندند از نزدیک شدن به ویمبلی خودداری کنند، اعلام کردند امکان ورود به استادیوم وجود ندارد. همه افراد پلیس مناطق اطراف به ویمبلی فراخوانده شدند... ولی دیر شده بود، خیلی دیر. مسیرهای منتهی به استادیوم قفل شده بودند.

هزاران نفر خیابان‌ها را مسدود کرده بودند. بازیکنان بولتون از اتوبوس گرفتار شده‌شان بین مردم، بیرون آمده و پای پیاده راهی استادیوم شده بودند. ساعت دو و پانزده که رسید جمعیت بهم چسبیده بی‌قرار، از مسیرهای مختلف به سوی دروازه‌های ورودی هجوم بردند. از لای درها و دروازه‌ها، با بالا رفتن از میله‌ها و حصارها. با نشستن روی پله‌ها. با جمع شدن پشت سر تماشاگران روی سکوها. تماشاگران ردیف‌های جلویی تدریجا رانده شدند به داخل میدان. جلو و جلوتر تا لبه زمین. تا درون زمین. تا پر کردن میدان. تا محو شدن چمن ویمبلی. سرانجام ویمبلی بدل شد به توده انسانی سیصد هزار نفری.

وقتی شاه جرج پنجم وارد شد میدان لبالب از جمعیت بود و وقتی سرود "خداوند شاه را حفظ کند" را می‌خواندند پلیس جان می‌کند جمعیت را با کمک بازیکنان دو تیم از میدان بیرون کند. بیرون کردن مردان حاضر در زمین چهل و پنج دقیقه به درازا انجامید و وقتی سوت آغاز کشیده شد نهصد نفر با جراحت روبرو شده بودند، بیست و دو تن در راه بیمارستان بودند و دو مأمور پلیس به مداوا نیاز داشتند. وقتی سوت آغاز کشیده شد هزاران مرد خشمگین بیرون شده از زمین فریاد خشم سر داده بودند.

هر دو تیم با سیستم ۵-۳-۲ بازی کردند که سیستم متداول دوران بشمار می رفت: دو مدافع کناری، سه مدافع میانی و پنج مهاجم. نواختن ضربه کرنر میسر نبود و پلیس، افراد نشسته در نقطه‌ای که توپ روی آن قرار می‌گرفت را بلند می‌کرد و کنار می‌زد تا ضربه نواخته شود. دروازه تد هافتن سنگربان وستهام پس از فقط سه دقیقه فرو ریخت و زننده گل دیوید جک بود. اولین فینال جام حذفی در ویمبلی هرگز اوج نگرفت و هرگز خودش را پیدا نکرد. طرفداران نزدیک به خطوط زمین، میدان را محاصره کرده بودند و خیلی‌ها عملا نمی‌توانستند چیزی ببینند. جا اسمیت در دقیقه ۵۳ گل دوم بولتون را زد که بدین معنی بود لانکاشری‌ها پیروز نهایی خواهند بود. زمانی که طرفداران وستهام آرام آرام ویمبلی را ترک کردند و سکوها نفسی کشیدند. بولتون با پیروزی ۰-۲ جام را بالا برد. آنها در دهه ۱۹۲۰ دو بار دیگر هم جا را بالا بردند، ولی وستهام ـ که یک هفته بعد به لیگ یک راه پیدا می کرد - باید ۴۱ سال صبر می‌کرد تا جام زرینه بال حذفی را به چنگ آورد.

فروش بلیط‌های فینال سیصد هزار نفری ۲۷۷۷۶ پوند بود که پس از کسر شدن هزینه‌های استادیوم هر یک از دو باشگاه ۶۳۶۵ پوند نصیبشان شد.جزئیات هرج و مرج فینال ۱۹۲۳ در ویمبلی به مجلس عوام کشیده شد. اسوالد مازلی وزیر کشور از طرفداران و پلیس برای حفظ آرامش ستایش کرد. اتحادیه فوتبال، پول بلیط‌دارانی را که نتوانسته بودند راهی به سکوها پیدا کنند را بازگرداند و اعضا کمیته‌ای یک ماه بعد پس از مطالعات مختلف پیشنهاداتی را برای جلوگیری از تکرار آن رخداد دادند: عوض کردن درهای ورودی که تماشاگران با نشان دادن بلیط شان یک به یک از آن عبور می‌کنند، برپایی دروازه‌های بیشتر، تفکیک جایگاه‌ها از هم، پیش فروش بلیط‌ها و سرانجام از بین بردن هرگونه امکانی برای نزدیک شدن افراد بی‌بلیط به استادیوم. سال بعد که فینال نیوکاسل ـ آستون ویلا در ویمبلی برگزار شد همه چیز با حضور ۹۱۶۹۵ تماشاگر آرام سپری شد و بی‌هیاهو.

دیوید لوید جرج نخست وزیر انگلیس، داوران و بازیکنان و مربیان را به ضیافت شام دعوت کرد. مردان پیروز بولتون پس از پیروزی در آن نبرد تاریخی با قطار به خانه بازگشتند و مورد استقبال مردم و مقامات شهر قرار گرفتند. کمی بعد همه بازیکنان دو تیم ساعت طلایی به یادگار برای آن فینال عجیب دریافت کردند. تصویر پلیسی سوار بر یک اسب سپید نماد آن فینال شد. فینالی موسوم به "فینال اسب سپید". بی‌اعتنا به این که آن اسب، خاکستری رنگ بود و فقط در عکس‌ها و فیلم‌ها سپیدرنگ به نظر می‌رسید. "بیلی" - نام آن اسب - در صف یادگارهای تاریخی فوتبال انگلیس جای گرفت و خیلی بعدها - سال ۲۰۰۵ - یکی از پل‌های روی ریل آهن نزدیک استادیوم ویمبلی را "پل اسب سپید" نام نهادند. بعدها بلیط‌ها و کتابچه بازی آن فینال در گذر ایام در حراج‌ها با قیمت‌های گزاف به فروش رفتند. بعدها ساعت طلای جرج کی بازیکن وستهام در سال ۲۰۰۵ به قیمت ۴۵۶۰ پوند در حراجی فروخته شد. فینال سیصد هزار نفری تکرار نمی‌شد، هرگز، هیچ جا، هیچ وقت.

41252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 626515

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =