سفر دوره‌ای حسن روحانی، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به کشورهای عمان و کویت را می‌توان به عنوان بخشی از تلاش سازمان‌یافته ایران برای تنش‌زدایی و گسترش همکاری‌های منطقه‌ای دانست.

عربستان در سال‌های 2011 به بعد جدال پردامنه‌ای را علیه ایران سازماندهی کرد که می‌تواند آثار خود را در فضای امنیت منطقه‌ای به‌ جا بگذارد.

جدال‌های ایدئولوژیک و ژئوپلتیک عربستان علیه ایران را می‌توان به‌عنوان بخشی از سازوکارهای محدودسازی ایران در محیط منطقه‌ای دانست.

عربستان همواره تلاش کرده است تا زمینه‌های محدود‌سازی قدرت ایران و همچنین محدودسازی نقش منطقه‌ای ایران را در خلیج فارس و غرب آسیا به‌وجود آورد. شکل‌ دادن جنگ‌های نیابتی در سوریه و عراق را می‌توان بخشی از استراتژی عربستان برای محدودسازی و مقابله با ایران دانست.

گرچه کشورهای عرب از الگوی ائتلاف قبیله‌ای بهره می‌گیرند، اما چنین رویکردی در شرایط بحران، هزینه‌های امنیتی گسترده و فراگیری را برای آنان ایجاد خواهد کرد.

به قدرت رسیدن ترامپ محدودیت‌هایی را برای عربستان و کشورهای بنیادگرا در فضای منطقه‌ای به‌وجود می‌آورد. الگوی رفتاری عربستان را می‌توان بهره‌گیری از سازوکارهای گسترش تهدیدات در محیط منطقه‌ای دانست. در شرایطی که برخی از کشورها و بازیگران درصدد گسترش تهدیدات امنیتی هستند، طبیعی است که سفر رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به عمان و کویت، دو کشور منطقه‌ای حوزه خلیج فارس می‌تواند آغازی بر بهینه‌سازی روابط همکاری‌جویانه ایران و کشورهای حوزه خلیج‌فارس در آینده باشد. واقعیت آن است که کشورهای منطقه‌ای در بن‌بست بحران و تهدید قرار دارند. اگر جنگ منطقه‌ای در حوزه خلیج فارس ایجاد شود، بیشترین آسیب امنیتی را کشورهای کوچک منطقه‌ای تحمل خواهند کرد. سرنوشت کویت در سال‌های بعد از جنگ ایران و عراق، نشان می‌دهد که همواره امکان تلاش گریز‌ازمرکز برادر بزرگ‌تر جهان عرب برای محدودسازی و کنترل کشورهای کوچک‌تر وجود دارد. الگوی رفتار منطقه‌ای عربستان با قطر، بحرین، امارات عربی متحده و کویت نشانه‌هایی از کنش برادر بزرگ‌تر و الگوهای پدرسالانه را منعکس می‌سازد. در چنین شرایطی امنیت کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس می‌تواند تحت‌الشعاع الگوهای رفتار توسعه‌گرایانه یا پدرسالارانه عربستان در محیط منطقه‌ای تلقی شود.

ادبیات به‌ کار گرفته شده از سوی اردوغان در اجلاسیه امنیت منطقه‌ای منامه نشان می‌دهد که بازی مقابله با ایران می‌تواند ابعاد گسترده‌تری را پیدا کند. اردوغان بخشی از واقعیت محیط منطقه‌ای جدید محسوب می‌شود که ‌باید ماموریت‌های محول شده از سوی پیمان آتلانتیک شمالی را پیگیری و اجرا کند.

بسیاری از الگوهای رفتاری اردوغان، بیانگر فرآیندی است که تضادهای منطقه‌ای ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس را در فضای تشدید بحران قرار می‌دهد.

به این ترتیب، سفر دوره‌ای رئیس‌جمهوری اسلامی ایران به کشورهای منطقه‌ای می‌تواند آغازی در پایان بخشیدن به تضادهای گذشته تلقی شود.

طبیعی است که تحقق چنین اقدامی نیازمند الگوی همکاری‌جویانه متقابل از سوی عربستان و کشورهای منطقه‌ای است. نامه امیر کویت به روحانی، رئیس‌جمهور ایران را می‌توان براساس نشانه‌هایی از مشروط‌‌‌سازی روابط دانست.

طبیعی است که این نامه نمی‌تواند صرفا متعلق به کشوری کوچک و آسیب‌پذیر همانند کویت باشد که عراق در کمتر از یک شبانه‌روز آن را اشغال نظامی کرد. نامه ارسالی امیر کویت به رئیس‌جمهوری اسلامی ایران را می‌توان به‌عنوان بخشی از سیاست چماق و هویج دانست که در دوران گذشته از سوی قدرت‌های بزرگ به کار گرفته می‌شد.

چنین الگویی در شرایط موجود می‌تواند از سوی بازیگران دیپلماسی نیابتی در حوزه منطقه‌ای نیز به‌کار گرفته شود. اگر سفر رئیس‌جمهوری اسلامی ایران زمینه تنش‌زدایی منطقه‌ای را به‌وجود آورد، امکان کنترل تراژدی‌های جدید در حوزه سیاست منطقه‌ای امکان‌پذیر خواهد بود.

در غیر این صورت نشانه‌هایی از تصاعد بحران،‌ گسترش قدرت نظامی بازیگران منطقه‌ای و ظهور نشانه‌هایی از رویارویی امکان‌پذیر خواهد بود.سفر رئیس‌جمهور کشورمان از این جهت اهمیت دارد که زیرساخت‌های لازم برای کنترل و مدیریت بحران را در آینده امکان‌پذیر می‌سازد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 640907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =