جرقه تنش‌های ترکیه با اروپا از کجا زده شد؟

دکتر رحمان قهرمان پور معتقد است که اختلافات میان ایران و ترکیه مقطعی بوده و تنش ها میان دو کشور در ماههای آینده کاهش خواهد یافت.

ابوالفضل خدایی: روزهای اخیر، دنیا شاهد هجمه ای از تنش ها میان هلند و ترکیه بود، به طوری که این تنش ها سایه اختلافات میان ترکیه و آلمان را کمرنگ تر کرد. اخراج وزیر خانواده ترکیه، تا لغو سخنرانی چاوش اوغلو، متهم کردن اروپا به فاشیسم به وسیله اردوغان و تعلیق روابط دیپلماتیک نمونه ای از این جدال ها و لفاظی ها بود که آینده روابط دو کشور را با ابهام مواجه است. در این یبن همه پرسی در ماه آینده بزرگترین چالش پبش روی رئیس جمهور ترکیه است که خبرگزاری خبرآنلاین طی گفتگویی با دکتر رحمان قهرمان پور به بررسی آینده فضای سیاسی ترکیه با هلند و آلمان و همچنین ایران پرداخته است که در ادامه می خوانید: 


علت بالا گرفتن تنش بین کشورهای ترکیه و هلند چیست؟ مقام های این کشورها با ایجاد درگیری های لفظی یکدیگر را متهم می کنند. چه عواملی سبب شد تا جو حاکم بر روابط این کشور متشنج شود؟

دولت هلند از سخنرانی وزیر خانواده ترکیه در سر کنسول گری ترکیه در روتردام هلند جلوگیری کرد و او مجبور شد به ترکیه بازگردد. آنکارا هم اعلام کرد محدودیت هایی بر فعالیت های دیپلماتیک هلند در ترکیه ایجاد خواهد کرد و سفیر هلند در ترکیه تا اطلاع ثانوی به ترکیه باز نخواهد گشت. بدون شک ریشه تنش های اخیر میان ترکیه با برخی کشور های اتحادیه اروپا نظیر آلمان و هلند را باید در کودتای 24 تیر در ترکیه جستجو کرد.. برداشت اروپایی ها پس از کودتا این بود که اقدامات اردوغان در برخورد با مخالفان به نوعی نقض اصول دموکراسی و همینطور نقص فصول الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا و در واقع اصول بنیادین شکل دهنده اتحادیه اروپایی است.

البته پیش از کودتا هم روابط ترکیه و اتحادیه با تنش هایی همراه بود و مهمترین دلیل آن امنتاع اتحادیه اروپا از پذیرش کامل عضویت ترکیه در این اتحادیه بود. مثلا آلمان پیشنهاد کرد که اتحادیه اروپا به جای پذیرش کامل ترکیه مشارکت ویژه با آن داشته باشد که باعث خشم ترکیه شد. پس از آن نیز موضوع سوریه و مهاجران پیش آمد و دامنه تنش ها را بیشتر کرد .بعد از کودتای 24 تیر نیز شورای اتحادیه اروپا بیانیه ای تصویب کرد که مذاکرات الحاق با ترکیه متوقف شود، هر چند این بیانیه الزام آور نبود. اخیرا نیز اتحادیه اروپاطی بیانیه ای دیگر گفت که اقدامات اردوغان تمام پیشرفت هایی را که طی سال های اخیر به دست آمده بود به طور جدی در معرض تهدید قرار داده است. در اتحادیه اروپا برداشت کلی این است که ترکیه از مسیر دموکراسی دورتر می شود.

رفراندومی که قرار است در ترکیه برگزار شود چقدر می تواند روی این معادلات تاثیرگذار باشد؟

از نظر بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا این همه پرسی تسهیل کننده فرآیند بازگشت ترکیه از مسیر دموکراسی است. بنابراین اتحادیه اروپا به صورت نانوشته، با موفقیت این رفراندوم مخالف است. لغو دیدارهای تبلیغاتی وزرای ترکیه نیز در همین راستا بود. اولین کشور اتریش و سپس آلمان بود که برگزاری میتینگ های انتخاباتی را ممنوع کرد. در حال حاضر هلند نیز این اقدام را انجام داده است. اما واقعیت موضوع وجود یک پارداوکس است. بدین معنا که اگر دموکراسی و رای مردم را در نظر بگیریم، اردوغان آرای تعدادی از مردم را داراست. او با رای مستقیم مردم و در یک انتخابات آزاد برنده شده است، اما از نکاهی دیگر رای هایی که مردم می دهند، به پیشرفت اصول دموکراتیک منجر نمی شود. این موضوعی است که تمام فلاسفه سیاسی از آن صحبت کرده اند. یعنی دموکراسی در برخی مواقع می تواند علیه خود عمل کند.

اردوغان در حالی متهم به نقض اصول دموکراسی است که با رای دموکراتیک مردم روی کار آمده است. به نظر می رسد که در موضع گیری های اخیر اتحادیه اروپا مشکل شخصی با اردوغان نیز اهمیت دارد. رفراندومی که قرار است در ترکیه انجام شود و 18 ماده ای که در قانون اساسی تغییر پیدا کرده است، به خودی خود ضد دموکراتیک نیست، زیرا نظام پارلمانی را به نظام ریاستی تبدیل می کند و سایر مفاد قانون اساسی تغییر نمی کند.حقوق شهروندی، حقوق مدنی، ماهیت سکولار نظام سیاسی، استقلال قوه قضائیه و غیره از جمله این موارد است. بنابراین این تغییرات الزاما نه دموکراتیک و نه ضد آن بوده است. دو نظام ریاستی و پارلمانی هم می توانند دموکراتیک باشند و هم می توانند به صورت دیکتاتوری عمل کنند. اما به خاطر اینکه اردوغان این اقدامات را پس از کودتا انجام می دهد و مخالفین خود را سرکوب می کند اتحادیه اروپا می پندارد که اردوغان این رفراندوم را برای مقاصد شخصی برگزار می کند.

وضعیت حزب عدالت و توسعه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا رفراندوم می تواند محکی برای جایگاه این حزب باشد؟ 

بر اساس آخرین نظرسنجی ها حزب عدالت و توسعه هنوز بیشترین محبوبیت را در ترکیه دارد. محبوبیت این حزب در بین مردم حدود 45 درصد بوده و طبق نظرسنجی دیگر میزان موافقین برگزاری رفراندوم حدود55 درصد بوده است. اما این 55 درصد ممکن است شکننده باشد. با توجه به اینکه نزدیک به 30 روز به برگزاری رفراندوم باقی مانده است، حزب های مخالف تبلیغات گسترده ای علیه همه پرسی به راه انداخته اند. اردوغان برای اطمینان بیشتر درصدد است تا از ترک تبارهای ساکن عضو کشورهای اتحادیه اروپا برای رای دادن کمک بگیرد. از حدود 5 میلیون و یا بیشتر از این تعداد ترکیه ای ها ی ساکن اروپا ، تقریباً 2.5 تا 3 میلیون نفر رای می دهند. این تعداد رقم قابل توجهی است که می تواند اردوغان را متقاعد کند در همه پرسی نتیجه ای مثبت به دست خواهد آورد و بر مشروعیت خود خواهد افزود.. از طرفی نکته قابل توجه در این همه پرسی بازی مرگ و زندگی و مشروعیت برای اردوغان است. اگر وی نتواند در آن موفق شود، به یک معنا می توان گفت که عمر سیاسی او رو به اتمام است. از طرفی دیگر اگر همه پرسی با اکثریت شکننده جواب مثبت بگیرد، باز به این معناست که جامعه ترکیه خیلی با تغییر نظام سیاسی موافق نیست.

اردوغان درصدد است تا جواب مثبت 60درصدی را از این رفراندوم کسب کند و در مقابل رقبا و مخالفین خود ادعا کند که از مشروعیت زیادی برخوردار است. البته فراموش نکنیم که ترکیه جزز معدود کشورهایی در دنیا است که رای دادن در آن اجباری است و به همین دلیل میزان مشارکت همیشه بالا و در حدود 80 تا 85 درصد است. اگر فرض کنیم که از این 85 درصد چیزی حدود 60 تا 65 درصد جواب مثبت به رفراندوم داده شود، برای موقعیت اردوغان و صحنه سیاسی وی بسیار مهم است. اگر نظام پارلمانی طی همه پرسی به نظام ریاستی تبدیل شود، قاعدتاً نقش احزاب ضعیف تر خواهد شد و از این موضوع بی اطلاع هستیم که در این صورت رفتار مردم بیشتر معطوف به افراد خواهد بود یا احزاب. همانطور که می دانیم در نظام های ریاستی نقش فرد بسیار مهم است، اما در نظام های پارلمانی بیشتر حزب مهم است. بنابراین در نهایت عرض کنم که حزب عدالت و توسعه به دلیل عدم وجود یک آلترناتیو قوی از لحاظ محبوبیت در صدر قرار دارد. طی تمام انتخاباتی که تاکنون برگزار شده است حزب جمهوری خلق نتوانسته است، بالای 30 درصد از آرا را بدست بیاورد.

ارزیابی شما از سفر اردوغان و نتانیاهو به روسیه و دیدار با پوتین چیست؟ با توجه به بهبود روابط اسرائیل و ترکیه این سفر تا چه حدی می تواند مهم باشد؟

آن چه که اردوغان در رابطه با سفر خود به روسیه در کنفرانس مطبوعاتی بیان کرده است این بود که این سفر معطوف به روسیه خواهد بود. این موضوع نشان می دهد که ترکیه بیش از گذشته در حال همکاری با روسیه و آمریکا در مساله سوریه است. ترکیه اختلاف نظرهایی با آمریکا در زمینه نقش "پ.ک.ک" و یگان های خلقی یا "ی.پ.گ" در سوریه دارد. اما به نظر می رسد که ترکیه با همکاری با روسیه، در پی اثرگذاری در صحنه عملی و عملیاتی سوریه است. مانور ترکیه در الباب و بیرون راندن داعش از این شهر با رضایت و سکوت روسیه منجر شده است. روسیه به راحتی می توانست با جنگنده های خود نیروی های ترکیه را مورد هدف قرار دهد ولی سکوت روسیه نشان داد که از این موضوع ناراضی نیست.

ضمن اینکه برخی معتقدند که روسیه علاقه دارد تا نقش ترکیه در سوریه بیشتر شود و نقش ایران کمتر شود و بتواند بین آن دو موازنه ای برقرار کند تا امکان گرفتن امتیاز از هر دو کشور برای روس ها میسر شود. رفتار روسیه نشان داده است که این امر دور از ذهن نیست و این کشور همزمان با همه طرف ها کار می کند و اینگونه نیست که به کشوری امتیازی بیشتری دهد و با یکی از طرفین بازی بهتری انجام دهد. بنابراین روسیه تمایل دارد که ترکیه نقش بیشتری در سوریه ایفا کند تا دست این کشور برای چانه زنی با ایران و آمریکا بازتر شود. نباید فراموش کنیم که ترکیه نیز به این نقش احتیاج دارد، زیرا احساس می کند که عدم حضورش در سوریه و اشتباهاتی که در گذشته انجام داده به ضررش تمام شده است. مهمترین دغدغه و اولویت ترکیه در سوریه مساله کردهاست. آنها نگرانند که پ.ک.ک از طریق حضور در خاک سوریه به قدرت خود بیفزاید و دولتی کردی در نزدیک مرز ترکیه تشکیل شود. تمام موارد به این موضوع بستگی دارد که با ورود آمریکا به مساله سوریه چه اتفاقاتی رخ می دهد.

اختلافات اخیر میان ایران و ترکیه از چه زاویه ای قابل بررسی است؟ دو کشور بر سر سوریه اختلاف نظر داشتند؛ چه شد که این اختلافات به لفاظی کشیده شد؟

نکته ای که در این زمینه وجود دارد این است که اگر موازنه در گذشته به نفع ایران بود، اکنون با اقدامات ترکیه و چراغ سبز روسیه، آنکارا نقش بیشتری در سوریه بازی می کند. اگر نکاه ما به این قضیه "بازی با حاصل جمع صفر" باشد، برخی معتقدند که افزایش نقش آفرینی ترکیه در سوریه به ضرر ایران است. ولی اگر نگاه برد برد به قضیه داشته باشیم، ترکیه به همراه روسیه و ایران در حال کمک به روند صلح در سوریه است. اختلاف اصلی ایران با ترکیه در مورد بحران سوریه معطوف به حضور بشار اسد در راس قدرت بود. به نظر می رسد که ترکیه تا حد زیادی از سیاست خود در این مورد عقب نشینی کرده است.

در مورد داعش نیز ایران با ترکیه اختلاف نظر داشت که آن هم تا حد زیادی برطرف شد.در مورد ارتش آزاد نیز اختلافاتی داشتیم که در مذاکرات سه جانبه میان ایران روسیه و ترکیه توافق شد تا گروه های تروریستی مانند داعش را از گروه های معارض مشروع جدا کنند و به این ترتیب ایران ارتش آزاد سوریه را از لیست گروه های تروریستی خود خارج کرد. با همه این تفاسیر ایران با ترکیه دارای یک سری از منافع مشترک است. مساله حفظ ثبات در سوریه از جانب هر دو کشور موضوعی مهم است.

همچنین در خصوص حفظ تمامیت ارضی با ترکیه منافع مشترکی داریم. عدم شکل گیری دولت مستقل کردی از دیگر موارد مشترک محسوب می شود. اما نکته قابل توجه دیگر این است که ایران در سطح دیگری دچار تنش با آنکارا شده است که به نظر من موقت است و به وضعیت اردوغان مربوط است. رئیس جمهور ترکیه پس از کودتا، بعد از ورود تنش در روابط این کشور با اتحادیه اروپا و پس از روی کار آمدن ترامپ احساس می کند که می تواند بخشی از سرمایه های کشورهای عربی را وارد ترکیه کند و از این سرمایه ها برای جلو گیری از بروز بحران اقتصادی استفاده کند و برای این کار نیاز داشت تا شعارهای ضد ایرانی سر دهد تا بتواند نظر مثبت اعراب را جلب کند. به نظر من اگر ترکیه در جذب سرمایه های کشورهای عربی از جمله عربستان موفق عمل کند با ایران مشکلی نخواهد داشت.

در گذشته هم شاهد بودیم که ترکیه بنابر آن مشی تجاری که در سیاست خارجی خود داشت هر زمان که به دنبال جذب سرمایه از کشورهای رقبای ایران بود، به نفع آن کشورها سخن می گفت و بعد نیز روابطی خوبی با ایران برقرار می کرد.رجب طیب اردوغان در آخرین اظهارات خود گفته است که ما قصد افزایش تنش را با ایران نداریم. البته در عرصه سوریه مساله اصلی ما فقط ترکیه نیست، بلکه بازی پیچیده روسیه است که در ظاهر به نفع ایران به نظر می رسد ولی اینگونه نیست. در صحنه سوریه هم اکنون موثرترین بازیگر روسیه است. به همین دلیل، عمده مسایلی که ما در سوریه داریم، به نوعی به بازی روسیه وابسته است و روسیه در صدد است تا بین همه بازیگران تکیه گاه اصلی باشد. این کشور در صورت لزوم ایران را کنترل و به ترکیه امتیاز می دهد و مواقعی ترکیه را کنترل و به ایران امتیاز می دهد. شرایط بازی روسیه در عرصه دیپلماتیک همیشه به همین گونه بوده و با هیچ کشوری وارد روابط استراتژیک نمی شود و روابط آنها با کشورها به صورت تاکتیکی، موقت و گذرا است. این در حالی است که برخی می پنداشتند که ایران در مساله سوریه با روسیه وارد روابط استراتژیکی شده است.

به نظر شما تنش های موجود بین ایران و ترکیه در موضوع سوریه به کدام سمت خواهد رفت؟

به نظر من این تنش ها در ماه های آینده کمتر خواهد شد، زیرا ترکیه خود را محدود به مساله کردها کرده است و اگر توجه کرده باشیم صحنه سوریه نسبت به یک سال گذشته متفاوت تر شده است در این صحنه جدید باید ببینیم که بازیگران به چه شکلی جایگاه خود را تعریف می کنند. در سال گذشته آنچه که حرف اول را در سوریه می زد جنگ ها، نبردها، عملیات زمینی و مسلحانه بود، اما پس توافق حلب صحنه سوریه تلفیقی از حفظ صلح و معادلات دیپلماتیک شده است.

49311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 646886

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ال یاسین A1 ۰۴:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
    18 1
    با سلام . گفتگو به واقعیات نزدیک بود و گفتگوی خوبی بود . استفاده کردیم.
  • ناشناس DE ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
    14 1
    در بخش مربوط به بازی روسها با ایران و ترکیه در صحنه سوریه و میزان تعهد این کشور به پشتیبانی از دوستان خود به تاریخچه جنگ 1973 اعراب و اسرائیل مراحعه فرمائید که شوروی علیرغم داشتن پیمان دوستی 30 ساله با مصر آن چنانکه در مفاد پیمان وجود داشت از مصر حمایت لازم بعمل نیاورد و همین امر باعث شد که پس از شکست اعراب و از دست دادن سینا انور سادات به صلح با اسرائیل تن در دهد و متعاقبا تا مدتها حضور روسها در این کشور بسیار کمرنگ شود لذا همیشه این نوع سیاست موفق نیست