شکل برگزاری کنکور دکترا باز چالش برانگیز شده‌است، این آزمون چندین سالی است با تغییرات متعددی مواجه می‌شود و روی ثبات و آرامش به خود ندیده است.

محمدحسین نجاتی: اعلام نتایج آزمون دکترا و مشخص‌شدن برگزیدگان این آزمون برای حضور در مصاحبه شفاهی باز صدای اعتراض داوطلبان این کنکور را درآورد. در سال‌های گذشته حذف یک شبه منابع ازمون یا تغییر بی‌خبر منابع، حذف گرایش‌ها و تغییرات ناگهانی‌ محل‌های مصاحبه یا همزمانی ‌دانشگاه‌های محل مصاحبه از جمله مهم‌ترین انتقادات داوطلبان بوده‌است.

در واقع آزمون دکتری چندین سال است با چالش‌ها و تغییرات متعددی مواجه می‌شود و روی ثبات و آرامش به خود ندیده است؛ تغییرات زیربنایی‌ای که برای دانشجویان، جز سردرگمی و بلاتکلیفی، دستاورد دیگری ندارد.
با این حال، یکی از داوطلبان کنکور سراسری در مقطع دکترا می گوید: متاسفانه برنامه مصاحبه دوره دکتری امسال که از طرف وزارت علوم و سازمان سنجش ارائه شده یک بی برنامگی تمام عیار را در این وزارتخانه و سازمان به نمایش گذاشته است.

او می‌گوید: به عنوان مثال برخی داوطلبان 6 خرداد باید در شیراز ، 8 خرداد در اهواز و 9 خرداد در شهرکرد حضور داشته باشند. در برخی رشته ها که داوطلبان باید طی الارض کرده و در یک روز در دو دانشگاه مختلف حضور به هم رسانند.
بی ثباتی در کنکور دکترا از سال ۸۸ تا به امروز آغاز شد. در آن مقطع وزارت علوم با حذف تاثیر مصاحبه‌های شفاهی و حذف آزمون‌های مستقیم در دانشگاه‌ها اقدام به برگزاری آزمون سراسری کرد. همزمان گروهی از ناظران این اقدام را زمینه‌ساز کاهش استقلال دانشگاه‌ها خواندند و عنوان کردند این اتفاق باعث می‌شود دانشگاه از نظم جهانی و منطقی خود فاصله بگیرد. 
این اتفاق اما تنها مربوط به کنکور دکترا نمی‌شود. در واقع دولت یازدهم هنوز تا جایی که باید نتوانسته‌است نظم منطقی را به نحوه برگزاری کنکور در ایران را ایجاد کند.
به طوریکه امسال در کنکور دکترا نیز داوطلبان شاهد حذف یک شبه برخی گرایش‌ها بودند.

علاوه بر این، چالش‌های برگزاری کنکور در ایران در شرایطی است که هر روز شاهد کاهش میزان داولطلبان کنکور در ایران هستیم. 
هم اکنون تعداد داوطلبان کنکور هر سال رو به کاهش است. دیگر این روزها اگر کسی ارشد قبول شود و مدرکش را بگیرد، شاید خیلی کار مهمی نکرده باشد. سال‌هایی که یک لیسانس، حکم مدرک دکترا را داشت، قبول شدن در آزمون ارشد آرزویی بود که هر کسی به آن نمی‌رسید. همه این ماجراها در کنکور کارشناسی بود و قبولی در کنکور ارشد و دکترا فقط آرزویی برای دانشجوها بود اما به مرور زمان وضعیت تغییر کرد.

نسل پر جمعيت دهه ۶۰ کنکور را پشت سر گذاشت و نوبت به دهه هفتادي‌ها رسيد. رقابت بر سر ورود به دانشگاه کمتر شد و کنکور به مرور زمان از رونق افتاد. قبولي در کنکور ديگر نه‌ فقط يک آرزو که مرحله‌اي جدانشدني از زندگي دانش‌آموزان شد. جدا از اين که دانش‌آموزي به ادامه تحصيلات علاقه‌مند باشند يا نه، صندلي خالي براي همه در دانشگاه‌ها وجود دارد. تا جايي که طبق آمار، تعداد داوطلبان آزمون ارشد هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته و کنکور از رونق افتاده است.

به طوریکه در مقطع کارشناسی ارشد، آمار ثبت‌نام‌کنندگان آزمون ارشد طي سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد که تعداد داوطلبان، هر سال نسبت به سال قبل کاهش داشته است. امسال ۸۷۸ هزار و ۳۸۸ داوطلب در آزمون ارشد ثبت‌ نام کرده‌اند. سال گذشته تعداد ۷۶۱ هزار و ۱۱۶ داوطلب در آزمون ارشد ثبت‌ نام کردند که اين آمار نسبت به آمار آزمون سال ۹۴، تعداد ۵۱ هزار و ۸۹۷ و به عبارت ديگر ۶,۳۸ درصد کمتر بود. به عبارتي در سال ۹۴، ۸۱۳ هزار و ۱۳ داوطلب در آزمون ثبت‌ نام کردند. در سال ۹۳، ۹۴۸ هزار و ۲۳۹ داوطلب در اين آزمون شرکت کردند که بيشترين ميزان داوطلب مربوط به همين سال است.

در سال ۹۲ اما با يک روند کاهشي مواجه بوديم؛ به‌طوري‌که تعداد داوطلبان ۸۹۶ هزار و ۱۲۵ نفر بود. به عبارتي در سال ۹۲ نسبت به سال ۹۳ با کاهش ۵۲ هزار نفري داوطلب مواجه بوديم. در سال ۹۱ نيز تعداد داوطلبان ۹۸۵ هزار و ۹۷۹ نفر بود که اين آمار به‌ جز تعداد داوطلبان در سال ۹۲ نشان از روند کاهشي در ثبت‌ نام داوطلبان دارد.

افزايش مدرک‌گرايي و چالش بيکاري فارغ‌التحصيلان

امروزه با توجه به اشاعه دانشگاه‌ها و مراکز علمي متعدد در کشور، مدرک‌گرايي رواج يافته و سالانه شاهد فارغ‌التحصيلي گروه زيادي از جوانان تحصيلکرده هستيم که البته کمتر از مهارت‌هاي لازم براي ورود به بازار کار برخوردارند و اين همان چالشي است که از آن به‌ عنوان فاصله بين صنعت و دانشگاه ياد مي‌کنند. بر اساس آمار، بين سال‌هاي ۸۵ تا ۹۴ جمعيت بيکار داراي تحصيلات عالي رشد سه و نیم درصدي و نرخ بيکاري جمعيت داراي تحصيلات عالي رشد ۲,۳ درصدي داشته است. همچنين نرخ مشارکت اقتصادي جمعيت داراي تحصيلات عالي در اين سال‌ها کاهش ۵,۱ درصدي داشته است.

بر اين اساس، در حالي‌ که کارشناسان بر لزوم استفاده از توان و تخصص قشر تحصيلکرده در زمينه توليد تکنولوژي تأکيد مي‌کنند، واقعيت آن است که قشر تحصيلکرده متمايز از قشر داراي مدرک است و داشتن مدرک دانشگاهي لزوما به معناي داشتن تخصص نيست. با وجود اين موارد، اين که همه جوانان يک کشور داراي تحصيلات تکميلي باشند، مي‌تواند ظرفيتي فوق‌العاده براي کشور باشد؛ به شرطي که رابطه شبکه آموزشي و دانشگاه‌ها با بازار کار قطع نباشد.

درصد کمي از دانشجوياني که بدون کنکور، در مراحل تکميل ظرفيت و به بهانه‌هاي مختلف وارد انواع دانشگاه‌ها و مؤسسات غيرانتفاعي مي‌شوند، به رشته تحصيلي خود يا به تحصيل علاقه و اعتقاد دارند. وقتي بسياري از اين دانشجويان پس از فارغ‌التحصيلي راهي به بازار کار نمي‌يابند، درست نيست چهار سال عمر و هزينه خود را در فضاهاي آموزشي طي کنند.

۴۲۴۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 670444

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =