تاملی در اثر بازگشتی انتشار ویدئوهای دینی در شبکه های اجتماعی/خوشحالی مرد کافر از بدصدایی موذن

یاسر هدایتی

نظریه اثر بازگشتی« Boomerang Effect » به عنوان یکی از نظریه های مطرح شده در ذیل مفاهیم ارتباطاتی کاربردهای متنوعی در مباحث ارتباطی رشته های گوناگون علوم انسانی دارد. بر مبنای این نظریه اثر بازگشتی در واقع تغییر جهت یا گرایش سوژه ارتباطی برخلاف نظر ابژه است، به گونه ای که می توان گفت تاثیر باژگونه ای از ارتباط به ظهور می پیوندد. تاثیری که شبیه بومرنگی که به سمت جلو پرتاب کننده حرکت داده شده است، نهایتا به جای پیشبرندگی به سوی خود فاعل بازمی‌گردد.

در این نظریه با الهام از حرکت طبیعی بومرنگ که به عنوان سلاح بومیان استرالیا و به طور عامدانه از سوی فاعل مورد استفاده قرار می گیرد به این موضوع پرداخته می‌شود که گاهی یک پیام ارتباطی می تواند اثری برگشت پذیر داشته باشد. به نظر می آید با توجه به این تشبیه باید گفت این اثر بومرنگی گاه انفعالی و گاه فعالانه است به این معنی که گاه فرستنده پیام خود به طور فعالانه خواهان برگشت پذیری اثر پیام است و گاه به گونه منفعل با اثر پیام تولید شده ای مواجه می شود که بر خلاف جهت پرتاب شده به سوی خود او باز می گردد. این نظریه البته در حوزه های مختلف علوم انسانی که به نوعی با حوزه ارتباط سرو کار دارند نیز مطرح است و برای همین می‌توان رد پای تفسیر های دیگری از این نظریه را در روانشناسی و جامعه شناسی نیز پی گرفت.

در فرهنگ کلاسیک خودمان شاید بهترین تعبیر برای نشان دادن این اثر بازگشتی یا بومرنگی داستان موذن زشت آواز در دفتر پنجم مثنوی شریف و حکایت قاری بد صدا در باب چهارم گلستان است. در دفتر پنجم مثنوی مولانا داستانی از این قرار می‌سراید که در کافرستان موذنی بد صدا با لحنی ناخوش آهنگ، مردمان را با اذان گفتنش عاصی کرده و براین کار خویش نیز اعتقاد و اصراری بسیار داشت تا اینکه یکی از کافران برای او هدیه های مفصلی آورد و «پرسان» و جویای او شد. این کافر اما هدیه را برای این مرد که اعتقاد و اصرار به اذان گفتن در بلاد کفر داشت از آن رو آورده بود که لحن و آواز جان خراش این موذن باعث شده بود تا دختر دردانه مرد کافر که دل به ایمان مسلمانان بسته بود و تهدید و نصیحت پدر نیز در طبعش کارگر نیفتاده بود با متوجه شدن این نکته که این آواز بد و به تعبیر مولانا «مكروه بانگ»«هست اعلام و شعار مومنان‏» لاجرم از «مسلمانی دل سرد» شد و پدر کافرش را از «تشویش و عذاب» رهانیده بود و این هدایا نیز به شکر نتیجه این بد اوازی بوده است.

در این داستان موذن بد صدا اگر چه سختی بانگ ایمان زدن در کافرستان را به جان خریده بود اما با اعتقاد جازم و اصرار صابرانه اش بدون توجه به محیط، شرایط و اصولا جنس پیامش در واقع با اثری 180 درجه برخلاف تصور و اعتقادش نسبت به پیام خویش مواجه شده است. درباب چهارم گلستان نیز که در فواید خاموشی است سعدی علیه الرحمه از «ناخوش آوازی» می گوید که به «بانگ بلند قرآن» می خواند و وقتی صاحب دلی از او مزد او پرسید و شخص گفت «بهر خدای می‌خوانم» آن صاحب دل گفت :«از بهر خدای مخوان» و در ادامه خود شیخ اجل چنین نتیجه می‌گیرد که :«گر تو قرآن بدین نمط خوانی/ ببری رونق مسلمانی»

این مقدمه اما این روزها می‌تواند پیوستار بسیاری از رفتارهای مسلمان مابانه رسانه های مختلفی باشد که دغدغه های مذهبی و ایمانی و اعتقادی بسیاری دارند اما به واسطه نا آگاهی از اصول و ریزه کاری های دیگری که در جهان امروز در قالب علوم و فنون مختلف مورد توجه و نظر است تبدیل به ضد خود می شوند. به این ترتیب پیام های موثری که قرار است قلب و ذهن گیرنده و مخاطب یا بهتر است بگوییم جامعه مخاطب را هدف بگیرد بومرنگ وار و به گونه ای که فرستنده پیام کاملا منفعل است با اثری معکوس عمل می کند و البته گاه با تخریب بیشتر.

آنچه اما سبب نگارش این مقدمه است به یکی از مهمترین رسانه های فرهنگی دینی ما یعنی منابر بر می‌گردد. یکی از موثر ترین رسانه هایی که در تاریخ ارتباطات انسانی جهان پیشامدرن به خود دیده است و طرفه اینکه در بعد از مدرنیته نیز حیات موثر این رسانه سنتی اگرچه با ظهور و بروزهای دیگرگون و البته با فراز و نشیب هایی همراه بوده است اما از حیز انتفاع ساقط نشده بلکه به زیست خود در سپهر رسانه‌های موثر ادامه می‌دهد.

در سال های اخیر اما رشد شبکه های اجتماعی و درهم شکستن انحصار اطلاع رسانی جمعی و توسّع عجیب و غریب رسانه های شهروندی همچنان که رسانه‌های مدرنی مانند رادیو وتلویزیون را زیر تاثیر خود قرار داده، توانسته است نوعی تعامل را نیز با رسانه های سنتی مانند منابر برقرار کند.

صورت ساده این پدیده که این روزها در هر گوشی همراه هوشمندی می‌توان نمونه‌هایی از آن را یافت، کلیپ‌های منابر مختلفی است که از وعاظ شهیر و غیر شهیر ضبط شده است و بر حسب علاقه مندی های مردم بر حسب موضوعات مختلف و در زمان‌های گوناگون مورد توجه مخاطبان این شبکه ها قرار می گیرد و به صورت شبکه ای میان مخاطبان به اشتراک گذاشته می شود. در این میان برای درک بهتر این پدیده باید به نکات مختلفی در ذیل بررسی موضوع توجه کرد.

بارزترین مسئله در این زمینه گزینشی است که از موضوعات مختلف مطرح شده توسط روحانیون و صاحبان منابر مطرح صورت می‌گیرد. الگوی غالب در این گزینش ها بر مبنای چند معیار است که توجه به آن می تواند برای تحلیل و مطالعه موردی این موضوع مورد توجه قرار بگیرد و چه بسا طرح های جدی پژوهشی را پیرامون خود سامان دهد. در نگاهی شتابزده اما دو سوی طیف این گزینش را می توان اینگونه توصیف کرد که اگرچه در یک سر طیف سخنرانی و منابر وعاظ معروف با طرح نکات عرفانی و اخلاقی همراه است و با کارکردی شبیه تلنگر یک استاد و مرشد می تواند در ثانیه‌ها و یا حتی دقایقی کوتاه بسته ای غنی از پیامی مهم و معرفتی را تحویل مخاطبان بدهد اما در سوی دیگر این بسته‌ها که گاه از طرف پخش کننده به عنوان یک بسته غنی از پیامی ارزشی تلقی می شود در واقع با بی توجهی به بسیاری از پارامترها با اثری بازگشتی مواجه می شود و نه تنها آن محتوایی که گمان برده شده معرفتی است تبدیل به ابزاری ضد معرفتی می‌شود بلکه می‌تواند به عنوان ابزاری در وهن دین نیزمورد استفاده قرار بگیرد. چنان که در ماه‌های اخیر به مناسبت های مختلف این پیام ها که بیشتر نیز قالب ویدئویی دارند گاه با به اشتراک گذاری وسیع خود بدل به یک جریان موهن می شوند.

نوع گزینشی که از صحبت هایی که حتما باید با موخره و مقدمه خود مورد توجه قرار بگیرند به اضافه زمان سنجی و مخاطب سنجی ای که در زمان ایراد این سخنان مورد توجه بوده است اما در انتشار در شبکه های اجتماعی با موقعیتی دیگرگون مواجه می شوند از دیگر موقف هایی است که در تحلیل این پیام ها باید به آن توجه کرد. به عنوان مثال برخی از این کلیپ ها از سخنانی تهیه شده است که صرفا برای محدوده معرفتی خاصی از مخاطبین بوده و یا در زمانی اقتضایی و بنابر مصالحی ایراد شده است که اکنون نه آن مخاطبین دیگر وجود دارند و نه آن اقتضا و مصالح، مطرح است از سوی دیگر اصلا گاهی برخی از اشخاص صلاحیت خود و حرف ها و نوع نگاهشان نیز محل تردید است.

به عنوان مثال اخیرا برحسب موضوعات روز از اتفاقات اسید پاشی گرفته تا موضوعات مناسبتی دینی؛ نماهنگ‌هایی تهیه شده که توامان برخی افکت های صوتی و با موسیقی تاثیر گذار برخی از افراد به عنوان روحانی القائاتی بی منبع و ریشه و صرفا خوشامد گویانه از دین مطرح می‌کنند که توامان اباحی گری معرفتی و عملی برای برخی، سخت مزاج پسندانه است.

نکته دیگری که باید متاسفانه از آن نام برد گزینش و باز پخش برخی از این کلیپ ها از برنامه هایی است که بعضا به صورت زنده در رسانه ملی پخش شده است. نمونه موردی آن که حتی در میان مسئولان نیز بازتاب داشته است حضور چند زن برقع پوش و ارائه تحلیلی از حجاب اسلامی است که به مصداق همان اثر بازگشتی خود نوعی وهن و ضد تبلیغ برای حجاب اسلامی محسوب می‌شد.

این موضوع و مثال ها بسیار گسترده تر از آن چیزی است که بتوان حتی به اجمال همه ابعاد آن را مورد توجه قرار داد و این نوشتار قرار است تنها یک تلنگر و تذکار باشد. تذکار اینکه گاهی بهترین حمله، بد دفاع کردن است. آنچنان که مرحوم علی شریعتی در کوران نو اندیشی دینی خویش به آن اذعان داشت که: «اگر می‌خواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید، بد از آن دفاع کنید» شما نیز باور کنید این جمله از خود مرحوم شریعتی است، اینجا وایبر نیست.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 411652

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
    9 4
    بسیار زیبا بود
  • غزاله اخلاقي A1 ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۰
    0 0
    سلام .بسيار جالب بود ،به نكات خوبي اشاره كرديد و چقدر ظريف، به اصطلاح با مذهب وارد شدن و دارن عليه خودش اقدام ميكنند،كه تا حدي هم موفق بودن.... ممنون استاد موفق باشيد