۰ نفر
۲۵ تیر ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۷
برای نابغه ریاضی جهان

محمدتقی حسینی

او خیلی زود و ناباورانه این خاکدان را ترک کرد و به سرای باقی شتافت. اما این نکته را نیز از نظر دور نداریم که او در این عمر کوتاه خود به جایگاه علمی رسید که کمتر کسی توانسته است به آن دست یابد. این حقیقت به ما ثابت می کند که کیفیت زندگی بسی مهم تر از کمیت آن است. مریم میرزاخانی از آن جنس انسان هایی است که جهان ما به آنها نیاز دارد. وقتی نیستند احساس می کنید که جهان چیز مهمی را کم دارد. او با تلاش و کوشش و نبوغ خود علاوه بر اینکه گره از اسرار فروبسته عالم گشود، همچنین انگیزه تلاش و بودن و شدن را برای بسیاری از انسان های دیگر به ارمغان آورد. رئیس دانشگاه استنفورد به درستی اشاره کرد که مریم میرزاخانی "بر هزاران زنی که با الهام از او جذب ریاضی شدند، تاثیری ماندگار گذاشت".

جهان دانش و رهروان این راه دشوار و پر پیچ و تاب تا ابد او را به خاطر خواهند داشت و نام او و میراث ارزشمندش را تکرار خواهند کرد. او بی گمان در جهان دانش همچنان زنده و تاثیرگذار خواهد ماند. این ماندگاری ما را به یاد فرازی از شعر آرش کمانگیر سروده سیاوش کسرایی می اندازد که:

در تمام پهنه البرز/ وین سراسر قله مغموم و خاموشی که می بینید/ واندرون دره های برف آلودی که می دانید/ رهگذرهایی که شب در راه می مانند/ نام آرش را پیاپی در دل کهسار می خوانند/ و نیاز خویش می خواهند/ با دهان سنگ های کوه آرش می دهد پاسخ/ می کندشان از فراز و از نشیب جاده ها آگاه/ می دهد امید/ می نماید راه/.... داستان مریم میرزاخانی ما هم در آغاز و هم در انجام بی شباهت به افسانه آرش کمانگیر نیست. او افق های دانش را تا بی نهایت توسعه داد و به همراه آن مرز دانش و نبوغ ایران زمین را تا دورترین نقاط جهان گسترش داد.

با مرگ زود هنگام این نابغه جوان به یاد دعایی از حکیم سنایی افتادم که به حق می توان گفت در مورد خانم استاد میرزاخانی اجابت شد.
به دل نندیشم از نعمت، نه در دنیا نه در عقبا
همی خواهم به هر ساعت، چه در سرا چه در ضرا
که یارب مر سنایی را سنایی ده تو در حکمت
چنان کزوی به رشک آید روان بوعلی سینا

خانم استاد میرزاخانی در حکمت به جایی رسید که رشک همه عالم و آدم شد. اکنون در جهان علم او چون ستاره ای می درخشد. ستاره ها حتی آنگاه که می میرند، فروغشان در دل آسمان زنده است و راه می نمایاند.

اوج و آرامش خانم میرزاخانی جامعه ما را بر آن می دارد تا بار دیگر در مورد داشته های خود بیندیشد. به استعدادهایی که در این جامعه موج می زنند اندیشه کند. بویژه به دختران نجیب و با هوشی که در دامن این خاک پرورش می یابند. آنها شایسته ترین ها هستند. باید جایگاه آنها را به رسمیت شناخت و راه را برای نقش آفرینی بیشتر آنها هموار کرد. قابل انکار نیست که در سال های اخیر تحولات مثبتی در مورد تحصیل بانوان و حضور موثرتر آنها در جامعه رخ داده است.

اما این هم قابل انکار نیست که هنوز بسیاری از قوانین ما در مورد بانوان نگاه نابرابر دارند. علاوه بر این فرهنگ غالب جامعه ما که مرحوم دکتر باستانی پاریزی از آن به عنوان "فرهنگ مذکر" یاد می کند در این زمینه محدودیت های زیادی را برای بانوان بوجود آورده است. با اینکه در سال های اخیرعدالت آموزشی ارتقا یافته است اما سهم مشارکت اقتصادی بانوان هنوز از 12% بالاتر نرفته است. در این زمینه باید فکری اساسی کرد وگرنه در آینده با معضلات بزرگتری روبرو خواهیم شد.

سخن که به اینجا رسید ذکر یک خاطره که به نوعی با موفقیت خانم میرزاخانی در دستیابی به جایزه فیلد نمود فراوانی یافت، خالی از لطف نیست. در سال 1390 یکی از بخش های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پس از برگزاری کنکور سراسری، دستورالعملی صادر کرد و در آن ثبت نام دختران را در 77 رشته تحصیلی ممنوع کرد. این دستورالعمل با اینکه از همان زمان صدور هرگز اجرا نشد، اما مشکلات زیادی ایجاد کرد و بیشتر از همه ضربه حیثیتی بزرگی به سیستم آموزش عالی کشور وارد کرد.همین دستورالعمل به عنوان یکی از ادعاهای مطرح شده در مورد نقض مقاوله نامه منع تبعیض در اشتغال و حرفه نزد نهادهای نظارتی سازمان بین المللی کار علیه کشور در دستورکار قرار گرفت.

البته آن زمان موضوعات متعددی علیه ایران در دستورکار قرار داشت که از جمله یکی از آنها همین دستورالعمل ممنوعیت تحصیل دختران در 77 رشته تحصیلی بود. در نیمه دوم سال 1390 من به عنوان قائم مقام وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در امور بین المللی منصوب شدم که مسئولیت نظارت بر اجرای مقاوله نامه های حقوق بنیادین کار که دولت ایران عضو آنهاست را بر عهده گرفتم. حل و فصل موضوعات مندرج در دستورکار نهادهای نظارتی سازمان بین المللی کار علیه ایران را در اولویت های کاری خود قرار دادم که به لطف خداوند پس از پیگیری های زیاد 

این تلاش ها به ثمر رسید و آن موضوعات از دستورکار کنار گذاشته شدند.

بنابراین به طور جدی لغو این دستورالعمل را از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پیگیری کردم. با پیگیری فراوان و با همکاری مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نهایتا نامه رسمی مبنی بر لغو این دستورالعمل از وزارتخانه یادشده دریافت شد و با ارائه به سازمان بین المللی کار و تداوم رایزنی ها این اتهام از دامن سیستم آموزش عالی کشور رفع شد. اما آیا واقعاٌ و در عمل هم این موضوع رفع شد. به طور قانونی و سازمانی بله، این اتفاق افتاد و موضوع یادشده از دستورکار کنار گذاشته شد. اما در اذهان عمومی بین المللی این موضوع هرگز به فراموشی سپرده نشد و به زودی هم نخواهد شد. این واقعیت زمانی خود را نشان داد که خانم استاد مریم میرزاخانی در سال 2014 به عنوان یک ریاضی دان برجسته و اولین زن به خاطر کار بر روی "دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه ای آنها" برنده مدال فیلدز گردید که بالاترین جایزه در ریاضیات است.

وی نخستین زن و نخستین ایرانی بود که برنده مدال فیلدز گردید. نام او در صدر اخبار بین المللی قرار گرفت. همه خبرگزاری ها او را ستودند و از او به عنوان یک ایرانی و استاد دانشگاه در آمریکا یاد کردند. سوابق تحصیلی او را منتشر کردند و گفتند که او در ایران متولد شد. در ایران در مقاطع مختلف تحصیلی تا اخذ مدرک لیسانس درس خوانده و دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بوده است. اما بدون استثنا همه آنها بند پایانی گزارش خود را به این موضوع اختصاص دادند که البته در ایران ورود دختران به 77 رشته تحصیلی ممنوع است! آیا خسارتی بیشتر از این می توانست برای نظام آموزش عالی کشور فراهم شود که با بی دقتی نویسندگان یک دستورالعمل پدید آمده بود؟

سفیر جمهوری اسلامی ایران در مکزیک

52312

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 687198

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۲۵
    1 1
    این مطلب همچنین برای اون دسته از افراد نفهم و کج فهم که با سند ۲۰۳۰ مخالفت کردن و از گردونه آموزش کشور با افتخار خارجش کردن باید با صدای بلند خوانده شود.