فرهنگ و فلسفه نقاط مشترک زیادی دارند که باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. فلسفه باید امتداد حیات اجتماعی اش را داشته باشد و یکی از حوزه های جدی این امتداد در حوزه فرهنگ و هنر است.

رابطه بین فلسفه و فرهنگ نقطه های تلاقی دارد که می تواند برای هر دو سودمند باشد. در برنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک شعار جدی بحث گفتگوی فرهنگی بین اصحاب فلسفه و حکمت با اصحاب فرهنگ و هنر است و هر دو نیازمند به این تلاقی هستند.
گفت و گوی فرهنگی در بعد داخلی ابعادی پیدا می کند که بعد اول آن فلسفه و فرهنگ است و باید گفت فلسفه در فرهنگ، تاریخ تمدن و ادبیات مطرح است.

۶۰۰ مرکز آموزش رسمی تئاتر در کشور دایر است و موسسات چند منظوره و تک منظوره نیز در این حوزه داریم که تئاترهای با صبغه فلسفی در آن‌ها وجود دارد و گفت و گوهای اصحاب فلسفه با اصحاب تئاتر می‌تواند اثر گذار باشد. گفت و گوی اصحاب رسانه با اهالی فلسفه باید مورد تاکید قرار گیرد و فلسفه و فضای مجازی دامنه وسیعی پیدا کرده و تعامل این دو به پیشبرد اهداف این مسیر کمک می‌کند.

در رابطه با تعامل اصحاب فلسفه با حوزه کودک و نوجوان در شاخه های مختلفی کار می‌شود و گفت و گوی این دو حوزه نیز حائز اهمیت است. امروزه فلسفه علاوه بر کارایی برای بزرگسالان در زمینه فلسفه کودکان هم می تواند ایفای نقش کند. اگر چه قالب‌های مختلفی در حال نگارش است اما فلسفه با فعالان حوزه کودک ارتباط موثری پیدا نکرده که نیاز به بررسی دارد.

مجمع حکمت به عنوان یکی از مهمترین پایگاه ها برای تعامل فلسفه با فرهنگ و هنر شمرده می شود و باید اتاق فکری را برای ارتقا این مهم راه اندازی کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اعتبار فرصت ها و موقعیت هایی نظیر جایگاهی که در سازمان هایی مانند یونسکو دارد، می‌تواند بستر ساز گفت و گوی فلسفه و حکمت با جهان باشد و این فرصتی است که در تعامل با جهان می‌توانیم از آن بهره مند شویم.

فلسفه حکمت اسلامی یک فرصت خاص تعاملی محسوب می‌شود و گفت و گوی ادیان و مذاهب با صبغه فلسفی و دریچه عرفانی ظرفیتی برای مجمع عالی حکمت است. بنابراین باید بحث گفت و گوی حکمت فلسفی را با جهان جدی تر بگیریم. این یک واقعیت است که در معرض تهاجم و شبیخون هویتی هستیم بنابر این با کمک فلسفه می‌توانیم نظریه پردازی برای هویت و الگو سازی برای سبک زندگی خود داشته باشیم و از فلسفه و حکمت اسلامی برای بقاء هویت بهره بگیریم.
در رابطه با بحث حقوق فرهنگی دچار ضعف هستیم، از این رو مناسب است شاخه فلسفه حقوق فرهنگی با ریشه در فلسفه و حکمت اسلامی شکل بگیرد.

شاخه دیگر فلسفه، فرهنگ عمومی است. فلسفه با اخلاق عمومی ارتباط برقرار می‌کند و در صورت عدم ارتباط دچار انحطاط فرهنگی می‌شویم.
بخشی از آسیب‌های اجتماعی به حوزه فلسفه مربوط می‌شود زیرا در بحث تبیین و توضیح می‌تواند اثرگذار باشد. یکی از مهمترین دلایل طلاق مشکلات اقتصادی است اما مشکلات معرفتی نیز مطرح است که به فلسفه منتهی می‌شود و با درنظر گرفتن این مهم، می توانیم شاهد کاهش آسیب‌های اجتماعی باشیم.

ویژگی فلسفه اسلامی، فلسفه متدینانه است. فلسفه با دیانت آمیخته شده و لازم است از فرهنگ دینی پاسداری کند. اگر امروز فرهنگ دینی در معرض آسیب قرار گرفته فلسفه باید به خدمت و دفاع از دین درآید وفرهنگ دینی ، ارزش‌ها و باورهای دینی و مصونیت سازی آن‌ها را انجام دهد.

در سطح کشور حوزه‌های مهمی با مجمع عالی حکمت ارتباط برقرار کرده‌اند که در مرحله اول تبدیل شدن به یک طرح‌واره دارای اتکاء همه جانبه و سپس کارگروه اجرایی در این مسیر باید مد نظر قرار گیرد تا مسائل و موضوعات مطرح شده، به نتیجه برسند.

متن منقح شده سخنرانی در اولین اجلاس مدیران مجمع عالی حکمت

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 717083

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =