۰ نفر
۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۴

نظر افضلی*

سه سالی است که نگاه ها به دریاچه ارومیه جلب شده ، به طور تقریبی حقابه ها داده شده و ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه همه تلاش خود را به کار گرفته است. از میان اقداماتی که تا کنون توانسته به تثبیت وضعیت این دریاچه به عنوان، یکی از مهمترین مناطق محیط زیستی کشور کمک کند، سرریز کردن آب سد ها به سوی دریاچه بسیار اثر گذار بود.

بحث مدیریت کشاورزی اگرچه بسیار مهم است اما جاری شدن آب به طور مستقیم، کمک کرده که آب سطح دریاچه را بپوشاند. آبیاری نوین در حوزه کشاورزی و کنترل برداشت آب از حوضه آبریز دریاچه هم توانست جلوی آسیب بیشتر را بگیرد. از سوی دیگر در حالی که از سالهای پیش احداث سدهای مختلف توانسته بود سرعت خشکیدن دریاچه را بیشتر کند، در این مدت که همه به اهمیت وضع دریاچه ارومیه آگاه شدند، جلوی ساخت بسیاری از سدها هم گرفته شد.

این موضوع در کنار مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی توانست تا حدودی طوفان های نمکی را هم کنترل کند.

اهمیت این موضوع وقتی بیشتر می شود که خشکیدن دریاچه خود می تواند کشاورزی منطقه را نابود کند. به علاوه که کاهش مصرف آبی که در این مدت برایش تلاش شد، همگام با سود کشاورزان بود به طوری که هم جلوی خسارت دیدن کشاورزان گرفته شد، هم مصرف آب کنترل شد و هم دریاچه ارومیه فرصت احیا پیدا کرد.

پروژه دیگری که در این مدت پیگیری شد، پروژه حفاری مکانیزه انتقال آب از کانی سیب به دریاچه بود که سال گذشته آغاز شد؛ طرح بزرگی بود که برای اجرای آن هزار و 600 میلیارد تومان هزینه شد تا 800 میلیون متر مکعب آب به دریاچه سرازیر کند. ساخت تونلی که برای انتقال آب کانی‌سیب به دریاچه ارومیه در حال ساخت بوده و هنوز به پایان نرسیده است. فعالیت دیگر تثبیت سواحل و کاشت گونه های گیاهی بود تا شن‌های روان بوجودآمده از حرکت باز ایستند و به طور کلی مجموع این فعالیت ها و اقدامات از سوی ستاد احیای دریاچه ارومیه و دولت در کنار هم توانست وضعیت دریاچه را بهبود ببخشد.

با این تفاصیل اگرچه اشاره به تمام اقدامات کاری زمان بر است، عملکرد ستاد را مثبت می بینم و معتقدم ستادی ملی به همین شکل برای دیگر نقاط بحرانی که نیازمند رسیدگی هستند به راه بیفتد. اگر ستادی برای هامون، بختگان، انزلی، گاوخونی و دیگر مناطق مهم تشکیل شود و متخصصان در کنار هم برای احیای این مناطق تلاش کنند، گذشته، حال و آینده تمامی این زیست بوم ها در نظر گرفته می شود، وضعیتشان مدیریت می شود و در نتیجه بودجه ای برای حفاظت و احیای آنها در نظر گرفته می شود.

در حالی که سرزمین ما با تغییر اقلیم دست و پنجه نرم می کند و خشکسالی گریبان مناطقی چون دریاچه ارومیه را گرفته و جلوی احیای آن ها را می گیرد،پیشنهاد من برای ادامه راه فعالیت های ستاد احیای دریاچه ارومیه این است که تعریفی از اقتصاد خشکسالی داشته باشد و انرژی اش را روی مدیریت آب بگذارد.

این کار در کنار اقداماتی که تا کنون برایش تلاش کرده، سبب بالا آمدن سطح آب خواهد شد و زندگی را به دریاچه بازمی گرداند. در کنار این ستاد مجلس هم فعالیت هایی داشته و همچنین کمیسیون کشاورزی هم پیگیر دریاچه بوده است. مجلسی که ناظر و قانون گذار است توانسته در بخش کشاورزی؛ بر آبیاری تحت فشار تمرکز کند و در عین حال معیشت کشاورزان را هم در نظر بگیرد.

این موضوعی است که ستاد احیا هم بر آن تمرکز داشت.

با این روند؛ اگرچه بحث بودجه مسئله ساز شده اما ما امیدوار هستیم که درست 10 سال دیگر احیای دریاچه ارومیه محقق شود. این میان باید این را در نظر گرفت که تغییر دولت ها نباید مانع ادامه راه احیای دریاچه شود.

اگرچه با آمدن حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم این کمیته ملی برای نجات دریاچه پا گرفت و از اصلی‌ترین شعارهای رئیس جمهوری بود اما نباید این اقدام را سیاسی دانست و بعد از این هم نباید سیاسی باشد.

بلکه همه چیز باید همگون با وضعیت ادامه پیدا کند، بودجه ها به موقع پرداخت شود و متوازن و همساز به تالاب‌ها و دریاجه های نیازمند دیگر هم توجه شود. موضوع اصلی حفظ این دریاچه به عنوان سرمایه ای همگانی است که باید بی توجه به تغییر دولت ها بر آن متمرکز بود.

* نائب کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس دهم

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 657608

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =