تأمین بودجه جشنواره موسیقی نواحی به کجا حواله شده؟

احمد صدری می‌گوید در حالی که به جشنواره‌های موسیقی فجر و جوان بودجه‌ای چند میلیاردی با جوایزی چند ده میلیون تومانی داده می‌شود، متوجه داستان حواله دادن بودجه جشنواره موسیقی نواحی به اداره کل ارشاد یک استان نمی‌شوم.

نرگس کیانی: دهمین جشنواره موسیقی نواحی از ششم تا نهم تیر به دبیری احمد صدری در کرمان برگزار خواهد شد. جشنواره‌ای با محور منظومه‌خوانی؛ منظومه‌هایی فراتر از حیطه قومی چون شاهنامه‌خوانی، نظامی‌‌خوانی، خیام‌خوانی و... و منظومه‌هایی قومی چون کوراوغلو (پهلوانانه‌ای آذربایجانی)، اصلی‌و‌کرم (عاشقانه‌ای از آذربایجان) و... که در سه بخش راویان اصالت (رقابتی)، پیشکسوتان (غیررقابتی) و اجراهای رایگان، طی سه روز در کرمان و 11 شهر دیگر این استان برگزار خواهد شد.  

در هیچ کدام از 10 دوره‌ این جشنواره شاهد حضور زنان نبوده‌ایم و از برگزارکنندگان تا شرکت‌کنندگانش یک دست مرد هستند. هر چند شنیده‌ها حاکی از آن بود که در این دوره برای اولین بار یک برنامه به صورت جنبی ویژه بانوان تدارک دیده خواهد شد که متاسفانه به واقعیت نپیوست. جشنواره موسیقی نواحی تاکنون کم فرازو‌نشیب از سر نگذرانده؛ رویدادی موسیقایی که در سال 1378، به همت محمدرضا درویشی شکل گرفت و تا سال 1383 به طور مستمر به کار خود ادامه داد.

ششمین دوره جشنواره موسیقی نواحی در سال 83، هفت سال منتظر ماند تا هفتمین دوره را در سال 90 ببیند. 91 خبری نبود. هشتمین دوره در سال 92 برگزار شد. 93 و 94 باز هم خبری نبود تا دوره نهم در سال 95 برگزار شود و اکنون شاهد برگزاری دوره دهم باشیم.

در یکی از روزهای پیش از رسیدن به دهمین دوره جشنواره موسیقی نواحی در کافه خبرِ خبرگزاری خبرآنلاین میزبان احمد صدری دبیر این رویداد موسیقایی شدیم تا برایمان از دلایل عدم جا افتادن فرهنگ شنیدن موسیقی نواحی در میان مردم، سویه تخصصی جشنواره دهم در بخش راویان اصالت و سویه مردمی‌اش در اجراهای رایگان پارک مادر کرمان، دلایل او برای رقابتی برگزار کردن این رویداد، بخش‌های پیراموسیقایی جشنواره موسیقی نواحی از جمله هفته فیلم مستند، نمایشگاه عکس، ورک‌شاپ سازسازی و...، ادعای دبیر سی‌و‌ششمین جشنواره موسیقی فجر در خصوص دعوت از برگزیدگان جشنواره موسیقی نواحی در دور بعد، ‌قطع و وصل‌های مکرر در برگزاری جشنواره موسیقی نواحی از سال 78 تاکنون، نحوه تامین بودجه، برگزار شدن یا نشدن جشنواره موسیقی نواحی در کرمان طی سال‌های بعد، چرایی کم شدن تعداد شرکت‌کنندگان در جشنواره دهم نسبت به دور قبل، معیارهای دعوت از پیشکسوتان و دشواری‌های حاکم بر سر راه دعوت از آن‌ها و در نهایت حضور یا عدم حضورش در سِمت دبیری جشنواره سال آینده بگوید.   

  

در فراخوان دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران در بخش اهداف جشنواره آمده است؛ حفظ و انتقال ویژگی‌های آیینی موسیقی نواحی ایران به آیندگان، پاسداری از نغمات قدیمی و مواریث معنوی و سجایای نهفته در این موسیقی و فراهم‌سازی بستری مناسب برای به دست آوردن بازمانده‌های موجود و احیا انواع فرم‌های اجرایی موسیقی نواحی ایران.

با توجه به این که یکی از معضلات اصلی موسیقی نواحی، جا نیافتادن فرهنگ شنیدن آن در میان مردم است آیا می‌پذیرید که پیدا کردن راهکاری برای شنیده شدن این نوع از موسیقی باید یکی از اهداف جشنواره می‌بود؟ و آیا موافقید که نگاه موزه‌ای به این جریان موسیقی، گریبان آن را گرفته و موجب شده که در سبد شنیداری توده مردم قرار نگیرد؟ ظاهرا جشنواره دهم نیز بیش از هر چیز بر حفظ موسیقی نواحی به عنوان میراثی معنوی تاکید دارد و شنیده شدن آن را که می‌توان گمشده‌ای بزرگ دانستش نادیده گرفته است.

موسیقی نواحی ما یعنی موسیقی اقوام مختلف ایران، یک موسیقی کاملا فرهنگی است، در بستر فرهنگ معنا پیدا می‌کند و رابطه تام‌وتمامی با تاریخ یک قوم، با زبان و حتی با جغرافیا آن دارد. یعنی شما وقتی مثلا موسیقی کردی را مورد مطالعه قرار می‌دهید می‌بینید که به عنوان یکی از مظاهر فرهنگ در یک مجموعه همبسته در وحدتی کامل با سایر شئونات فرهنگی و هنری کردها قرار دارد یا در منطقه خراسان و سیستان همان‌طور که طراحی لباس‌شان و مقتضیات زندگی‌شان با هم فرق دارد، موسیقی‌شان هم با یکدیگر متفاوت است.

تا زمانی که فرهنگ زنده است، موسیقی هم زنده است و ما نباید نگاه خودمان را به موضوع غالب کنیم و بگوییم چون ما نمی‌بینیم، پس نیست و این موسیقی دیگر موزه‌ای شده است! در حالی که با یک احصا کوچک می‌بینیم که این موسیقی زنده است و پویا اما در نگاه درون فرهنگی، مثلا اگر به سراغ بیت‌خوان‌های منطقه آذربایجان‌غربی، کردهای مهاباد بروید می‌بینید مادری که فرزندش شهید شده بدون آن که از جایی سفارش گرفته باشد یا بی این که بخواهد در راستای ایدئولوژی حاکم حرکت کند برای فرزندش شعر می‌گوید، موسیقی می‌سازد و او را به سرداری در دوران صدر اسلام و پیش از اسلام تشبیه می‌کند.

 این که این نوع از موسیقی در سبد شنیداری مردم قرار ندارد مسئله‌ای عام است. مردم چقدر موسیقی دستگاهی یا کلاسیک گوش می‌کنند که موسیقی نواحی گوش کنند؟ ایجاد زمینه و بستر مناسب برای شنیده شدن این نوع از موسیقی وظیفه جشنواره نیست بلکه وظیفه رسانه‌های دیگر است، رسانه‌هایی مثل صداوسیمای مرکز و استانی که محل مناسبی برای ظهور و بروز این نوع از موسیقی فرهنگی که سبب بازجست هویت فرهنگی می‌شود است.  

دقیقا نکته‌ همین جاست. سازوکار تولید به‌روز است اما محلی برای عرضه و بُروز این موسیقی به‌روز وجود ندارد.  

این شکل از موسیقی عملا جایی برای ظهور و بروز ندارد. عملکرد رسانه‌ای مانند صداوسیما در این مورد بسیار تاثیرگذار است و مثلا اگر به شکل پیوسته قارقار کلاغ هم پخش کند، می‌تواند گوش مردم را به آن عادت دهد. وقتی شما ذائقه‌تان به چیز بد عادت کند، چیز خوب را رد می‌کنید و نمی‌پذیرید. «قصه آن دباغ که در بازار عطاران از بوی عطر و مُشک بیهوش و رنجور شد» از مولانا را به یاد بیاورید. نقل به مضمون می‌کنم؛ دو برادر دباغ که یکی از آن‌ها گذرش به بازار و راسته مُشک‌فروش‌ها می‌افتد و با شنیدن بوی خوش از هوش می‌رود! دورش جمع می‌شوند که ببینند چه شده که برادرش می‌گوید نترسید کمی سرگین بیاورید و جلوی بینی‌اش بگیرید، حالش خوب می‌شود. عادت به بوی خوب ندارد! 

مراد من ابدا رفتن به سوی ممیزی نیست و اگر مسئول تصمیم‌گیری در این حوزه بودم، ابدا نمی‌گفتم که (به شوخی) همه باید چیزی را که به نظر احمد صدری خوب است گوش بدهند و هیچ کس حق ندارد تحت هیچ شرایطی چیز دیگری گوش کند! اتفاقا یک مدیر فرهنگی باید همه چیز را کنار هم ببیند. مثلا معلوم است که جامعه به موسیقی کاباره‌ای و دیسکویی نیاز دارد و منِ نوعی به عنوان مسئول فرهنگی می‌توانم (با صدایی آرام) کاری به کارش نداشته باشم و جلویش را نگیرم (با صدایی بلند) نه این که خودم مبلغش شوم! طوری که نوحه‌خوانی را هم تحت تاثیر خود قرار دهد. چرا؟! چون درش پول هست! مسئول قبلی صداوسیمای کرمان وقتی مدیر کل ارشاد کرمان از او درخواست می‌کند که در برگزاری جشنواره مشارکت نماید، جواب می‌دهد آورده شما برای ما چیست!‍

گره کار این جاست که همه چیز با پول سنجیده می‌شود. (با اشاره به عینکش که در دست گرفته) این چقدر خوب است؟ (با صدایی آرام) این چقدر پول تویش هست؟ چقدر برگشت مالی دارد؟ (با صدایی بلند) یعنی محتوای این با پولی که به من برمی‌گرداند سنجیده می‌شود!

مثالی بزنم از فضای دانشگاهی، یک بار به عنوان کارشناس به شورای فرهنگی دانشگاه‌ها دعوت شدم تا در مورد نوع اجرای موسیقی در سالن‌های دانشگاه نظرم را اعلام کنم.  من همان جا گفتم که در نظام آکادمیک‌مان دو نوع موسیقی برای آموزش تعیین شده است؛ موسیقی کلاسیک و موسیقی ردیف‌دستگاهی و مسئولین باید در مراسم‌های مختلف‌ و هنگام دعوت از گروه‌های موسیقی به سراغ این دو نوع بروند، چرا خلاف آن عمل می‌کنند؟! می‌دانید چه گفتند؟! گفتند این‌ها پول تویش نیست! ما پول صدابردار و بقیه عوامل را از کجا دربیاوریم؟! کسی برای شنیدن موسیقی کلاسیک و ردیف‌دستگاهی پول نمی‌دهد اما وقتی موسیقی پاپ و راک می‌گذاریم نه تنها هزینه‌هایی که کرده‌ایم برمی‌گردد که سود هم می‌کنیم!

این پاسخ یک نهاد آکادمیک و فرهنگی بود! (با صدای بلند) وقتی این نوع موسیقی را رواج می‌دهید، کار بیهوده‌ای است که به فرهنگ مبتذلی که بخشی از آن حاصل گوش کردن مدام به همین موسیقی است، بند ‌کنید! و یادتان برود که این‌ها یک سلسله اتفاق بهم پیوسته است!  

حرف من این است که وقتی ما به واسطه نفع اقتصادی موسیقی دیسکویی،  ترویج کرده‌ایم، می‌کنیم و خواهیم کرد (با صدای بلند و شمرده‌شمرده)  وقتی مصالح فرهنگی کشور را برای نفع اقتصادی زیر پا می‌گذاریم چه توقعی از نسل امروز که هیچ چیز نشنیده است داریم؟! والله که آدم دلش می‌سوزد! بعد می‌گوییم چرا نسل امروز بی‌هویت است؟! و چرا فلان است و بیسار است؟! برای این که نگذاشته‌ایم چیزی ببیند و بشنود!‌ و به سمتی هدایتش کرده‌ایم که فرهنگ خود را دشمن تلقی می‌کند و به آن پشت کرده است!    

در صورتی که به عنوان مثال در اواخر دهه 50، دو واحد در رادیو تلویزیون ملی ایران شکل گرفت به نام‌های «مرکز حفظ و اشاعه» و «گروه گردآوری و شناخت موسیقی بومی». اولی زیر نظر دکتر داریوش صفوت و نورعلی برومند که موسیقی ردیف‌دستگاهی را مورد توجه قرار می‌داد و دومی به پیشنهاد فوزیه مجد بدل به واحدی برای گردآوری موسیقی اقوام ایرانی شد...

دقیقا.  

از جمله نشانه‌های این تغییر ذائقه در میان خود اهالی موسیقی نواحی، می‌توان به دور شدن از منظومه‌خوانی به واسطه دشواری‌اش اشاره کرد که محور دهمین جشنواره موسیقی نواحی هم قرار گرفته است.

بله در صحبت‌هایی که با پیشکسوتان عرصه موسیقی نواحی داشتیم به این نتیجه رسیدیم که منظومه‌خوانی در معرض خطری جدی است. این منظومه‌ها سبب می‌شود دایره و خزانه لغات مجریان موسیقی زیاد و زیادتر شود و به فرهنگ شفاهی و تاریخ خود احاطه پیدا کنند. این روزها کم نیستند جوانانی که می‌خواهند زود به نتیجه برسند؛ برای دو منظور، نام و نان. ادعا تا دلتان بخواهد و کار صفر.

منظومه‌خوانی به لحاظ تکنیک نوازندگی، قطعات آوازی و سازی، پرفورمنس، جذب مخاطب و ایجاد احساس قبض‌و‌بسط کار مشکلی است. در حالی که الان خیلی از جوانان فعال در حوزه موسیقی نواحی بیشتر به سمت اجرای قطعات ساده   ریتمیک می‌روند.

این که ما تِم دهمین جشنواره موسیقی نواحی را منظومه‌خوانی گذاشته‌ایم جهت موزه‌ای کردن آن یا گرفتن پُز روشنفکری نیست بلکه بحث‌مان، بحث آسیب‌شناسی است و تذکر و توجه دادن. این ماجرا در شهرستان‌ها خیلی مهم است که، دیدی فلانی در فلان جشنواره برگزیده شد چون فلان جور زد پس همه از فردا همان جور بزنیم! مثلا بعد از آن که حاج‌قربان سلیمانی به جشنواره آوینیون فرانسه دعوت شد همه سعی کردند ادای او را درآورند. منظورم این است که وقتی تهران به عنوان مرکز روی چیزی، مثلا منظومه‌خوانی تمرکز می‌کند، فعالان عرصه موسیقی در شهرستان‌ها نیز توجه‌شان به آن جلب می‌شود و یکی از اهداف ما در جشنواره دهم همین است. (به شوخی) که با خودشان بگویند؛ اِ این هم هست؟! این دیگر چه بود که این‌ها گیر دادند به آن؟! این را از کجا آورند؟! که همه این پرسش‌ها باعث جلب توجه به امری می‌شود که تاکنون آسیب‌های بسیار دیده است.

به وجه تخصصی گرفتن ماجرا و اندکی دشوار فهم شدن آن اشاره کردید اما گمان می‌کنم اجراهای عمومی که در پارک مادر کرمان خواهید داشت می‌تواند بار وجه مردمی و سهل‌تر ماجرا را به خوبی به دوش بکشد.

کاملا. در اجراهای مردمی که قرار است شب‌ها در پارک مادر برگزار شود قطعاتی کمی سبک‌تر، ریتمیک ولی فرهنگی در قالب گروه‌نوازی‌ خواهید شنید. مثلا در موسیقی شمال خراسان قطعات یک قرصه و دو قرصه (رقص کرمانجی- شمال خراسان) اجرا می‌شود و (با لبخند) لابه‌لای آن دو، سه نفر از این پیرمردهای باحال را هم داریم تا مردم به صورت ناخودآگاه در حالی که آن موسیقی کمی سبک‌تر و کمی شادتر را می‌شنوند، کاری فاخرتر هم بشنوند و همین که از میان آن 2500 نفری که هر شب به پارک مادر می‌آیند یک نفر با شنیدن این موسیقی فاخر حالش خوش و احیانا مسیر زندگیش عوض شود برای ما کافی است.    

 می‌دانیم که رقابت بخش راویان اصالت به این صورت نیست که نفر اول، دوم و سوم معرفی کنید و صرفا کسانی به عنوان برگزیده انتخاب می‌شوند که به نفر اصلی یک سکه تمام بهار آزادی و به نوازنده همراه او نیم سکه تعلق خواهد گرفت. پاسخ‌تان به کسانی که همچنان می‌گویند مگر می‌توان مثلا موسیقی آذربایجان را با موسیقی لرستان و خراسان مقایسه و یکی را به عنوان برگزیده معرفی کرد چیست؟

چرا نمی‌شود؟! به عنوان مثال مگر جشنواره‌هایی بین‌المللی و رقابتی مانند مقام (Mugam Music Festival) در جمهوری آذربایجان یا ترانه‌های شرق در سمرقندِ ازبکستان نداریم؟! (با هیجان) در جشنواره ازبکستان هنرمندانی از  66 کشور شرکت می‌کنند با چند سیستم موسیقی مختلف، یعنی نه فقط زبان‌های مختلف بلکه سیستم‌های متفاوت. مثلا موسیقی‌هایی از کره، اویغور، ایران، شمال آفریقا و... با هم مورد داوری قرار می‌گیرند. پس چطور است که ما نمی‌توانیم همین کار را با یک بخشی و یک عاشیق کنیم؟!

جالب است که مثلا در جشنواره مقام آذربایجان یا ترانه‌های شرقی وقتی گروه‌های ایرانی برنده می‌شوند همین خبرنگارانی که الان از ما می‌پرسند مگر می‌شود موسیقی نواحی مختلف ایران را در رقابت با هم قرار داد؟! با طمطراق و آب‌و‌تاب اسامی نفرات اول تا سوم را اعلام و گوش فلک را کر می‌کنند! بالاخره می‌شود یا نمی‌شود؟! تازه ما که در جشنواره موسیقی نواحی اول، دوم، سوم ندارم و فقط برگزیده‌ها را اعلام می‌کنیم پس این همه سروصدا برای چیست؟! سال گذشته هم همینطور بود و ما یک سال است که می‌گوییم به دلیل این که به محتوی و اصالت موسیقی توجه داریم رقابت به صورت رتبه‌بندی نیست ولی کو گوش شنوا؟!

اعلام رتبه‌بندی بستگی تام و تمامی  دارد، به منظری که از آن به موسیقی نگاه می‌کنیم. این جشنواره‌ها اصولشان را تعریف کرده‌اند و گفته‌اند که با محتوا کاری ندارند بلکه سروکارشان با اصول و ضوابط موسیقایی است. این که آیا ریتم شما به عنوان یک نوازنده یا خواننده درست است؟ تغییرهایتان در ریتم درست است؟ کوک می‌خوانید؟ سازهایتان کوک‌اند؟ ارکستراسیون چطور؟ صدای خوبی دارد؟ ترکیب این‌ها با هم چه فضایی ساخته؟ و...

 

اسفند سال گذشته بود که بهمن کاظمی پژوهشگر حوزه موسیقی اقوام و دبیر هشتمین جشنواره موسیقی نواحی اعلام کرد که در جشنواره دهم نمایشگاهی از عکس‌های مردم‌شناسی موسیقایی که در طی سال‌ها سفر در میان اقوام مختلف ایران گرفته برگزار خواهد کرد.

جدا از این در خبرها آمده بود که در جشنواره نهم پس از انتشار فراخوان،  بیش از 35 عنوان کتاب پژوهشی درباره موسیقی نواحی و مناطق مختلف ایران به دبیرخانه ارسال شد و هیئت داوران از میان آن‌ها سه اثر را به عنوان کتاب‌های برتر پژوهشی موسیقی نواحی معرفی کردند.

در جشنواره پیش رو جدا از بحث موسیقایی، می‌دانیم که در سه استان لرستان، گیلان و آذربایجان‌شرقی هفته نمایش فیلم مستند با موضوع موسیقی نواحی خواهیم داشت. به غیر از این، آیا خبری از همان نمایشگاه عکس یا بحث کتاب‌های پژوهشی به عنوان بخش پیراموسیقایی جشنواره هم هست؟

چیزی که می‌خواهم بگویم فعلا در حد یک ایده است اما بسیار به آن فکر کرده‌ام. این که آرام‌آرام به سمتی برویم که اگر کرمان پایگاهی برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی است، شهرهای دیگری را به شکل ثابت به عنوان مرکز و پایگاه نمایش فیلم‌های مستند مرتبط با موسیقی نواحی در نظر بگیریم تا این رویداد به طور ثابت در زمان و مکان مشخص در آن محل به انجام برسد. سپس استان دیگری را به عنوان محل برگزاری پرفورمنس‌هایی براساس موسیقی نواحی، شهری دیگر در استانی دیگر را به عنوان برگزارکننده نمایشگاه عکس موسیقی نواحی و شهرهایی را به عنوان میزبان نمایش کلیپ‌هایی در مورد موسیقی نواحی در نظر بگیریم.

این یعنی مواجه شدن با موسیقی نواحی از جنبه‌های مختلف برای نگاه کردن به خود و بازجست هویت و همه این‌ها باید در زمان‌هایی غیر از زمان برگزاری جشنواره در کرمان باشد تا با یکدیگر هم‌پوشانی زمانی نداشته باشند و مثل یک شبکه موجب شوند که شما در تمام طول سال رویدادهایی مرتبط با موسیقی نواحی داشته باشید و همیشه خبرهایی از آن بشنوید، این ایده‌آل من است.

ایده‌آل من جدا کردن بخش‌های پیراموسیقایی از بدنه جشنواره و برگزاری آن‌ها در زمان‌های متفاوت و در شهرهای مختلف با حضور برگزیدگان جشنواره موسیقی نواحی کرمان است.  در جشنواره امسال بخش پیراموسیقایی‌مان فقط همان هفته نمایش فیلم مستند در سه شهر ایران است و امیدوارم در صورت حضورم به عنوان دبیر این جشنواره در دوره‌های بعد، بتوانم ایده‌هایی را که به آن‌ها اشاره کردم عملی کنم.

(با هیجان) یکی از کارهایی که بسیار دوست دارم در همین بخش پیراموسیقایی انجام دهم برگزاری ورکشاپ‌ سازسازی موسیقی نواحی است. این که جایی پیدا کنم مثل ملایر که مرکز سازسازی است، 10 نفر پیشکسوت سازسازی موسیقی نواحی را جمع کنم و ببرم آن‌جا. اتفاقی ناب که می‌توانم تمام وقتم را برایش بگذارم  و مثلا سازسازهای درجه یک زهی مضرابی و کمانی موسیقی نواحی را ببرم آن‌جا که هم ورکشاپ برگزار کنند، هم نشست تخصصی سازسازی و هم محلی داشته باشند برای فروش ساز و هر چه ساز فروختند عوایدش به خودشان برسد. (با لبخند) هم شب‌ها بنشینند برای خودشان و مردم بزنند و بخوانند بدون فروش بلیت.  

پیش‌تر حمیدرضا نوربخش اعلام کرده بود که برگزیدگان جشنواره موسیقی نواحی را به جشنواره سی‌و‌ششم موسیقی فجر (در بهمن سال جاری) دعوت خواهد کرد. این اتفاق چقدر عملی است و آیا صحبتی در مورد آن با شما شده است یا خیر؟

من چندان به مسائلی که این طور یک باره برایشان تصمیم گرفته می‌شود خوش‌بین نیستم. اگر قرار است اتفاقی رخ دهد باید پیش از وقوع در مورد جوانب مختلف آن فکر کرد. چرا که جشنواره فجر برای خود تعریفی دارد و این گونه جشنواره‌های تخصصی تعریفی دیگر. طرح این موضوع به نظرم بیشتر وجه تبلیغاتی و رسانه‌ای دارد.

جشنواره موسیقی نواحی تاکنون کم فرازو‌نشیب از سر نگذرانده؛ رویدادی موسیقایی که در سال 1378، به همت محمدرضا درویشی شکل گرفت و تا سال 1383 به طور مستمر به کار خود ادامه داد اما ششمین دوره‌اش در سال 83، هفت سال منتظر ماند تا هفتمین دوره را در سال 90 ببیند. 91 خبری نبود. هشتمین دوره در سال 92 برگزار شد. 93 و 94 باز هم خبری نبود تا دوره نهم در سال 95 برگزار شود و اکنون شاهد برگزاری دوره دهم هستیم. در ادامه چقدر می‌توان به رخ ندادن چنین انفصال‌هایی امیدوار بود؟

(با لبخند) ما که امیدواریم دیگر این اتفاق نیفتد. بخشی از این قطع و وصل شدن‌ها به این دلیل است که جشنواره موسیقی نواحی بودجه‌ای معین و ثابت ندارد. اگر بدون چشم امید داشتن به حمایت‌های احتمالی بخش خصوصی، ردیف بودجه‌ای دولتی برایش تعریف می‌شد قطعا چنین اتفاقاتی رخ نمی‌داد. الان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان در تلاش است که بودجه‌ای ثابت برای این جشنواره تعریف کند.

من چندان متوجه بحث بودجه نمی‌شوم. فرزاد طالبی مدیرکل دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد که بودجه دهمین جشنواره موسیقی نواحی 500 میلیون تومان است که 250 میلیون تومان آن از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان و باقی توسط دفتر موسیقی تامین می‌شود. چرا این جشنواره بودجه‌ای مشخص ندارد؟

من هم متوجه این داستان نمی‌شوم. اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان که از خودش بودجه‌ای ندارد و باید به استانداری کرمان درخواست بدهد، استانداری هم باید این پول را از منابعی تامین کند که من نمی‌دانم کجاست. طبیعتا تامین بودجه موسیقی نواحی بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت هنریِ این وزارتخانه است و من داستان حواله دادنش را به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یک استان متوجه نمی‌شوم. این در حالی است که  به جشنواره‌های موسیقی فجر و جوان بودجه‌ای چند میلیاردی با جوایزی چند ده میلیون تومانی تخصیص داده می‌شود و از طرفی می‌دانم که جناب آقای علی مرادخانی معاون هنری وزارت ارشاد چه تعلق خاطری به موسیقی نواحی دارند اما گیر ماجرا کجاست، نمی‌دانم!

گمان می‌کنید با پایان تفاهم‌نامه سه ساله برگزاری جشنواره موسیقی نواحی در کرمان، تفاهم‌نامه دیگری با این استان بسته خواهد شد یا جشنواره به جای دیگری می‌رود؟

من اطلاع دقیقی ندارم و بهتر است جناب آقای فرزاد طالبی مدیرکل دفترموسیقی به این سوال پاسخ دهند اما به نظرم مهمترین موضوع این است که اگر این مسئله برای خود کرمانی‌ها مهم باشد، باید کمی دست بجنبانند. این استان شرکت‌ها و موسسات بزرگی مثل مس سرچشمه یا کرمان موتور دارد که می‌توانند بودجه‌ای ثابت برای این جشنواره در نظر بگیرند. این خود کرمانی‌ها هستند که می‌توانند کاری کنند که این جشنواره در کرمان بماند و می‌توانند کاری کنند که نماند و بستگی به خواست و همت آن‌ها دارد والا احتمال این که استان دیگری زمینه‌های مناسب اجرایی و اعتباری  را فراهم کند، درخواست بدهد و بگوید جشنواره را این جا برگزار کنید کم نیست.

طبق آن‌چه فرزاد طالبی در نشست رسانه‌ای دهمین جشنواره موسیقی نواحی اعلام کرد امسال 32 نفر در بخش راویان اصالت (بخش رقابتی) حضور خواهند داشت و 15 استاد موسیقی نواحی ایران (بخش غیررقابتی) نیز در کنارتان خواهند بود. این در حالی است که سال گذشته 41 نفر در بخش رقابتی حضور داشتند و 31 استاد در بخش غیررقابتی. چرا تعداد نسبت به سال قبل کم شده است؟  

برای ما آسان بود که جشنواره نسبت به سال قبل تعداد بیشتری شرکت‌کننده داشته باشد اما ترجیح دادیم به جای آن، تا حدی با معیارهایی استاندارد برگزار شود به این معنا که کیفیت را بالا ببریم. تعداد شرکت‌کنندگان جشنواره دهم نسبت به جشنواره نهم  پایین آمده و کیفیتش صد در صد بالا رفته است.

اگر بپرسید بالا رفتن کیفیت در کجا قابل مشاهده است؛ می‌توانم به محل اسکان هنرمندان، چگونگی پذیرایی از آن‌ها، سالن‌های محل اجرای بخش‌های مختلف جشنواره و وسایل ایاب و ذهاب درون‌شهری و برون‌شهری که تلاش کرده‌ایم با توجه به بضاعت استان بهترین باشد اشاره کنم. محل اسکان امسال شرکت‌کنندگان هتل پارس کرمان است، تنها هتل پنج ستاره کرمان  و پارسال در هتل گواشیر بودیم، کسانی که این دو هتل را دیده‌اند می‌دانند تفاوت‌شان از کجا تا کجاست. برای اجرا بخش راویان اصالت سالن اتاق بازرگانی کرمان را، سالن همایش‌های زنده‌یاد حاج احمد کامیابی با ظرفیت 300 نفر، در نظر گرفته‌ایم که سالنی بسیار شیک، تمیز، مرتب، با سیستم صوتی خوب و دسترسی عالی برای علاقه‌مندان است.

در مورد هدیه ناقبلی که از طرف جشنواره تقدیم می‌شود باید عرض کنم  که شرکت‌کنندگان در جشنواره؛ بخش رقابتی (راویان اصالت)، بخش غیررقابتی (پیشکسوتان) و اجراکنندگان در پارک مادر نسبت به سال گذشته مبلغ بیشتری دریافت خواهند کرد.

تمام تلاش ما این است که با رعایت نکاتی به ظاهر کوچک اما بسیار بااهمیت جشنواره‌ای منظم و فکر شده برگزار کنیم. در تحقق این امر حقیقتا مدیر کل ارشاد کرمان آقای علیزاده و معاون فرهنگی - هنری ایشان آقای جوشایی سنگ تمام گذاشتند و با تمام سختگیرها و وسواس‌های اجرایی من در حین کار کنار آمدند.



به دسترسی آسان علاقه‌مندان به موسیقی نواحی به سالن اتاق بازرگانی اشاره کردید. اجراها بلیت‌فروشی هم خواهند داشت؟

نه. ترجیح‌مان این بود که ورود برای عموم آزاد باشد و از این رو تصمیم گرفته شد  برای اولین بار پخش آنلاین سه بعدی اجراهای جنبی جشنواره که در پارک مادر برگزار می‌شود برای استفاده عموم مردم ایران پخش مستقیم شود. در این فناوری  مخاطب این امکان را دارد که به دلخواه به صورت 360 درجه تمام محل اجرا یا بخشی از آن را انتخاب کند و ببیند.

ولی می‌توانستید از طریقش کسب درآمد کنید.  

(به شوخی) ولمان کنید با این کسب درآمد! از این گونه روش‌های حقیرانه برای کسب درآمد، حالم بد می‌شود. وقتی جشنواره‌ای با بودجه دولتی برگزار می‌شود چرا نگذاریم مردم بیایند و کِیفش را بکنند؟! این کسب درآمد می‌تواند از راه‌های بسیار محترمانه‌تری صورت گیرد. مثلا اسپانسر می‌تواند آثار اجرا شده در جشنواره را ضبط کند و با برقراری ارتباط با شبکه‌های موسیقی بین‌المللی حق پخشش را بفروشد به جای این که بیاییم آن دانشجو یا کارمند یا کارگری را که فرضا می‌خواهد با خانواده‌اش به تماشای یک اجرا بنشیند، به شرط پرداخت پنج یا 10 هزار تومان به سالن راه دهیم!

در فراخوان دهمین جشنواره موسیقی نواحی آمده بود که حضور پیشکسوتان براساس انتخاب و دعوت برگزارکنندگان است، معیارهایتان برای دعوت چه بود؟

تمرکز من بر کسانی بود که استادند اما کمتر در جشنواره‌ها حضور داشته‌اند و تاکید داشتم کسانی که همیشه در جشنواره‌ها هستند دوباره دعوت نشوند. وگرنه برای من کاری نداشت به کسانی زنگ بزنم که اسم‌و‌رسم‌شان روی زبان‌هاست و همه می‌شناسندشان، چیزی که اتفاقا شما اهالی رسانه و مثلا روابط عمومی خود جشنواره از آن استقبال می‌کنید. (با خنده) چون دنبال اسم‌ها هستید اما من نیستم.

مثلا در جشنواره نهم من از پیشکسوتی دعوت کردم که هم‌دوره حاج‌قربان سلیمانی بود، استاد آی‌محمد یوسفی. متولد 1302 در روستای تگن، شهر درگز، استان خراسان‌رضوی. از معدود نوازندگانی که هنوز با وتر ابریشمی که صدایی بم‌تر از دوتار سیمی دارد می‌نوازد اما این پیرمرد اصلا دیده نشد چون شما فقط روی اسم‌ها تمرکز می‌کنید در حالی که او هیچ کم از حاج قربان نداشت.

نکته‌ای که در نشست خبری به آن اشاره کردید و من چندان متوجه‌اش نشدم این بود که در دعوت از پیشکسوتان با مشکلاتی مواجه شدید از جمله این که فرضا امکان ارسال بلیت اینترنتی برای فلان پیشکسوت موسیقی نواحی که در فلان روستا زندگی می‌کند وجود نداشت. چند نمونه از این موارد برایتان پیش آمد و آیا امکان فرستادن کسی به دنبال آن‌ها برای حضور در کرمان نبود؟

یکی دو مورد را خدمتتان عرض کنم. مثلا من بسیار دوست داشتم علی غلام‌رضایی دوتارنواز پیشکسوت شمال خراسان و از شاگردان خوب استاد حاج حسین یگانه را با هواپیما به جشنواره بیاورم اما تصور کنید وقتی پیشکسوتی مثل او در روستای المه‌جوق از توابع بخش مرکزی شهرستان قوچان در استان خراسان رضوی زندگی می‌کند و نه می‌تواند بخواند و نه می‌تواند بنویسد من چطور می‌توانم متوجه‌اش بکنم که برای پرواز به کرمان باید فلان ساعت در فرودگاه باشد و...

باید یک نفر را دنبالش بفرستید.

باید یک نفر را دنبالش بفرستم  و همراهش کنم و یک نفر فرستادن می‌دانید یعنی چه؟ با شرایط مالی و بودجه‌ای که جشنواره دارد؟ نمونه دیگر استادی پیشکسوت  در منطقه گیلان بود که دوست داشتم بیاید اما آرمین فریدی از پژوهشگران و فعالان موسیقی محلی گیلان و تالش گفت من هم باید همراهش بیایم و راست هم می‌گفت اما من باید دو بلیت رفت‌و‌برگشت هواپیما برایشان می‌فرستادم... بعد بودجه من چقدر است؟ همین می‌شود که نمی‌توانم کسی را همراه این پیشکسوتان کنم و از طرف دیگر شرایط بعضی از این پیشکسوتان طوری است که نمی‌توانند بدون همراه بیایند. از طرف دیگر برخی از شهرها پرواز مستقیم به کرمان ندارند و ناچار می‌شویم از دو پرواز استفاده کنیم. مسئله به این جا ختم نمی‌شود و بقیه دوستان موسیقی نواحی هم همگی همین تقاضا را دارند.  

احتمال حضورتان به عنوان دبیر دوره بعد جشنواره موسیقی نواحی چقدر است؟

این موضوع در حیطه اختیارات معاونت هنری است که هرکسی را که صلاح بدانند تعیین کند. این موضوعی است دو طرفه که در حال حاضر چیزی در موردش نمی‌دانم و به آن فکر نمی‌کنم. فعلا آنچه مهم است برگزاری باکیفیت جشنواره است.

عکس‌ها: زاوش محمدی

58242 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 679678

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 6 =