به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین٬ صالحی در ابتدای سخنان خود با تشکر از نمایندگان مجلس و وزرای پیشین ارشاد٬ علی جنتی و دکتر صالحی امیری٬ گفت: «همه میدانند و میدانیم که جامعه ایرانی به اعتبار استعداد ذاتی و اینکه در چهار راه تاریخی و محل اتصال شرق و غرب بوده است٬ مفاخر فرهنگی خود را به جهان معرفی کرده است. ایران پایگاه جهانی شدن فرهنگ در جهان بوده است. ایران سهم بسزایی در تلطیف و شاعرانه کردن جهان بشری داشته است. فرهنگ و هنر ایرانی ذات و هویت ایران است. همچنین جامعه ایرانی با دینمداری٬ توحیدگرایی٬ معنویتگرایی و اخلاقگرایی هزارن سال زیسته است. با این مقدمات میتوان گفت گوهر هویت ایرانی سه چیز است: فرهنگ٬ هنر و ادب٬ دوم دینمداری توحیدی٬ سوم مهر و معرفت اهل بیت (ع). همه افرادی که در ایران زیستهاند و میزیند با این سه ضلع نسبت دارند.»
او ادامه داد: «برنامه فرهنگی دولت دوازدهم نیز از این نگاه برخوردار است که با این سه ضلع ارتباط پیوستهای داشته باشد و صد البته با شرایط معاصر ایران و جهان و آیندهنگری پیوند محکمی برقرار کند. قبل از ورود به برنامههای دولت دوازدهم به چند اتفاق رویکردی مثبت در دولت یازدهم اشاره میکنم: گسترش اعتمادسازیها٬ گسترش کمی و کیفی پارهای از محصولات فرهنگی و هنری٬ بهبود نسبی اقتصاد هنر و شفافیت بیشتر.»
صالحی برنامههای خود را به این ترتیب بیان کرد: «ابتدا با معرفی خود و روش مدیریتی خودم باید بگویم٬ نکته اول اعتقاد عمیق به چهار اصل اساسی دین٬ نظام اسلامی٬ و انقلاب و رهبری٬ قانون و اخلاق. این چهار اصل٬ چهار اصل مبنایی مدیریت در وزارت ارشاد خواهد بود. دوم شفافیت در تمامی مراحل تصمیمگیری و اجرا است. دوره مدیریت پشت درهای بسته و در غیاب مردم گذشته است. معتقد به مشارکت جمعی٬ گفتوگو محور با اصحاب فرهنگ و هنر هستم. نکته سوم واگذاری امور به بخش خصوصی و فعالیتهای نهادهای صنفی است. در دوره چهارساله معاونت فرهنگی این نگاه را دنبال کردهام. اصل چهارم تمرکززدایی جغرافیایی است. از تمام جان معتقدم که خلاقیت ایرانی در همه ایران با همه اقوام و مذاهب و ادیان سلیقهها موجود است. هم در سیاستگذاری و برنامهریزی و اجرا باید پهنه جامعه فرهنگی ایرانی را ۸۰ میلیون و بیش از ۳۰ استان دید. در معاونت فرهنگی این مسیر را پیمودهام. در معاونت فرهنگی سال گذشته ۶۵ درصد بودجه در استانها صرف شد.»
او همچنین گفت: «در زمینه برنامهها باید به این نکته اشاره کنم که برنامههای من متکی به اسناد بالادستی٬ برنامه فرهنگی دولت و برنامه ششم توسعه. شاید حجم برنامهها موجب شد که وضوح دقتنظر ما روشن نشود. برنامه من سه هدف دارد صیانت و تعالی هویت سبک زندگی ایرانی اسلامی٬ حمایت از اقتصاد هنر و فرهنگپروری. این سه هدف هفت عرصه را در برمیگیرد: هنر و ادبیات٬ مناسبات اقوام و موارد دیگر. با بررسی چالشهای فراوان و فرصتهای عرصه فرهنگ و هنر به ۱۴ مساله رسیدیم که این ۱۴ مساله به ۴۶ برنامه تبدیل شد.»
او با اشاره به حوزههای کاری وزارت ارشاد گفت: «وزارت ارشاد هشت حوزه کاری دارد. من از نمایندگان میخواهم این تنوع کاری را مورد توجه قرار دهند. حوزه اول حوزه دین است٬ دوم حوزه فرهنگ٬ سوم حوزه هنر٬ چهارم حوزه سینما٬ پنجم حوزه رسانه٬ ششم حوزه محتوایی فضای مجازی و بازیهای یارانهای و حوزه هفتم حوزه فعالیتهای خارج از کشور و حوزه هشتم آموزشها و پژوهشهای فرهنگی است.»
او ادامه داد: «بنده در این حوزههای هشتگانه در بخشی ميتوانم مدعی تخصص باشم و در بخشی آشنایی نهچندان اندک دارم. در چند دهه به طور پیوسته با اهالی هنر مانوس بودهام. دغدغههای آنان را میشناسم و تلاش میکنم اهالی هنر چون اهالی فرهنگ در صدر بنشینند. در برنامه ۴۶ گانه چند بسته برنامهای وجود دارد: بسته اول: بهبود کسب درآمد در این حوزه در زمینه اقتصاد مقاومتی. اگر اقتصاد مقاومتی را به دانشبنیانی تعریف کنیم در حوزه فرهنگ و هنر این اتفاق راحتتر میافتد. برنامه من در زمینه بهبود کسب و کار در زمینه فرهنگ و هنر در سه شاخه٬ پیشنهادهای روشنی دارد: مانعزدایی و تمرکززدایی در این موارد مدنظر است. تسهیل ساختاری و عرضه محصولات فرهنگی. در حوزه زیرساختی نکات زیادی مدنظر است. افزایش سرانه فضاهای فرهنگی٬ توسعه زیرساختهای فروش محصولات فرهنگی به ویژه با توجه به ظرفیت فضای مجازی. در حوزه حمایتهای اثربخش بحث معافیت مالیاتی مطرح است و همچنین پوشش مناسب هنرمندان در زمینه بیمه.»
او همچنین تاکید کرد: «هویتگرایی ایرانی و اسلامی یکی از نقاط جدی است. اخلاق٬ خانواده٬ زبان و آداب و رسوم سنتساز اجتماعی را جدی بگیریم و هویتهای قومی را مورد توجه قرار دهیم. اقتدار و قوت تنوع فرهنگی و زبانی و قومی اقتدار ایران را میافزاید. بسته سوم برنامه من تحکیم حقوق فرهنگی است. کسانی که دلنگران حقوق اهالی فرهنگ هستید٬ اهالی فرهنگی در ذیل حقوق شهروندی حق منزلت و امنیت و حق قومی و صنفی دارند. بسته تحکیم حقوق فرهنگی ما در این برنامه جدی است. استقرار نظام مالکیت فکری معنوی و الحاق به کنواسیونها٬ مجازاتهای بازدارنده به افراد وارد شده به حریم افراد فرهنگ و هنر و دفاع از مجوزهای صادره.»
او همچنین گفت: «بسته چهارم دیپلماسی فرهنگی بر محور فرهنگ و هنر است. باور کنیم که سرمایه ایران نفت نیست. سرمایه ایران فرهنگ وهنر و دانش ایرانی است آنچه میماند این است و آنچه میرود نفت است. با این باور دیپلماسی فرهنگی ضرورتی اساسی دارد٬ هم برای اقتصاد٬ هم سیاست و فرهنگ... ما باید تلاش کنیم ارتباطات اصحاب فرهنگ و هنر را در دیپلماسی عمومی تقویت کنیم. گفتوگوهای دینی را در جهان و جهان اسلام تقویت کنیم و درهای حضور محصولات ایران را در بازارهای جهانی بکوشیم.»
صالحی گفت: «این برنامه الزاماتی برای تحقق دارد. در اینجا هم اشارهای ميکنم به برخی از دغدغههایی که مخالفان گفتند. الزام اول ارتقای منابع مالی و انسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. دوم: باید انتظارات متکثر و گاه متناقض را به هم نزدیک کرد. نمیتوان از ارشاد انتظارات متناقض داشت. سوم: باید جلوی مداخلات غیرمسولانه و غیررسمی در وظایف ارشاد گرفته شود. این مداخلات به اعتبار و اقتدار نظام و حاکمیت ضربه میزند. نکته چهارم: ارتقای نقش حاکمیتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ارشاد دستگاه منسجم حاکمیتی در حوزه اجرا در فعالیتهای فرهنگ عمومی است. همه باید به آن توجه کنیم و شئون آن را مورد توجه قرار دهیم.»
او مسیر رسیدن به این الزامات را چنین تصویر کرد: «راه رسیدن به این الزامات٬ گفت وگوی اهالی فرهنگ و هنر با خود و با کنشگران اجتماعی٬ اصحاب دین و ... اهالی فرهنگی باید دغدغههای خود را عرضه کنند تا در این تعامل امکان رسیدن به راه حل به وجود آید. راه دوم مشارکت است. ارشاد به تنهایی میدان عظیم را نمیتواند بپیماید. مشارکت اصحاب فرهنگ و هنر و ادب ایرانی که کانون مرکزی این تحرک است. امیدوارم ارتباط با دستگاههای فرهنگی فرصت این مشارکت را فراهم کند. و در نهایت مشارکت همه همکارانم.»
او در پایان سخنان خود گفت: «سخن پایانی اینکه من سیدعباس صالحی٬ فرزند حوزه و دانشگاه٬ تمام اعتبار خانوادگی و سرمایه وجودیام را در کف گذارهام تا شاید سهمی در اعتلای دین و اخلاق و ارتقای فرهنگ و هنر ایرانزمین داشته باشم. خداوندا یاریام کن تا نگرانیهای فرهنگی مقام معظم رهبری را به نوید و قوت فرهنگی بدل سازم.»
5858
نظر شما