۰ نفر
۲۸ دی ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۹
اندوه بزرگِ نبودِ هاشمی

اول هفته معمولی سپری شد و از غروب یکشنبه با اعلام خبر سکته قلبی آقای هاشمی، دنیا برایم تیره و تار شد. اندوه فقدان هاشمی و نگرانی از آینده کشور موضع مشترک همه دلسوزان بود.

من در طول حيات ٥٨ ساله‌ام در چند مورد بسيار خوشحال و يا شديدا اندوهگين شده‌ام كه دو موقعیت از اين موارد، به مصلح بزرگ و تمدن‌ساز، ايران اسلامي ارتباط داشته است.
خوشحالي زايد الوصفم مربوط به خبر عزيمت ايشان به وزارت كشور جهت شركت در انتخابات رياست جمهوري سال ٩٢ بود. من كه به اتفاق فعالان اقتصادي قبل از انتخابات دو بار با ايشان ديدار داشتيم و مصرا خواستار حضور ايشان در صحنه انتخابات بودم، وقتي آقا مهدي خبر حركت آقاي هاشمي به وزارت كشور را داد، بي‌نهايت خوشحال شدم و اشك شوق ريختم، زيرا مطمئن بودم جامعه از حضور ايشان استقبال خواهد كرد و فضا‌سازي و شايعات اگر چه موثر بوده ولي خنثي شده و ايشان به مانند «چرچيل» مجددا با راي مردم به قدرت باز خواهند گشت.

اما اندوه بزرگ من، در غروب يكشنبه در مسير مجموعه انقلاب و خبر انتقال ايشان به بيمارستان بود. بلافاصله خود را به بيمارستان شهدا رساندم، تيم پزشكي مشغول جدا كردن دستگاه‌ها و تجهيزات پزشكي از ايشان بودند و حاضران در بيمارستان در شوك ناشي از اين فاجعه در حال ضجه و آه و ناله بودند، بانوان بي‌تابي مي‌كردند و مرتب از حال مي‌رفتند، واقعا باور كردني نبود كه آقاي هاشمي اينطور مظلومانه و در يك بيمارستان معمولي از بين ما برود.

شب در حسينيه جماران قيامت بود، در دو روزي كه جنازه مطهر آقاي هاشمي، براي وداع آخر مردم در جماران حفظ می‌شد، چندین هزار نفر با اشك و آه با ايشان وداع كردند، همه اقشار آمدند و با خانواده ابراز همدردي و نگراني خود را از آينده ايران «پسا هاشمي» ابراز كردند. جالب اما نکته مستتر در این ماجراست که مردم با همدردی بی‌نظیر خاندان هاشمی، منتقدان و مخالفان هاشمي را سرزنش كردند.

شرايط روحي مساعدي نداشتم ولي با اين حال گزارشي از آخرين ديدارم با آقاي هاشمي را نوشتم و سعي كردم ترويج كننده افكار بلند ايشان و نگراني‌هايش باشم.

تنها موردي كه آرامم مي‌كند، ترديد نكردن در حقانيت و راه آقاي هاشمي بود. از پنج سالگي كه در روستايمان با ايشان آشنا شدم، هر روز علاقه‌ام به ايشان شدت گرفت و در سال‌هاي اول انقلاب جدال سختي با منافقان و پيكار در دانشگاه داشتم و شش صبح به مدرسه عالي بازرگاني مي‌آمدم و شب ساعت 10 دانشكده را ترك مي‌كردم وكلاس‌ها را هم شركت نمي‌كردم.

نماينده انجمن اسلامي دانشكده در تحكيم وحدت بودم وتلاش وافري كردم كه نام آقاي هاشمي در ليست دانشجويان براي انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي باشد، ولي فضا اينقدر ابهام آلود بود كه موفق نشدم و از قضا متهم به حمايت از همشهريم شدم.

خوشحالم در اين سال‌ها كه روابط و علاقه‌ام با وصلت با اين خانواده بيشتر شده، هيچ وقت براي كارم و زندگي شخصي‌ام از ايشان تقاضايي نكردم و در فرصت‌هايي كه به همراه دوستانم در گروه خواستاران تحول، اتاق بازرگاني و يا خانواده بحضور ايشان ميرسيديم، سخن از توسعه ايران و ارتقا جايگاه بخش‌خصوصي بود و ايشان معمولا با لبخند مليح همیشگیش مي‌گفت: كه همه مطالبات ما را قبول دارد و در حد توانش كمك خواهد كرد.

ايشان من و دوستان را به كار رسانه‌ای حرفه‌ای و بيان خواسته‌هاي بخش‌خصوصي تشويق مي‌كرد. همين روزنوشت‌ها، تقليد ناقصي از خاطرات روزانه آقاي هاشمي است، جالب آنکه اولين روزنوشت را پس از ملاقات با ایشان در ١٤ فروردين ٩١ شروع كردم و الحمدلله كه هنوز ادامه دارد و روايت ويژه‌اي از اوضاع اقتصاي، سياسي و اجتماعي ايران در پنج سال گذشته است.
در ملاقات‌هاي خصوصي دو بار به آقاي هاشمي پيشنهاد کردم كه تجربيات مديريتي خود را به نگارش در آورد و ايشان هم موافقت كرد و از من و اخوي محمود درخواست کردم كه شيوه نامه‌اي براي چگونگي تدوين آن فراهم كنيم كه به جمع بندي نرسيديم و افسوس كه اهمال كرديم.
مورد ديگر برقراري جلسه تفسير قرآن براي علاقمندان و فراهم شدن زمينه ديدار قشر عظيم جوان كشور با ايشان بود كه ايشان با توجه به فراهم نبودن زمينه آن موافقت نفرمودند، ولي در چند سال اخير درب مجمع به روي اغلب تشكل‌ها وشخصيت‌ها باز بود و ايشان در اين جلسات ترجيح مي‌داد كه شنونده باشد تا گوينده.

اوج ديدارها در نوروز امسال بود كه هزاران نفر به صورت گروهي به عيد ديدني ايشان آمدند و دغدغه‌هاي خود را مطرح كردند و ايشان نيز حاضران را به تلاش وسعه صدر و اميدواري دعوت مي‌فرمود.

در اين چند روز مردم تهران وشهرستانها تجليل شايسته‌اي از ايشان بعمل آوردند و باعث دلگرمي خانواده و دوستان ايشان شدند و همه اميدوارند كه راه و منش ايشان در جامعه نهادينه شود و همانطور كه صدا وسيما در رويه خود نسبت به ايشان تجديد نظر كرد، خوشبين باشيم كه ساير ارگان‌ها و مقامات نيز چنين كنند و جامعه را از دل نگراني نسبت به آينده ايران رها سازند.
دوستان زيادي در داخل وخارج از كشور خواستار ابلاغ پيام تسليت آنان به خانواده هاشمي بودند كه انجام وظيفه شد و لازم مي‌دانم از طرف خود و خانواده از همه اين عزيزان و ملت ايران تشكر و قدرداني كنم.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 623954

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =