ویرانی زلزله کرمانشاه؛‌ فرهنگ میوپیایی

اکرم حمیدیان *

میوپیا (myopia) یا نزدیک بینی یک بیماری یا معضل چشمی است که در آن حالت، فرد دچار شده اجسام فاصله نزدیک را می بیند دورتر را به صورت تار. هر زمان که این معضل شدت یابد، فرد فقط فواصل خیلی نزدیک را می‌بیند و از دیدن فواصل دور محروم می شود. به نظر می‌رسد جامعه ایرانی به طور مزمن و حادی دچار این بیماری شده و فرهنگ میوپیایی در همه بخش های خصوصی و دولتی و در بین افراد حقیقی و حقوقی غلبه یافته به گونه ای که شعاع دید محدودی دارند و فقط فواصل نزدیک زمانی را می بینند.

در جامعه‌شناسی اغلب از اصطلاح کامروایی معوق (deferred gratification) برای بیان ترجیح منافع و مزایای آنی به منافع و مزایای آتی استفاده می‌شود. بایستی توجه داشت در کامروایی معوق تا حدودی انتخاب عقلانی و محاسبه سود و زیان وجود دارد و آنچه مضر و مخرب است ترجیح سود قابل دستیابی در زمان حال بر سود قابل انتظار در زمان آینده است. در حالی که در فرهنگ میوپیایی اساسا آینده و فاصله دور دیده نمی شود، زمان فقط حال است؛ نه گذشته و پشت سر دیده می‌شود و نه آینده.

در کشور ایران افزون بر آسیب ها و مسائل اجتماعی، تلفات مالی و جانی حوادث طبیعی نیز به دلیل غالب بودن فرهنگ میوپیایی است ؛مردم و مسولین کشور نه از حوادث گذشته تجربه و پند می آموزند و نه آینده نگرند. سالهای سال است که ما با سیل، زلزله و خشکسالی دست به گریبانیم، چندین زلزله مهیب با خسارت های جانی و مالی فراوان را تجربه کرده ایم، منجیل و رودبار و بم و... را (جدای از بحث چگونگی) ساختیم، هر ساله به سیل زدگان و کشاورزان زیان دیده کمک مالی میکنیم، ولی آنچه را باید بازسازی کنیم، نکردیم. فکر اسیر شده در زندان زمان حال را آزاد نکردیم که افق های دورتر را ببیند.

زلزله، خانه هایمان را ویران کرد و عزیزانمان را از ما گرفت چون آن زمان که کاشانه می ساختیم، یا خودمان یا مهندس ناظر بی توجه به مقررات صوری سازمان نظام مهندسی، با نقشه و مصالح مطلوب خود ساختیم و اگر بچه دبستانی مان از زلزله سخن راند، گفتیم زلزله کجاست... تا زلزله... مهم نیست بمیریم و... فکرش را نمی کردیم ما زنده و بی خانمان بمانیم و بچه بمیرد.

زلزله، خانه هایمان را ویران کرد و عزیزانمان را از ما گرفت چون آن زمان که مهندسان شرکت های دولتی و غیردولتی به سفارش افراد یا ارگانها، کاشانه ای برای ما می ساختند، با اطمینان از فقدان حافظه تاریخی مردم و مسولین، با دور زدن مقررات صوری سازمان نظام مهندسی، بدون توجه به حوادث احتمالی آینده، خانه هایی در زمان حال ساختند، خانه هایی که همانند تفکر معمارانشان در و پنجره هایی روشن درچارچوبی محکم و روبروی آینده نداشتند و خیلی زود فرو ریختند.

عامل اصلی زلزله نه این مسوول یا آن مسوول بلکه تفکر میوپیایی است که سبب شده این یا آن مسوول خود را در آینده در مقابل مردم پاسخگو نبیند و با تعهد و وفاداری و هر امر منوط به زمان آینده بیگانه باشد. تفکر میوپیایی است که اعضاء خانواده را به طور راستین در قبال یکدیگر متعهد نمی کند که با هم بودن و دوست داشتن را از حال به آینده برسانند و همواره آینده را به آینده ای که نخواهد آمد، موکول نکنند.

زلزله کرمانشاه همچنان که اولین مورد نبود، آخرین مورد هم نخواهد بود. قبل از بازسازی ویرانه های ساختمانی، ویرانه فکری مان را بازسازی کنیم، به آینده بیندیشیم، با نگاه به گذشته آینده را به حال وصل کنیم نه آینده. چشمها را درمان کنیم و با سلامت مناظر واقعی دنیا را ببینیم. سیل، زلزله، خشکسالی، تصادفات رانندگی، فقر، اعتیاد، طلاق و حتی حوادث منطقه ای و تروریسیم را واقعی ببینیم و واقع بینانه مقابله کنیم.

* جامعه شناس

۴۷۴۷

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 728031

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ثابت A1 ۰۱:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
    0 0
    کاملأ درست. آفرین بر شما خانم حمیدیان. ولی نمیدونم چرا یه مقدار شعاریزاسیون شده س متن.