زمانی نیا :قراردادهای جدید نفتی جذب سرمایه را تسهیل کرد

معاون امور بین‌الملل وزارت نفت گفت: یکی از اهداف و ماموریت های زنگنه، بین المللی شدن شرکت ملی نفت است و برای رسیدن به این هدف، مصیبت های بسیاری را تحمل کرده است.

مریم یعقوبی: وزارت نفت دولت یازدهم با هدفگذاری استفاده حداکثری از زیرساخت ها و هدایت صحیح منابع و سرمایه ها به سمت طرح ها و پروژه های درآمد زا به عنوان یکی از پایه های اصلی اقتصاد کشور در دوران تحریم بود. بیژن زنگنه از زمانی که سکانداری این وزارتخانه را به عهده گرفت بیشترین تمرکز این وزارتخانه را به جای توسعه زیرساخت های بدون بهره برداری، بر روی به سرانجام رساندن طرح ها و پروژه های بی بهره قبل گذاشت. نمونه اجرایی این تمرکز را می توان تکمیل و اتصال بخش های دریایی و خشکی منظقه انرژی پارس جنوبی دانست که منجر به افزایش برداشت ایران از ذخایر مشترک با قطر شده و پس از دو دهه برداشت یک طرفه قطر از این ذخایر توانستیم به برداشت روزانه مساوی با انها برسیم.

یکی دیگر از برنامه های بلند مدت زنگنه بهبود و تکمیل نسل سوم قراردادهای نفتی بود که با تلاش این وزارتخانه به نسل چهارم قراردادهای نفتی یا همان بای‌بک رسید . اما وزارت نفت دولت یازدهم با رویکرد اصلاح مدل جدید همزمان نام این مدل از قراردادها را نیز تغییر داده و با عنوان IPC) Iran Petroleum Contracts)  معرفی کرد. این تغییر در نگاه شرکت های خارجی وکشورهای دیگر به قراردادهای نفتی ایران تغییرات بسیاری ایجاد کرد اما با انتقادهای فراوانی داخل کشور مواجه شد.

امیر حسین زمانی نیا، عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران دردولت هشتم و پس از آن در دولت یازدهم که حدود 2 سال است در تیم زنگنه مشغول به فعالیت است  با حضور در کافه خبر خبرآنلاین با تشریح دلایل این تغییر نام به دستاوردهای وزارت نفت در حوزه بین الملل نیز اشاره کرد.

مشروح گفت و گوی خبر آنلاین با معاون امور بین الملل وزارت نفت را در ادامه بخوانید:

بزرگترین چالشی که این مدت با آن مواجه بودیم انتقادهای عجیب و غریب در داخل کشور از آی‌پی‌سی یا همان نسل چهارم از قراردادهای بین متقابل هست. اصلا دلیل این ‌که از ابتدا این نسل چهارم یا بهبود یافته نسل سوم قراردادهای بین متقابل و یا همان بای بک چرا تغییر نام داد را توضیح بدهید:

من فکر می‌کنم که شفافیت وزارت نفت و آن کسانی که مسئول تهیه پیش‌نویس این مدل جدید قراردادی بودند عامل اصلی بود. چرا که به عنوان کارشناس نمی‌خواستند مانند گذشته گنجشک را رنگ کنند به جای قناری بفروشند. البته در سوال شما مستتر هست که نباید این کار را می‌کردند اما به نظر من این شفافیت در اصل در کار خودشان بود. از آنجا که این تغییرات  کارشناسی خوب انجام شده بود، این آمادگی هم وجود داشت که اگر کسی نظر دیگری درباره این تغییرات دارد اعلام کند و بررسی شود. من فکر می‌کنم که این‌که این قدر طول کشید

چرا اجرا و انعقاد این قراردادها از سال قبل تا حال طول کشید؟

به نظر من این تاخیر نتیجه محیط سیاسی داخلی ایران بود و نه خود این مدل جدید قراردادی.  قدری از این تاخیر به دلیل این فضای سیاست زده بعد از برجام بود و یک مقدار هم برخی مسائل و مشکلات صنفی نفتی بود. تا جایی که من شنیده ام برخی فعالان حوزه نفت معتقد بودند در این نوع قراردادها مورد بی مهری قرار گرفته اند در صورتیکه این مدل از قراردادهای نفتی با در نظر گرفتن تمام منافع کشور آماده شده است.

در نهایت این اختلاف نظرها منجر به از دست دادن زمان شد . نکته مهم این روند این بود که باید در نظر داشت در ایران این گونه نیست که یک حرفی یا یک سیاستی از بالا به پایین دیکته بشود. ما یک کشور چند لایه هستیم و قدرت تقسیم شده است. یعنی اصول دموکراتیک را رعایت می‌کنیم. حالا یک عده‌ای به دلائل شخصی خودشان مخالفت خود را ابراز کردند و وزارت نفت و صنعت نفت هم در این روند قرار گرفت که نخست باید یک اجماع سازی ملی انجام بدهد. گرچه من اعتقاد دارم که این اجماع سازی بیش از اندازه سیاست‌زده شده و در نتیجه طولانی شد و منافع ملی را تهدید کرد. ما باید سه تا شش ماه قبل در این موقعیت فعلی بودیم.

منظورتان از موقعیت فعلی انعقاد نخستین قراردادهای جدید نفتی با شرکت های خارجی است؟

بله . اگر این مخالفت های شخصی و منفعت گرایانه نبود شاید شش ماه پیش در موقعیت فعلی بودیم و اعلام می‌کردیم که شرکت‌های خارجی بیآیند تا مذاکراتی که منجر به قرارداد می‌شود انجام شود و این شرکت ها خودشان را ثبت کنند و کیفیت‎سنجی شوند.

با وجودی که کشور از نظر ساختاری آماده انجام این کار بود اما بخشی از منافع ملی ما در برقراری قراردادها و روابط خارجی و تامین و ثروت زایی به دلیل همین اختلافات از بین رفت و ما سودی نکردیم. متاسفانه به نظر من ما با اشکالات واهی عقب افتادیم چندین ماه ضرر هم کردیم. 

نسل چهارم و یا همان آی‌پی‌سی چه تاثیری در جذب شرکت‌ها و سرمایه گذاری خارجی گذاشته است؟ در اصل می‌خواهم بدانم که بعد از تغییرات در مدل قرارداد و نام آن آیا در دید منفی شرکت‌های خارجی و در حوزه بین الملل نسیت به ایران تغییری حاصل شده است؟

تغییرات جزیی بود. ابتدا باید مشخص کنیم که این تغییرات در خود قراردادها نیست و بلکه در مدل آنها تغییراتی انجام شده و نسبت به نسل قبل قراردادها بهبود یافته است.در اصل این مدل اصول کلی حاکم بر قراردادهاست و هر قراردادی به تناسب شرایط باید مورد به مورد بر اساس این اصول نوشته بشود. به هر حال همه شرکت های خارجی حس کردند که بهبود پیدا کرده است و خوب هست.

بنده دو سال هست که در نفت هستم ولی خیلی با خارجی‌ها ملاقات زیاد دارم و چه قبل از نفت و چه بعد از نفت. این گونه که من متوجه شدم در شرایط بین الملل فعلی چه از نظر بازار سرمایه و چه از نظر بازار بین المللی نفت و گاز و انرژی و کسی دیگر خیلی علاقه‌مند به آن مدل قبلی ما نیست. اما در این شرایط جدید شرکت های خارجی تصور بهتری از مدل جدید دارند.

باید در نظر داشته باشیم که در حال حاضر جذب سرمایه های خارجی در دنیا خیلی سخت شده اس. دو مکشل اساسی وجود دارد اول اینکه جذب سرمایه و ایجاد گرایش برای سرمایه گذاری خیلی سخت شده و دوم اینکه به لیل افت قیمت نفت سرمایه خیلی کم شده است. کشورهایی که می‌خواهند سرمایه جذب بکنند باید سر و دست بشکنند تا بتوانند سرمایه را به سمت خود بکشانند.

کشور ما برای جذب سرمایه جذابیت های بسیاری دارد. این کشور فضاهای بکر و دست نخورده بسیاری در صنعت دارد. از طرفی وضعیت سیاسی ما تغییر کرده است. وجهه ایران به نسبت سه سال قبل در دنیا بسیارعوض شده است. ما ثبات سیاسی داریم و دنیا این را متوجه شده است. شرکتهای بزرگ بین المللی فهمیده اند امنیت برای سرمایه و تجهیزات و تاسیسات در کشور ما افزایش یافته و همین موضوعات به جایگاه ایران در جذب سرمایه مقایسه با دیگران بسیار کمک می کند.

حال می توان گفت با وجود این همه مزایا اگر نتوانیم جذب سرمایه را خوب انجام بدهیم یعنی ما مدیران خوبی نیستیم و یک جای کار ما ایراد دارد.

در صنعت نفت بیش از شصت سال است که شرکت ملی داریم و یک صنعت نفت یا یک نفت صد ساله داریم و خیلی هم به آن می‌بالیم. اما شرکت ملی ما بین المللی نیست. کشورهایی هستند که بعد از ما آمدند و حالا وارد حوزه نفت شدند مانند مالزی و نروژ. آیا برنامه ریزی برای بین المللی کردن شرکت‌های ملی در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی داریم؟

این یک انتقاد خیلی جدی هست به ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، به دلائل سیاسی ما نتوانستیم آن سرمایه گذاری که لازم هست در صنعت نفت بکنیم. یکی از اهداف سیاسی آقای مهندس زنگنه و صنعت نفت این هست که یک روزی ما چند تا شرکت بین المللی نفتی داشته باشیم.

ما می‌توانیم آمریکایی‌ها را سرزنش بکنیم که اول انقلاب صنعت نفت ما را تحریم کردند و دلیل آن هم این بود که پیشرفت کافی نکنیم.

سال 1989 وقتی که آقای ابی فرح به عنوان نماینده پرزدکویار برای تعیین خسارت‌های مستقیمی که ما از جنگ دیدیم به ایران آمد در گزارش خود نوشت: صنعت نفت ایران در حال فروپاشی هست و اگر بلافاصله سرمایه گذاری نشود و تکنولوژی جدید نیآید این صنعت نفت ایران از بین خواهد رفت.

نزدیک به 30 سال از ان تاریخ میگذرد درست است که ما سرمایه گذاری های خیلی زیادی در برخی بخش ها نداشتیم که البته دلایل خودش را دارد ولیکن صنعت نفت ما نه تنها از هم نپاشید بلکه پیشرفت های چشمگیری هم کرده است و آن هم به خاطر همت این مهندسان ایرانی، کارمندان و کارگران نفت بوده است که تا به امروز این کار را اداره .

همیشه  میتوان آمریکایی‌ها را سرزنش کرد به خاطر تحریم های ظالمانه علیه کشورماناما این تحریم ها در صنعت نفت باعث شد همه دنیا مارا بشناسند و متوجه شوند ما با همان وصله پینه هایی که ابی فرح گفت می توانیم بزرگترین صنعت ملی کشور را حفظ کنیم.

همگرایی ما در کشور برای حفظ نظام اقتصادی و ارتقاء کیفی صنعت نفت همگام با دانش روز دنیا موضوعی است که هیچکس نه در داخل و نه در خارج کشور نمی تواند از آن انتقاد کند و هنوز هم از آن دفاع می‌شود

اما همان طور که قبلا اگر ما نتوانیم سرمایه گذاری جذب بکنیم باید خودمان را سرزنش بکنیم. به خاطر این‌که در حال حاضر و با اجرای برجام مانع عمده خارجی وجود ندارد و ما باید با بقیه کشورهای نفت خیز رقابت بکنیم و بتوانیم آن سرمایه را جذب کنیم.

در خصوص بین المللی شدن شرکت ملی نفت سیاست آقای زنگنه  و ماموریتی که برای خودش تعریف کرده این است که این کار را انجام بدهد. همه این مصیبت‌هایی که ایشان می‌کشد به همین دلیل است.

یک فاکتور مهم این مدل جدید قراردادها هم توانمندسازی شرکت‌های نفتی خصوصی ایران هست که هم مدیریت یاد بگیرند و هم با تکنولوژی روز آشنا شوند و هم سرمایه گذاری جذب کنند. ولی عمده مطلب آن اشنایی با تکنولوژی جدید و ترانسفر فناوری و انتقال فناوری به ایران و مهم تر از این‌ها هم مدیریت هست که امیدوارم که آقای زنگنه موفق بشود و هدف ایشان این هست که ما ده سال آینده حداقل دو یا سه شرکت بین المللی نفتی داشته باشیم .

در رابطه با مخازن مشترک ما با کشورهای شمالی مناقشات زیادی در دریای خزر داریم. برنامه‌های بین المللی وزارت نفت برای حل این مناقشات چیست؟

یک موقعی گفتند پنجاه درصد خزر باید برای ما باشد به خاطر این‌که ما و روسیه بودیم و حالا فرقی نمی‌کند که چند تا کشور دیگر اضافه شدند و این بین ما و روسیه تقسیم شده است.  بعدا گفتند که: نه، پنجاه درصد نه و بیست درصد تقسیم بشود. این‌ها یکسری قواعد بین المللی دارد که ناظر بر این رژیم‌های حقوقی هست و ما نمی توانیم درباره آنها تصمیم بگیریم بلکه باید در مذاکرات بین المللی و مابحث حقوقی حل شود.

درباره خزر باید بگویم بهترین سکوی ممکن که مورد حسادت است ( شاید این کلمه خوبی نباشد) ولی همه کشورهای حاشیه دریای خزر می‌خواهند از آن استفاده بکنند را ما داریم و با مهندسی ایرانی ساخته شده است، سکوی امیرکبیر.

این سکو در حال فعالیت است و کشورهای حاشیه خزر از جمله روس‌ها و آذربایجان و ترکمنستان و همه آن را از ما اجاره می خواهند. لیکن این سکو سرمایه ای است که می‌خواهیم در منطقه ذخایر خودمان کند. البته من با آقای الهام علی اف مذاکراتی کرده ام که خود ایشان گفته اند اگر به نتیجه برسد یک توافق تاریخی خواهد بود.  امیدوار هستیم که در آینده انجام بشود. اگر این مورد انجام شود منابعی که آن‌جا هست دست کمی از بزرگترین منابع ما ندارد. یعنی مانند دومین یا سومین منابع پر حجم ما خواهد بود. ولی ما علاقه‌مند هستیم که هم با آذربایجان و هم با ترکمنستان کار بکنیم و بیشتر از آن امیدواریم که واقع بینی در این مباحث مربوط به تعیین رژیم حقوقی دریای خزر غالب بشود و به یک جمع بندی برسیم ان‌شاءالله.

 

 22335

 

عکس: عارف طاهرکناره

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 599640

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 1 =