پاسخ دکتر علیرضا سلطانی استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد سیاسی به نظرخواهی خبرآنلاین که پرسیده بود ارزیابی شما از سیاست خارجی دولت یازدهم چیست؟

سیاست خارجی ایران در سال 95 یکی از فعالترین، ملتهب ترین و پرچالش ترین دوران خود  پس از انقلاب را تجربه کرد. در این سال دستگاه سیاست خارجی ایران در 3 جبهه درگیر بود. فصل مشترک هر سه جبهه برجام بود. برجام به عنوان حاصل کار 3 ساله دولت یازدهم ، از منظر عملیاتی شدن و  تداوم از اهمیت راهبردی برای دولت برخوردار بود .

دستگاه سیاست خارجی باید حداکثر تلاش را انجام می داد تا از این دستاورد بزرگ و به ثمر نشاندن آن در شکل رفع تحریم ها  و تهدیدها  و آغاز همکاری و تعامل ایران با کشورهای جهان در حوزه اقتصادی و تجاری ، حراست نماید. اما این مهم در سه حوزه یا جبهه به شدت دچار چالش و تهدید بود.

جبهه اول، آمریکا و کشورهای 5+ 1 بود که بیشترین زمان و انرژی سیاست خارجی ایران را به خود اختصاص داد . مذاکرات آشکار و پنهان برای فراهم کردن بسترهای اجرایی برجام به خصوص رفع واقعی تحریم ها از سوی آمریکا و تلاش برای نهادینه ساختن این شرایط تا قبل از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا به رهبری ترامپ، در صدر توجه و سیاست وزارت خارجه قرار داشت. تلاشی که به صورت نسبی موفق بود. 

با روی کار آمدن ترامپ و مشخص شدن سیاست این کشور در قبال برجام و ایران، به طور طبیعی  تلاش دستگاه دیپلماسی برای مدیریت شرایط و جلوگیری از بروز رخدادی غیرقابل پیش بینی برای برجام از سوی دولت آمریکا ، تشدید شد که این مهم عمدتا متمرکز بر کشورهای 5+ 1 بود ضمن اینکه کانال ارتباطی ایران با دولت جدید آمریکا و وزارت خارجه این کشور نیز عملا با کنار رفتن اوباما و جان کری قطع شد.این مساله در آینده نیز می تواند مخاطراتی را برای برجام داشته باشد.

جبهه دوم، کشورهای منطقه بود که در دو حوزه کشورهای درگیر (عراق و سوریه ) و همچنین کشورهای عرب خلیج فارس تعریف می شود. حوزه اول به موضوع برجام ارتباط نداشت اما در عین حال باز انرژی زیادی را از دستگاه دیپلماسی گرفت. برگ برنده ایران در این حوزه هماهنگی با روسیه بود که تا حد زیادی به کاهش هزینه های سیاست خارجی کمک کرد. اما حوزه دوم کاملا با موضوع برجام مرتبط بود. در واقع کشورهای عرب منطقه خلیج فارس که موضوع برجام از ابتدا مشکل داشتند ، تلاش کردند که هزینه های اجرای آن را برای ایران افزایش دهند. مدیریت این تحرکات و خنثی کردن آنها به طور طبیعی نیازمند تدبیر و صرف انرژی زیاد بود که در این حوزه نیز علی رغم عدم ایجاد گشایش موثری در روابط ایران و عربستان ، عملکرد دستگاه دیپلماسی قابل قبول ارزیابی می شود.

اما جبهه سوم، جبهه داخلی بود . در سال 95 ، بخش قابل توجهی از توان و ظرفیت دستگاه سیاست خارجی به مدیریت ، پاسخگویی و توجیه مخالفان برجام در داخل کشور اختصاص داشت . منتقدان و به عبارت بهتر مخالفان برجام در داخل کشور در روند مخالفت خود ، به طور مستقیم دستگاه دیپلماسی را مورد هجمه قرار می دادند. این تحرکات اگرچه با تغییر مجلس تا حدی فروکش کرد اما جریان مخالف با بهره گیری هر  چه بیشتر ازظرفیت های رسانه ای خود به خصوص صدا و سیما ، عملکر د برجام را مورد حمله قرار دادند. به طور طبیعی در هجمه وزارت خارجی به عنوان متولی برجام ، نقش پاسخگویی و رفع ابهام را داشت که انرژی زیادی را از آن گرفت. با این اوصاف به نظر می رسد ، دستگاه سیاست خارجی در سال 95 به مانند سالههای گذشته ، یکی از موفق ترین  موثرترین دستگاه های دولتی محسوب می شود و عملکرد آن با رضایت عمومی خوبی مواجه است.

49310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 647094

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =