۰ نفر
۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۸
ان‌شاءالله بیرانوند اصلاح می‌شود!

علیرضا بیرانوند در روزهای اخیر حواشی زیادی به پا کرده است.

رضا شجیع/ ماجرا به آن سادگي كه تصور مي شود نيست و شايد برخورد گذرا، ساده و سطحي با موضوعات و اتفاقات اين چنيني است كه به توليد هر روزه مسائل جديدتر منجر مي شود. امروز براي صدمين بار اين پرسش را از مجري راديو مي شنوم كه مي گويد: چه كنيم كه ديگر چنين اتفاقاتي را ديگر در فوتبال ايران شاهد نباشيم؟ مردم بسياري با راديو تماس مي گيرند و مجموعه اي از اظهار نظرات متنوع مطرح مي شود، برنامه با جمله كليدي و اميدبخش ان شاء الله درست مي شود به پايان مي رسد. مديريت ان شاءاللهي پاسخ ها را در بيرون از خود جستجو مي كند و در نهايت حل مسئله را به اتفاقي مبهم در آينده حواله مي دهد. با اين گزاره همگان گويي كه آرام مي شوند و مسأله به جايي ارجاع مي شود كه خيلي زود به دست فراموشي سپرده شود.

موضوع اين نوشتار، تحليل رفتار نشانه اي هيس، آن هم از سوي دروازه بان ملي پوش پرسپوليس است، رفتاري كه اگر به سوي هواداران حريف انجام مي شد (چه بسا كه زياد ديده مي شود) از سوي هواداران خودي مستوجب تشويق و ستايش قرار مي گرفت. پس اينجا مشكل هيس نيست، مشكل نشان دادن هيس به هواداران خودي است، مانند تيري كه به سمت خودي ها شليك شده و سرباز خاطي بايد به هر دليلي كه اين جرم را مرتكب شده مجازات شود. او خودي ها را در برابر رقيبان مجازي و دشمنان خيالي كوچك كرده و بزرگترين ابزار ابراز وجود آنها يعني فرياد و اعتراض را به چالش كشيده است. در ماجراي بيرانوند توجه به چند نكته ضروري است:

١- علامت هيس رفتار نشانه اي است كه نمي تواند از روي هيجان و احساس نمايان شود. افراد آشنا به تئوري تغيير رفتار مي دانند كه رفتارها پيش از نمايان شدن در ظاهر سه مرحله پيش تفكر، تفكر و آمادگي را پشت سر مي گذارد. بدين معنا كه بيرانوند با آگاهي و تفكر در مورد اين رفتار وارد زمين شده و هر گونه بهانه در مورد تصادفي بودن رفتارش غيرقابل توجيه است.

٢- ماجرا قدرت تأثير اعتراض هواداران در فضاي مجازي و حين مسابقه است كه مي تواند كاملا ذهن و روان دروازه بان ملي پوش را درگير كرده و او را به انجام چنين واكنشي وادار كند. گويي كه هواداران و شعارهايشان بر ذهن و روان بازيكن مسلط هستند و مي توانند عملكردش را تحت تأثير قرار دهند. در دنياي حرفه اي فوتبال، اين اتفاق كمي دور از ذهن است ولي در فوتبال ايران، اين اتفاق اصلا غريب نيست.

٣- هيس نشانه اي براي دعوت به سكوت آن هم از منظر فرد يا كنشگر داراي قدرت است، همانطور كه اشاره شد، دعوت به سكوت مي تواند سلسله معناهاي پيوستاري، از بنشين تا بتمرگ (در اينجا خفه شو) را در ذهن متبادر كند، براي هواداري كه تيم، باشگاه و بازيكنان، خود هوادار را (از منظر هويتي) نمايندگي مي كنند تحمل اين حركت بسيار سخت است. از منظر جامعه شناختي، باشگاه براي هوادار آينه اي است كه هوادار از طريق آن خود را بازنمايي و برجسته مي كند. رفتار بيرانوند اين چرخه و بازتاب را وارونه مي كند و هوادار تصويري در آينه مي بيند كه با انتظاراتش مغاير است. به كلام ساده تر، به هويت هوادار از منظر نشانه شناسي تعرض مي شود.

٤- درك اين جريان بدون درك واقعي ساختار هواداري و مكانيسم هاي رواني اجتماعي حاكم بر آن بسيار سخت است. بايد هوادار دو آتيشه باشيد تا اين صحبت ها برايتان ملموس تر شود.

٥- بيرانوند عذرخواهي مي كند و ما و هواداران به زودي او و رفتارش را فراموش خواهيم كرد. در اين ميان احتمالا عده اي موج سوار پاي گذشته و پرونده هاي نيمه تمام او را بيرون مي كشند و چند روزي بساط عيش مخاطبان زردپسند نيز فراهم مي شود. براي من سوال اصلي و فراموش نشدني همچنان اين است؛ چه كنيم كه ديگر شاهد چنين اتفاقاتي در فوتبال ايران نباشيم؟ و پاسخ يك گزاره ساده است: إن شاء الله درست مي شود.

 

256 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 730053

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =