همه قرائن حاکی از اتفاقاتی در آینده دارد که تمهیدات آن از حالا در حال فراهم شدن است. یکی از اصلیترین گمانها مربوط به ائتلافی از اسرائیل، عربستان، امارات و ترکیه با حمایت امریکا علیه ایران است. این ائتلاف اگرچه برنامه برخورد نظامی با ایران را در دستور کار خود ندارد ولی احتمال آن را نیز به طور کامل حتی در سطح محدود رد نمیکند. در هفتهها و روزهای اخیر تبلیغات و اظهاراتی ضد ایرانی از سوی اعضای ائتلاف هنوز قوام نیافته افزایش یافته است. ممکن است بعد از اجلاس امنیتی مونیخ دستور کاری مبنی بر به راه انداختن جنگ روانی علیه ایران به اجرا در آمده باشد، ولی هرچه هست مفهوم روشنی با خود دارد؛ اینکه توافقی جدی برای محدود کردن ایران در منطقه ایجاد شده است. این توافق هم حامل سیاست "تهدید تا لبه جنگ" و هم اقدامهای عملی برای کاستن یا قطع نفوذ ایران در منطقه است.
سفر عادل الجبیر به بغداد نمیتواند خارج از قاعده مخالفت ریاض با حضور فعال ایران در نه تنها عراق، بلکه سوریه؛ لبنان و حتی تأثیر معنوی ایران در یمن باشد. ابتکار ائتلاف در نخستین اقدام، تلاش برای ایجاد منطقه امن در سوریه، عراق و یمن است. هریک از اعضای ائتلاف با تقسیم کار میان خود، بخشی از اقدام را به عهده گرفتهاند. تلآویو با کسب مصونیت از دولت ترامپ در سفر اخیرش به واشنگتن، حالا با دست بازتر نه تنها در سرزمینهای اشغالی، بلکه افزایش تهدیدات خود در لبنان و سوریه عمل میکند. عربستان آمادگی خود را برای اعزام نیرو به سوریه اعلام کرده و بعید نیست همین آمادگی را در باره عراق نیز بیان کند. آنکارا لحن خود را در باره تهران تغییر داده و با ندیدن نقش ایران در ماجرای ژوئن گذشته و نافرجام شدن کودتا علیه دولت اردوغان، تهران را متهم به فرقهگرایی میکند.
تحرکات اخیر که با پشتیبانی مستقیم واشنگتن انجام میشود، نه توافقنامه هستهای را نشانه گرفته و نه دغدغهای به نام تروریسم و حقوق بشر و حتی آزمایشهای موشکی ایران دارد. به نظر میرسد پرداختن به این موضوعات بیشتر ابزاری _ ایذایی است تا دنبال کردن سیاستی روشن در این باره. هدف در وهله نخست ایجاد اجماع علیه نفوذ ایران در منطقه است. مبارزه با این نفوذ نه با سرکوب سریع داعش، بلکه ایجاد محدودیتهای میدانی برای ایران و جریانهای هوادار آن است. کیفیت دور تازه حملات به مواضع داعش در غرب موصل و بلافاصله سفر جیمز ماتیس به بغداد، حالا نیز سفر جبیر به این شهر، نشان از تحرکاتی دارد که از یکسو میخواهد بافت نیروهای عمل کننده علیه داعش را تغییر دهد. از طرف دیگر با جلب حمایت "حیدرالعبادی" او را از تهران دور کند. در سوریه نیز وضع به همین منوال است؛ فرصت نود روزه ترامپ به برنامه ریزان نظامی _ امنیتی خود برای تعیین منطقه امن در سوریه، بیش از آنکه موقعیت داعش را دچار تهدید کند، به کم کردن میدان عمل برای جریانهای همسو با ایران توجه دارد.
تحرک مخالفان ایران در منطقه در دو سطح عملیات روانی و تهدید تا لبه پرتگاه جنگ فعالانه ادامه دارد. در این وضع ایران علاوه بر آمادگی نظامی، بیش از هر زمان به هنر دیپلماسی خود باید تکیه کند. خنثی کردن تحرکات به تلاش برای برهم زدن ائتلافها، هنری است که دستگاه دیپلماسی کشور با تکیه بر مشروعیت داخلی و کارامدی خود میتواند از پس آن برآید. از این رو لازم است دستگاه دیپلماسی کشور را از جنجالهای کشدار و فرساینده خلاص کرد. اینکار ممکن است، اگر همه جناحها توافق درباره امنیت و منافع ملی را بسیار مهمتر بدانند.
هروقت شمار سفرها به منطقه افزایش مییابد، نشانه آن است که خبری در پیش است. سفر مقامهای اروپایی از جمله انگلیسی به منطقه، سفر رجب طیب اردوغان به سه کشور عربی، سفر رئیس جمهوری به عمان و کویت، سفر جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا به بغداد، و ... حالا سفر ناگهانی عادل الجبیر به بغداد که از سال 1999 تاکنون بیسابقه بوده است.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 640451
نظر شما