۰ نفر
۱ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۰

حسین واله

اسلامگرایی سکولار پارادوکسی بود که احزاب "رفاه" و "عدالت و توسعه" به رهبری اربکان وخلفش اردوغان در ترکیه پسا آتاترک، با موفقیت به چالش کشیدند؛ در عمل برنامه سیاسی خود ساختند و چند دهه کامیارانه به پیش راندند.

در آن دوران سیاست ورزان استقلال گرای جهان اسلام الگوی ترکیه را بسیار می پسندیدند و احیانا بر الگوی ایران ترجیح می دادند. رهبران اسلامگرای ترکیه توانسته بودند در جبهه داخلی رونق چشمگیری به اقتصاد بدهند و در جبهه خارجی به سوی عضویت در اتحادیه اروپا پیش بروند؛ دو خواسته فراگیری که می توانست هر حزبی در ترکیه را با رای اکثریت قاطع بر اریکه قدرت سوار کند. تنها بیست سال بعد، ترکیه اسلامگرای سکولار غرق در بحران است.

در سیاست خارجی، روابط دولت اردوغان نخست با اسرائیل سپس با سوریه و عراق بهم خورد، بعد با روسیه شدیدا تیره شد، و پس از چندی با امریکا خراب شد، آنگاه با ایران به تنش کشید و امروز با هلند، آلمان و بقیه اروپا در بحران قرار دارد. در دهه گذشته، ترکها با همه دوستان و متحدانشان مساله دار شده اند. زیگزاگهای جدی که از ساقط کردن هواپیمای جنگی روسیه تا همکاری راهبردی در منطقه با آن کشور را شامل می شود، خصیصه بارز سیاست خارجی ترکیه شده است.

در سیاست داخلی، کودتای نافرجام، تصفیه گسترده مخالفان، سرکوب بی تعارف رسانه های جمعی، تجدید انتخابات و اکنون تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی بوضوح نشانگر ناکامی های ژرف ساختار سیاسی در اداره رضایتبخش کشور در سطوح پایه است. شکست کوشش ها برای حل سیاسی مساله کردها، بازگشت تروریسم، آسیب جدی به اقتصاد رو به خارج ترکیه، افزایش تنش بین گروه های نفوذ در سطح دولت و شکاف اجتماعی جنبه های مهم بحرانهایی ست که دولت اسلامگرایان سکولار با آنها مواجه است.

ناظرانی معتقدند بحرانهای جاری ترکیه زایمان تدریجی و کند اما محتوم پارادوکس اسلامگرایی سکولار است. آینده ترکیه در یکی از دوایستگاه خواهد بود: سکولاریسم تمام عیار و دست شستن از اسلامگرایی یا اسلامگرایی تمام عیار و حذف کامل سکولاریته. لکن می توان بدون توسل به چنین انگاره های تبیین گر رادیکال، پدیده اردوغانیزم را توضیح داد؛ اشتباهات محاسباتی ساده:

شکست اردوغان در الحاق به اتحادیه اروپا، درگیرشدن ناخواسته در بحران سوریه و عراق و پیامدهای امنیتی منفی آن در داخل ترکیه و نیز درک آرزواندیشانه از بهار عربی، حزب اعتدال و توسعه را در برابر چالشی سترگ قرار داد: تضعیف پایگاه اجتماعی حزب. جایگزین این پایگاه در جامعه ترکیه، بخشی ست که تحت تاثیر گرایشهای اسلامگرایانه ضد غربی یک شاخه از اخوان المسلمین قرار دارد. برای ادامه حیات در قدرت، حزب ناگزیر است به طبقه حامل جدید تکیه کند. اما این گام، تشدید شکاف داخلی جامعه، فاصله بیشتر از غرب و مرگ کامل آرمان الحاق به اروپا را در پی دارد. اردوغان ناچار است این مخاطرات را موقتا به جان بخرد تا با تکمیل نظام ریاستی ابزار لازم را برای انتقال طبقه حامل بدست آورد. او امیدوار است پس از گذار از این گردنه، تغییرات لازم را در سیاستها اعمال کند تا بر آن مخاطرات فائق آید.

برای ناظر بیرونی رویدادها یک نگرانی برجسته تر است: حتی اگر اسلامگرایان سکولار در این مرحله موفق شوند، آیا برندگان تک نبردی نخواهند بود که کل جنگ را باخته است؟ دو دهه لازم بود تا اسلامگرایان سکولار ترکیه درک کنند اروپا در شرایط عادی به عضویت آنها در اتحادیه رضایت نخواهد داد. مدت بسیار بیشتری لازم است تا به این نتیجه برسند که تشدید شکافهای داخلی برای ایجاد بسیج سیاسی در مقطعی خاص، هزینه هایی بس گزاف تر از آن دارد که به سودش بیارزد. رای بالا به تغییر قانون اساسی تنها به ظاهر نشان از موفقیت اردوغان دارد و بواقع حاکی از گامی بلند در پس روی از آرمانهایی بنیادین است که حزب رفاه برای آنها نخستین بار به قدرت راه یافت.

تشدید عواطف دینی - هویتی برای بسیج، مرزهای ترکیه را در خواهد نوردید؛ اروپائیان در کنار ترکهای مخالف حزب اعتدال و توسعه، در برابر اسلامگرایی مهار گسیخته ای که با زاد و ولد بیشتر اشغال اروپا را در دراز مدت برنامه ریزی می کند، سنگر خواهند زد؛ خاکریز خواهند ساخت؛ با تمام هویت و قدرت خویش به میدان خواهند آمد. راست جهانی و گرایشهای ستیزه جویانه مسیحیان نابردبار و یهودیان صهیونیست میدان بازی مفت و مجانی بدست خواهند آورد. خاطره جنگهای صلیبی باز تولید خواهد شد. این همه بها برای چه هدفی ارزش پرداخت دارد؟

شکست اردوغان در رفراندوم پیش رو، منافع حزب اعتدال و توسعه، ترکیه، منطقه ما و جهان را بیشتر تامین خواهد کرد. اگر این اتفاق مبارک بیفتد، ترکیه به انتخاب استراتژیک درست خود ناچار خواهد شد و به مدار عقلانیت اعتدالی باز خواهد گشت. آینده ترکیه آسیا ست و امتیاز نسبی اش مرزی ست که با دو قاره دارد.

ناتو نه تنها امنیت ترکیه را در قرن بیست و یک تامین نکرده و نخواهد کرد بلکه هزینه های بیشتری بر دوشش خواهد گذاشت. روابط با اسرائیل برای ترکیه اعتبار و قدرت به بار نیاورده است اگر مایه شرمساری و انزوا نشده باشد. تنش های ترکیه با همسایگان در سالهای اخیر تنها به تضعیف پایگاه حکومت، بی ثباتی و پس رفت اقتصادی و رخنه هایی در امنیت ملی ترکیه کمک کرده است.

یک شوک سیاسی بزرگ شاید بتواند رهبری ترکیه را هوشیار کند. همکاری منطقه ای بجای تفوق طلبی، امنیت دسته جمعی به جای تکیه بر نیروهای ماوراء بحار، سرمایه گذاری روی مزیت های نسبی بجای نقطه ضعفهای حریفان و نگاه واقع بینانه به سیاست جهانی به جای آرزواندیشی تنها راهی است که دولتهای بزرگ وکوچک خاورمیانه را می تواند از خطر فرورفتن بیشتر در مناسبات بحران زا و راه دادن به نیروهای خارجی بحران زی برهاند.

52311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 647661

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • صالح A1 ۱۴:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
    18 38
    جناب کارشناس: اردوغان از درون شوک ها بالا اومده.خوراک اردوغان شوک هست.
    • بی نام A1 ۲۳:۰۷ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۱
      6 249
      بی خودی بدون درک مطلب منفی ندین
  • بی نام A1 ۰۵:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۲
    78 13
    این شوک احتمالا بسیار کشنده است