عبدالباری عطوان تحلیلگر برجسته مسائل عرب در تحلیلی در واکنش به اختلاف اخیر قطر با عربستان به رویکرد آتی دوحه و احتمال نزدیکی این کشور به محور ایران و مقاومت و چالش هایی که قطر با آن روبرو است، پرداخت .

سه کشور عربستان، امارات وبحرین است. این درحالی است که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا اخیرا ائتلاف سنی بر ضد ایران در نشست های سه گانه در ریاض تشکیل داد.


وی اضافه کرد که تک خوانی قطر خارج از گروه خلیجی - عربستانی امری جدید نیست و تغییر ناگهانی آن از این ائتلاف ها تاکتیکی و راهبردی بود که نشان دهنده سیاست های و سلوک متفاوت این کشور در 20 سال گذشته است با این فرق اساسی که ائتلاف خلیجی کنونی بخصوص سه کشور عربستان، امارات و بحرین موضع سخت تری را علیه آن اتخاذ کرده و از حمایت رئیس جمهوری بی پروای آمریکا برخوردارند.


عطوان نوشت که یکی از اطلاعات منتشر شده در خصوص نقش ایران در شعله ور ساختن اختلافات قطر با امارات و عربستان این است که روزنامه عکاظ عربستان در صفحه نخست خود نوشت که 'شیخ محمد بن عبد الرحمن آل ثانی' وزیر خارجه قطر به شکل اعلام نشده پیش از نشست سران درریاض از بغداد دیدار کرد و با 'قاسم سلیمانی' رئیس سپاه قدس ایران و فصل و الخطاب در استراتژی ایران در منطقه گفت و گو کرد.


وی افزود که نزدیکی قطر با ایران علنی بود و هرکس که پوشش شبکه الجزیره از انتخابات ریاست جمهوری ایران که حسن روحانی در آن پیروز شد، را در این شبکه دنبال می کرد آن را به خوبی درک میکرد. ایران 39 ویزا برای نمایندگان موسسات رسانه ای و پژوهشی قطر صادر کرد و یک گروه از مجریان شبکه الجزیره از جمله 'محمد کریشان' گوینده شبکه الجزیره عربی در ایران حضور یافتند این درحالی است که ایران در انتخابات سال 2013 که مهم تر و پر اهمیت تر بود به هیچ خبرنگاری ویزا نداده بود.


مورد بعدی که این مطلب را تقویت می کند این است که رسانه های قطری در دو روز گذشته لحن خود را نسبت به ایران تغییر داده اند و این شبکه از اصطلاحاتی مانند 'ارتش عربی سوریه' به جای 'ارتش نظام' که پیشتر استفاده می کردند، بهره می گیرد و این شبکه همچنین سخنان 'سید حسن نصرالله' دبیرکل حرب الله لبنان را که در آن به شدت از نشست سران در ریاض انتقاد کرد را به طور کامل پوشش داد و در اشاره به 'حزب الله از اصطلاحاتی مانند حزب الشیطان استفاده نکرد همچنان که ارتش الکترونیکی قطر نیز کلمات و توصیفاتی همانند 'مجوس' یا ' بندگان آتش' را در اشاره به ایران و همپیمانانش استفاده نمی کنند.


وی همچنین نوشت که جنگ رسانه ای بین قطر و برادران خلیجی اش همچنان شدید است برغم اینکه دوحه درابتدا سعی کرد که فضا را تلطیف و آرام کند اما آتش این جنگ رسانه ای با ورود رسانه های مصری به عرصه که طبعا ضد قطر هستند شدید تر شد.
سردبیر روزنامه رای الیوم آورده است که آنچه در 20 سال گذشته روی داده و باعث می شود که ما این اختلاف ها و جنگ ها را باور کینم موارد زیر است:


نخست: جنگ 'الخفوس' بین عربستان و قطر در سال 1992 بر سر اختلافات مرزی بین دو کشور. شروع آن زمانی بود که نیروهای عربستان سعودی به یک مقر پلیس قطر حمله کرده و آن را تخریب کردند و در این درگیری یک افسر عربستانی و دو نظامی قطری کشته شدند.


دوم: کودتای سفید موفقیت آمیزی که رهبر آن 'شیخ حمد بن خلیفه' ولیعهد قطر برضد پدرش بود زمانی که وی از قاهره در 27 ژوئن 1995 دیدار داشت. این کودتایی بود که از حمایت آمریکا و به برسمیت شناختن او برخوردار بود و نگرانی کشورهای شورای همکاری و گروه 'شیخ حمد بن جاسم آل ثانی' نخست وزیر و وزیر خارجه سابق قطر را برانگیخت.


سوم: دخالت نظامی مورد حمایت عربستان، امارات و بحرین و مصر در سال 1996 برای سرنگون کردن حکومت حمد بن خلیفه امیر سابق قطر و بازگرداندن پدرش به قدرت که در هتل اینتر کونتینانتو در ابوظبی اقامت داشت و این دخالت نظامی موفقیت آمیز نبود و باعث تیره گی روابط عربستان و قطر شد و دوحه سلمان بن عبدالعزیر (پادشاه کنونی عربستان) را به مهندسی این دخالت نظامی و کودتا برعلیه خود در کنار امیر سطان برادرش وزیر دفاع وقت آن زمان متهم کرد و با منتشر کردن اسناد معامله سلاح مشهور (معامله یمامه) در شبکه الجزیره آنها را افشا کرد و حملات رسانه ای دیگری برعلیه آنها ترتیب داد.


در بیشتر این موارد ازجمله در مسئله فراخواندن سفرا از دوحه در سال 2014 میانجی هایی وجود داشتند که سعی در پر کردن شکاف این بحران ها می کردند اما در حال حاضر این میانجی ها حداقل تا الان که وجود ندارند. بخصوص از سوی کویت که همواره کبوتر صلح بوده و بخصوص 'شیخ صباح الاحمد' امیر آن اما به نظر می رسد که او نیز خسته شده و روابط با ریاض برای آنها نیز به دلایل مختلف مطابق خواستشان نیست بخصوص درباره سیاست افزایش سختگیری ها بر ایران و دوم وجود اختلاف ها با ریاض به عنوان همسایه بزرگ آنها بر سر میدان های نفت و گاز 'الخفجی و الوفره' در منطقه بی طرف.


تحلیلگر برجسته عرب نوشت که قطر برای خروج از این بحران سه راه پیش رو دارد:


اول: پذیرش همه شروط محور چهار جانبه عربستان، امارات، بحرین و مصر که مهم ترین آن قطع روابط با ایران و جنبش اخوان المسلمین و قطع کمک مالی و رسانه ای و سیاسی به جنبش مقاومت اسلامی (حماس) و بیرون راندن کلیه مسئولان این جنبش از دوحه در راس آنها خالد مشعل ، موسی ابومرزوق ، محمد نزال ، عزت الشق و صالح العاروری که ترکیه او را تحت فشارهای اسرائیل از این کشور بیرون و حمایت مالی و سیاسی از جنبش حماس قطع کرد، است.


دوم: پیوستن به محور ایران، سوریه و عراق برای واکنش به حمله محور چهارجانبه عربستان، امارات ، بحرین و مصر و ممکن است که ترکیه نقش مهمی را در این زمینه بازی کند بخصوص اینکه ترکیه و قطر یک معاهده دفاعی مشترک با یکدیگر دارند و پایگاه نظامی ترکیه در نزدیکی دوحه قرار گرفته و 'رجب طیب اردوغان' رئیس جمهور ترکیه نیز ار دولت دونالد ترامپ به دلیل رد تقاضای او برای تسلیم فتح الله گولن متهم به کودتای اخیر در ترکیه به این کشور و نیز برتری دادن کردها بر ترکیه در جنگ سوریه و تجهیز آنها به عنوان همپیمان استراتژیک خود ناخشنود است بعید نیست که سیاست های خود و ائتلاف های خود در جنگ سوریه تغییر دهد.


سوم اینکه امیر قطر با یک چک دویست میلیارد دلاری یا بیشتر به واشنگتن برای دیدار با دونالد ترامپ برود همانطور که 'محمد بن سلمان' جانشین ولیعهد سعودی اینگونه کرد و بهای حمایت آمریکا از کشورهای شورای همکاری را پرداخت خواه به شکل قرارداهای سلاح یا قراردادهای سرمایه گذاری.


وی افزود که نمی دانیم دقیقا قطر کدام گزینه را اختیار خواهد کرد اما می دانیم که به حتم یکی از این گزینه ها را انتخاب خواهد کرد چرا که امور به سمت یک برخورد شدید و تصادم پیش می رود.


در اگوست سال 2013 جرمی شاپیرو رئیس بخش پژوهش های راهبردی در وزارت خارجه آمریکا در زمان هیلاری کیلنتون وزیر خارجه سابق آمریکا در مقاله در مجله 'فارین پالیسی' آمریکا در انتقاد از سیاست های دوگانه قطر بخصوص حمایت آن از تروریسم و گروههای تروریستی نوشت که می توان چند نکته از آن و تهدیدهایی که متوجه دوحه کرده دریافت:


نخست: گشودن پرونده حقوق کارگران خارجی در قطر کسانی که در پروژه ای زیر ساختی قطر برای تجهیز آن برای رقابت های جام جهانی 2022 در دوحه کار می کنند و پرونده رشوه هایی که برای تنظیم این مسابقات داده شده است.


دوم:تشکیل پرونده حمایت قطر از سازمان های تروریستی همانند 'القاعده' و ' النصره' که دولت امریکا دلایل و اسناد زیادی در خصوص آن در اختیار دارد و روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست سرمقاله های بسیاری در این خصوص نگاشته اند.


سوم: احیای اختلاف ها بین عربستان سعودی و قطر و شعله ور کردن اختلافات مرزی دو کشور .


چهارم: حمایت از شاخه دوم خاندان 'آل ثانی' که دولت کنونی قدرت را از آنها گرفته و سران آنها در حال حاضر در واشنگتن به سر می برند و پشتیبانی رسانه ای و منطقه ای از آنها برای بازگشت به قدرت.


تحلیلگر برجسته عرب نوشت که سه هدف اول جزئی یا کلی در خصوص قطر محقق شده اما هدف چهارم ایجاد شکاف در خاندان حاکم هنوز محقق نشده است.

تهدید دیگری که می توان به این چهار تهدید افزود انتقال پایگاه 'العیدید و السیلیه' آمریکا از قطر به دیگر کشورهای عضو شورای همکاری همانند امارات و عربستان سعودی به عنوان نامزدهای اصلی این امر است.
عطوان در ادامه می نویسد که باید این پرسش را مطرح کرد که آیا ترکیه و ایران در صورت تشدید امور علیه قطر حتی حمله به آن به کمک دوحه خواهند آمد ؟آیا این کشورها نسبت به نقش دوحه در بحران سوریه نسبت به آن مسامحه خواهند داشت؟

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 670170

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =