چندی قبل دختر جواني به دادسرا رفت و مدعي شد خواستگارش كلاهبردار از آب درآمده است.
او در توضيح ماجرا گفت: چندماه پيش از طريق تلگرام با مردی آشنا شدم. اوايل فقط با هم صحبت ميكرديم اما مدتي كه گذشت او مرا به رستوراني دعوت كرد تا براي نخستين بار يكديگر را ملاقات كنيم. آن روز با ديدنش به او علاقه مند شدم.او ميگفت مهندس است، من هم كاملا به او اعتماد كردم تا اينكه مدتي بعد از من خواستگاري كرد و من كه بي صبرانه منتظر شنيدن اين جمله بودم، به او جواب مثبت دادم. وي افزود : من حرفهايش را باور كردم و قرار شد در اولين فرصت مراسم عروسيمان را جشن بگيريم، اما خبر نداشتم همه اينها نقشه اي براي كلاهبرداري است. بعد از گذشت مدتي از اين ماجرا او به بهانه ای طلاهای مرا گرفت من هم با خيال راحت طلاهایم را به او دادم تا اينكه به يكباره ناپديد شد و ديگر جواب تلفن هايم را نداد. هرچند هيچ خبري از او نداشتم اما فكرش را نميكردم كه قصد فريبم را داشته باشد، اما وقتي چندين روز گذشت و خبري از او نشد فهميدم كه فريب يك كلاهبردار را خورده ام.
با اعلام اين شكايت، پرونده به دادسرا فرستاده و با دستور قاضي پرونده تحقيقات براي دستگيري خواستگار شياد آغاز شد. درحاليكه بررسيها در اين خصوص ادامه داشت شكايت مشابه ديگري پيش روي تيم تحقيق قرار گرفت كه نشان ميداد دختر دمبخت ديگري با همين شگرد در دام خواستگار قلابي گرفتار شده است.
با انجام چهره نگاري مشخص شد كه متهم یک نفر است و مدتی قبل نیز با همين شگرد و با چرب زباني اعتماد طعمه هايش را جلب كرده و چند دختر دمبخت را فريب داده است. جست و جو براي شناسايي او در پاتوق هايش ادامه داشت تا اينكه این بار زن مسنی نیز با مراجعه به ماموران مدعی شد که یک نفر خود را دعانویس معرفی کرده و او برای رفع مشکلش نزد او رفته است. این زن مسن گفت: دعانویس از من خواست که طلاهایم را در اختیارش بگذارم تا بر روی آنها دعا بخواند من هم قبول کردم اما او طلاهایم را دزدید. با توجه به سرنخ هایی که این زن در اختیار ماموران قرار داد آنها دریافتند مشخصات وی با خواستگار قلابی یکی است. تا اینکه با انجام تحقیقات مدتي قبل مأموران موفق به دستگيري این مرد هزار چهره به نام یونس شدند.
متهم وقتي به دادسرا منتقل شد و پيش روي بازپرس پرونده قرار گرفت به كلاهبرداري ميليوني در نقش خواستگار اقرار كرد و گفت: در ابتدا با طعمه هايم آشنا و پس از آن اعتمادشان را جلب ميكردم. وقتي از آنها خواستگاري ميكردم چشم بسته قبول ميكردند.وي گفت: در این مدت طلاهای آنها را سرقت می کردم. در تحقیقات مشخص شد که این مرد در شهرستان های مختلف از جمله فیروزآباد، فراشبند و... نیز کلاهبرداری کرده است.
با اين 10 نكته خواستگار قلابي و كلاهبردار را بشناسيد
سوءاستفاده و کلاهبرداری از دختران در لباس خواستگار و یا فردی علاقه مند، اتفاق ناخوشایندی است که متاسفانه این روزها کم روی نمیدهد. سوءاستفاده از احساسات و عواطف دختران و به دنبال آن کلاهبرداریهای مالی، ماجرای ناخوشایندی است که میتواند برای هر دختر جوان مجردی روی دهد، البته اگر حواسش را جمع نکند. اما لازم نیست احساس ناامنی کرده و تصور کنید این موارد قابل پیشگیری نیستند. با توجه به نکاتی میتوان تا حد زیادی از روی دادن این حوادث تلخ جلوگیری کرد.
1- اول از همه یادتان باشد معمولا کسی که ریگی به کفش دارد از روشهای غیررسمی، باب آشنایی را باز میکند؛ مثل آشنایی تصادفی در خیابان، میهمانی و یا از طریق دوستی.
به عنوان مثال یکی از قربانیان اشاره میکند که در مسیر دانشگاه به منزل و در زمانی که منتظر ماشین بوده است، با این فرد آشنا شده است. این افراد معمولا در غالب موارد عجلهای برای معرفی شما به خانواده خود ندارند و البته اصراری هم ندارند تا شما آنها را به خانواده خود معرفی کنید در ابتدا با شما طرح دوستي مي ريزند و یا از میان دخترانی كه در خیابان منتظر تاكسی هستند،طعمه هاي خود را انتخاب میكنند.
2- در بسیاری از موارد، افرادی که بعدا مشخص میشود قصد کلاهبرداری داشتهاند، خود را افرادی معرفی میکنند که خانوادهای ندارند؛ این افراد معمولا والدین خود را از دست دادهاند، خواهر و برادری که در شهر شما زندگی کنند ندارند، فامیل آنها در خارج از کشور زندگی میکند و خلاصه اینکه شما نمیتوانید امید داشته باشید از خانواده و یا فامیل آنها اطلاعاتی کسب کنید. به عنوان مثال مردی که بعدها مشخص شد کلاهبردار است، مدعي شده بود پدر و مادرش را از دست داده و ديگر اعضاي خانوادهاش هر يك دنبال كار و زندگي خود هستند و این روزها فردی است که به شدت احساس تنهایی می کند.
3- معمولا این افراد شغل خود را از شغلهایی که از نظر اجتماعی اعتبار بالایی دارند، انتخاب میکنند مثل خلبان، دکتر، فوتبالیست و... اما اگر شما از آنها سند و دلیلی برای شغلشان بخواهید یا مدرکی ندارند و یا مدارک آنها بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده است. بهعنوان مثال در یک مورد، پسری که خود را فوتبالیست معرفی کرده بود، روزنامهای را نشان داده بود که عکس او را چاپ کرده بودند.
4- این افراد خیلی سریع شما را فرد ایده آل خود اعلام میکنند اما اگر از آنها بخواهید دلیل و نشانهای برای این موضوع بگویند معمولا چندان روشن حرفی نمیزنند و یا در مورد زیبایی و متانت شما حرف میزنند.
در این موارد غالبا در همان جلسه ابتدایی،فرد ابراز علاقه کرده و دختر را فرد ایدهآل خود معرفی میکند؛ دختر ایدهآلی که مدتها دنبال او گشته است.
5- کلاهبرداران گاهی اوقات به صورت خارج از برنامه اعلام میکنند که به پولی نیاز پیدا کردهاند و اگر خودشان در حال حاضر پولی ندارند فقط به خاطر این است که این پول را خارج از برنامه قرار است پرداخت کنند.
6- پیشنهادهای مالی استثنایی یکی دیگر از دامهایی است که این افراد پهن میکنند. 7- مردان کلاهبردار گاهی اوقات سراغ دخترانی میروند که از نظر وضع مالی در وضع متوسط بوده و در مقابل خود را دارای موقعیتی بالا و یا بسیار پولدار معرفی میکنند. به این ترتیب دختر به خاطر اینکه احساس میکند انتخاب شدن او به نوعی خوششانسی وی نیز هست، تلاش میکند مطابق انتظارات مرد رفتار نماید.
8- البته گاهی اوقات این دختر است که وضعیت مالی بسیار خوبی داشته و پسر در وضعیت پایینتری قرار دارد. در این موارد غالبا پسر بیاعتنایی افراطی و شدیدی را نسبت به مسایل مالی از خود نشان میدهد و طوری رفتار میکند که انگار پولدار بودن دختر اصلا و ابدا اهمیتی ندارد. یادتان باشد هر نوع برخورد افراطی، شکبرانگیز است.
9- افراد کلاهبردار شماره تماس ثابت و درستی به شما نمیدهند و آدرس محل زندگی آنها نیز مشخص نیست. استفاده از شمارههای تلفن همراه اعتباری امروزه یکی از روشهای پرطرفدار این قبیل افراد است.
اگر سری به پروندههای این قبیل کلاهبرداران بزنید متوجه میشوید که دختران قربانی، هیچ روش تماس مطمئنی از این افراد
نداشته اند.
10- کلاهبرداران غالبا در همان جلسه اول اطلاعاتی از زندگی شخصی خود در اختیار شما قرار میدهند و این روش برمبنای اصول روانشناسی است.
زمانی که فردی به روی شما دریچه دلش را باز میکند، باعث میشود شما احساس کنید او به شما اعتماد کرده است. همین احساس مورد اعتماد بودن شما را نیز تحت تاثیر قرار داده و احساس میکنید میتوانید به فرد مقابل اعتماد نمایید.
46
نظر شما