۰ نفر
۲۵ آبان ۱۳۹۶ - ۰۳:۲۹

احمد عظیمی‌بلوریان- معاون پیشین سازمان محیط زیست در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:از نظر برخورد با عواقب زلزله، آن را باید مانند آتش‌سوزی در نظر گرفت. آتش‌سوزی هم پیش‌بینی‌شدنی نیست اما رویداد آن بر مردم و مسئولان چنان واضح است که به جای چشم‌پوشی و نادیده‌گرفتن احتمال آن، همه شهرها با ایجاد ایستگاه‌های آتش‌نشانی و کشیک ۲۴ساعته، آماده نجات مردم و اطفای حریق هستند. جای دقیق آن را نمی‌دانند اما وقوع آن را به‌وضوح پیش‌بینی می‌کنند.

 به عبارت ديگر، واقعه را قبل از وقوع، علاج مي‌کنند. در غير اين صورت، بايد مانند رويدادهاي زلزله، کاسه چه کنم چه کنم را به سر بزنند. همان‌طور که در زلزله به جاي اينکه دولت، «ان‌جي‌او»ها و مردم دست به دست هم دهند و امدادرساني کنند، اختلافات سر باز مي‌کند.

کنترل بروز زلزله در دست ما نيست. اما زلزله بخشي از فرهنگ مردم يک سرزمين زلزله‌خيز است و بايد باشد. در اين فرهنگ، هم مردم بايد تفاوت الگوهاي سکونت را نسبت به سرزمين‌هاي زلزله‌ناخيز بياموزند و بدانند و هم دولت‌ها و نظاماتي که وظيفه آنها رويارويي با چنين رويدادهايي است. چرا؟ د

ر روستاهايي که صدها سال بلكه هزاران سال است ساخته شده‌ و بافت آنها جنبه تاريخي و ميراث فرهنگي به خود گرفته است، ساخت‌وساز خانه‌هاي روستايي و کيفيت آنها بازتابي از فقر تاريخي روستاست. روستايي آن‌قدر فقير بود که نمي‌توانست خشت خامي را که در ساخت کلبه روستايي با دست خود مي‌ماليد، به کوره آجرپزي ببرد و آن را تبديل به آجر کند. خشت، دوام آجر را ندارد. سؤال اين است که چرا از آغاز انقلاب اسلامي در ٤٠ سال گذشته و افزايش توجه به رفاه روستايي، دولت‌ها به فکر تقويت دوام همان خانه‌هاي سست‌بنياد و قديمي روستايي نيفتادند. با هر زلزله ضمن بيان دلسوزي و عرض تسليت به ده‌ها هزار خانواده داغدار، با اقدامات کوتاه‌مدت ترميمي باز هم هر کسي، ديگري را مقصر بشناسد؟ 

البته تشخيص خلافکاري‌هاي برخي از عوامل دولتي براي خود دولت و مردم کاملا روشن است.اما جيغ و داد راه‌انداختن با يافتن راه‌حل بلندمدت از زمين تا آسمان تفاوت دارد. ضمنا اگر راه‌حل‌هاي دولتي با دخالت مردم صورت نگيرد، باز هم خطاهاي گذشته تکرار خواهد شد. پس از زلزله بوئين‌زهرا، دولت وقت براي اطمينان از اينکه مردم منطقه در آينده از زلزله در امان باشند، تصميم گرفت کنار خانه‌هاي ويران‌شده روستايي خانه‌هاي يک‌طبقه و مقاوم بسازد. مدت‌ها طول کشيد که روستاها به کمترين سروسامان رسيدند. اما همين که اقتصاد روستا تقويت شد، تقريبا همه روستاييان دوباره خانه‌هاي خود را ساختند و خانه‌هاي ساخته‌شده به وسيله دولت را به طويله اسب‌ها و گوسفندان خود تبديل کردند.

در فاصله زماني ميان وقوع زلزله و آغاز بازساري بم، نگارنده همراه با چند کارشناس ارشد ايراني و خارجي از بم بازديد کردم و طرح‌هاي منتخب بازسازي را بررسي کردم. نکته جالبی نظر من را جلب کرد و آن اينکه به محض آغاز ثبت‌نام بازمانده‌هاي زلزله براي دريافت کمک از دولت، شمار کساني که ثبت‌نام کردند از جمعيت پيش از زلزله بم تجاوز کرده بود. مردم بي‌کار از اطراف بم به اميد دريافت پول و کمک‌هاي رفاهي به بم آمده و خود را به عنوان سکنه بم جا زده بودند. به دليل تخريب شهر، تشخيص بومي از غيربومي امکان‌پذير نبود. دوم اينکه تقريبا همه کودکان در سنين مدرسه و دبيرستان در زلزله‌اي که نيمه‌شب روي داده بود، کشته شده بودند.

٢٥سال پيش از زلزله بم، تهيه طرح بازسازي طبس در خراسان بر عهده شخص معاون شهرسازي وزارت مسکن و شهرسازي آن زمان واگذار شده بود. اين معاون هيچ آشنايي‌ای با شهر طبس نه در زمينه آب‌وهواي آن و نه درباره ويژگي‌ها فرهنگي آن نداشت. يک روز که براي کاري به دفتر اين شخص در خيابان تخت‌جمشيد آن زمان مراجعه کردم، ديدم نقشه جغرافيا طبس را روي ميز کنفرانس پهن کرده و دارد براي بازسازي آن طراحي مي‌کند. در ايران آن زمان ابتدا نقشه مي‌کشيدند و سپس براي خالي‌نبودن عريضه، تهيه گزارش توجيهي، آن را به افرادي که کارشان صرفا تهيه گزارشات توجيهي اما توخالي طرح‌ها بود واگذار مي‌کردند. خدا کند که اين سنت مرضيه امروز منسوخ شده باشد!

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 728072

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • همشهری IR ۰۶:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۵
    4 0
    تو این مملکت از کدام تجربه درس گرفتیم که این دومیش باشه همیشه از هر اتفاقی مسئولین غافلگیر میشن
  • سلام IR ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۸/۲۸
    0 0
    از این پس قانونی باید باید تصویب بشود که درصورت فوت اشخاص به دلیل ویرانی ساختمان با تایید چند متخصص که ویرانی به دلیل استفاده ازمصالح نامرغوب و ساخت و ساز نا ایمن بوده نه عوامل طبیعی شدیدو اجتناب ناپذیر ،برای عوامل مربوطه قتل غیرعمد به حساب آمده و مجازات عادلانه ای درنظر گرفته شود. اونوقت میخوام ببینم چه کسی مصالح و تف میزنه به هم میچسبونه؟ یا چه کسی میبینه و سکوت میکنه؟ این قانون بسیار واجب است تا تصویب ظالمانه ی ممنوعیت وازکتومی توبکتومی.شما که میتونید این قانون و تصویب کنیدو اجرایی و جلوی فوت های بعدی اینچنینی رو بگیرید ولی اقدام نکنید در مرگ و میرهای آتی شریک جرمید. خود دانید. ازجایگاهتون به درستی استفاده کنید.یاعلی.