۰ نفر
۲۰ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۲:۰۱
انحصار ورثه درباره سیدمرتضی آوینی

به‌بهانه بررسی مستند انحصار ورثه

در طول 24 سالی که از فقدان سیدمرتضی آوینی گذشته است، نوعی شمایل از چهره او آوازه‌گری شده که مختصات تثبیت شده‌ای به خود گرفته است. در این شمایل، هر آن چه مطلوب فضای رسمی به لحاظ دیدگاه های فرهنگی و اجتماعی است می‌توان جست‌وجو کرد: یک مجسمه تیپیکال از فراگرد عارف/مبارز/روشنگر که ضدغرب است، سازش‌ناپذیر است، افشاگر است، مخالف توسعه غربی است، انقلابی است، تفکر بسیجی دارد و از این قبیل.

این بت‌واره، چنان تراشیده شده است که گویی هر خدشه‌ای به یکی از ابعاد ذاتی وجودی اش، گناهی نابخشودنی و مستوجب عقوبت است. نگارنده به یاد دارد زمانی که مستند کیومرث پوراحمد درباره این شهید، در دانشگاه محل تحصیلش برای دانشجویان پخش شد (همان سال تولیدش)، عده ای برآشفتند و آن را تحریف شخصیت آوینی انگاشتند و به عنوان مثال، صحبت هایی که در این فیلم، مسعود بهنود درباره مودب و بانزاکت بودن آوینی انجام داده بود، بسیار موجب عصبانیت شان شده بود و در به در دنبال مطالبی از آوینی می گشتند که اثبات کنند او در مقابل ضدانقلاب هایی همچون بهنود، مودب و بانزاکت نبود؛ و لابد به عبارت دیگر، بی تربیت و وقیح بود! این خاطره مربوط به اولین سالگرد فقدان آوینی بود و هر چه پیش رفت، رسوبات سنگواره ای دلواپسان زمانه بر پیکره شمایلی او، ضخیم تر شد.

مستند انحصار ورثه (محمدعلی شعبانی)، مجالی است برای تأمل در چون و چرایی یک هژمونی شخصیتی که بیش از دو دهه است در روندی فزاینده ادامه دارد. فیلم برای علاقه‌مندان به آوینی بضاعت‌های فراوان دارد. از گفت‌وگو با پسرش سجاد، تا نظرخواهی از مهدی نصیری (سردبیر وقت کیهان) و محمد هاشمی (مدیرعامل وقت سازمان صداوسیما) درباره ایده‌هایی که دربرگیرنده مخالفت‌شان با آوینی بود، از اطلاعات دسته اولی مانند همسایگی آوینی و همسرش با فرهاد مهراد و آشنا شدن آوینی با نام و شخصیت امام خمینی برای اولین بار توسط فرهاد تا مخالفت آوینی با موسیقی‌های خیلی ساده در اوائل انقلاب؛ آن هم با پیشینه‌ای از شاعری و اهل ساز بودن. مستند انحصار وراثت خوشبختانه موضع مثبت و منفی و جانبدارانه در خصوص رهیافت های ضد و نقیض درباره آن مرحوم نمی گیرد و بیش از هر چیز روی نکته اساسی ای تمرکز می کند که به نظر می رسد می تواند بسی فراتر از موضوع خاص آوینی باشد. این موضوع عبارت از صیروریت نفس شخصیت ها در گذر زمان و حتی لحظات است.

آوینی بیش از آن که نمونه ای تیپیکال از آن مجسمه ضخیمی باشد که اینک در رسانه ها و محافل رسمی رویش تاکید می شود، مثالی بارز از یک شخصیت پویا است. برخی افراد هستند که در سال ها و دهه ها ثبات رای و منش و رفتار و عقیده خود را حفظ می کنند و بر یک نسق خاص باقی می مانند. سبک زندگی و سیاق عقیده شان در عبور از گردنه های صعب العبور موقعیت ها، بی تغییر باقی می ماند و همان هستند که بودند و همین خواهند ماند. خودشان این ویژگی را ارزش می دانند و نامش را ثبات قدم و تزلزل ناپذیری می نهند. اما عده ای هم هستند که ویژگی دیگری دارند. نه آن که با هر باد به سمتی مخالف و مغایر با جهت قبلی قرار گیرند؛ بلکه انطاف شان در برابر اقتضائات و سپهر زمانه چنان است که دست به درک و فهم و تحلیل موقعیت جدید می زنند و چه بسا اگر منطق حسی و ادراکی شان به این برسد که برخی میراث های شخصیتی خود را کنار بگذارند و مرحله ای دیگر را به تجربه گزارند، قطعا چنین خواهند کرد. آوینی از دسته دوم بود.

او هرگز در یک فاز شخصیتی/عقیدتی واحد باقی نماند و اگر هم قرار باشد ثباتی را برایش قائل شویم، چه بسا همین تشنگی فراوانش برای جست و جوی حقیقت و راستی در عرصه های مختلف بود. در این ساحت، نه آوینی روشنفکر دودزده غیرانقلابی سال های دور اصالت دارد و نه آوینی بسیجی حزب اللهی دوآتشه سازش ناپذیر سال های دیگر. اصالت او به حقیقت جویی اش معطوف بود. این اصالت چنان است که می توان به سهولت حدس زد اگر سرنوشت، مسیر او را در زمین آغشته به مین هدایت نکرده بود و اکنون زنده بود، چه بسا منش و عقیده ای داشت بسیار متفاوت با این شمایلی که رسما از او آوازه گری می شود. این تفاوت صرفا در تغییرات او در بین دو مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی محدود نبود. او حتی سالیان آخر عمرش هم بی محابا برگ های جدیدی از طرز تفکرش را عیان می ساخت که همین هم برای عادت زدگان به شمایل رسوب زده، وحشتناک می نمود و غیرقابل درک. بحث هیچکاک و سرگیجه و پرندگان و غیره یکی از همان ها بود که ثبات اندیشان را عصبانی کرد. اما ماجرا به همین محدود نبود.

مخالفت جدی آوینی با فیلم معروف داریوش مهرجویی، هامون، یکی از نمودهای پرآوازه ای است که آوینی پرستان بدان بسیار مستمسک می شوند تا از دلش، مخالفت با سینمای (به قول خودشان) روشنفکری استخراج کنند و آن را مصداقی از مجموعه گفتارهایش که بعدا در کتاب آینه جادو تجمیع شد می انگارند. اما همین آوینی که در اواخر دهه 1360 هامون را بسیار نکوهید، در اوائل دهه 1370، زمانی که داور شاخص جشنواره یازدهم فیلم فجر بود (چند ماه قبل از شهادتش)، فیلمنامه سارا اثر همین داریوش مهرجویی برنده بهترین فیلمنامه شد. سارا به عنوان اقتباسی از یکی از فمینیستی ترین آثار کلاسیک ادبی (نمایشنامه خانه عروسک ایبسن)، چگونه از فیلتر این بسیجی سازش ناپذیر دوآتشه عبور کرده است و مقام ممتاز بهترین فیلمنامه را به خود اختصاص داد؟ آیا جز این است که آوینی هر چه پیش می رفت نمودهایی را از خود بروز می داد که مغایر با هم برخی ایده های قبلی اش و هم متفاوت با شمایل تثبیت شده سال های بعد از فقدانش بود؟ نگارنده زمانی که بسیار شیفته محسن مخملباف بود، در مراسم ترحیم همسر اولش شرکت کرد و آن جا با شگفتی فراوان، سیدمرتضی آوینی ای را دید که در نگاه خامش، جز خصومت با مخملباف را نمی توانست ببیند. این همان ذهنیت خامی است که از آدم ها قطب درست می کند و بر صدر و ذیل فهرست های خوب و بد می نشانندشان. برای قطب گرایان، افراد پیچیده ای همچون آوینی که علیه خویشتن هم حرکت می کنند قابل هضم و درک نیستند و برای همین، چاره ای جز قرار دادن شان در همان قاب عکس ایستای روی دیوار ذهن شان ندارند.

آدم هایی که اهل صیروریت هستند، نه فقط با برخی جلوه های گذشته خود، که حتی با برخی نمودهای کنونی شان هم در حال تعارض و تناقض هستند. اینان، علیه خود، چه خود قبل شان و چه خود حال شان، دائما در حال حرکت هستند. در آینه وجودی این شخصیت ها، می توان تضادها و تناقض های فراوان جست. این که قرار باشد هر کس بنا بر پایگاه حزبی و جناحی و فکری خودش، نمودهایی از این قطعات را به نفع خود مصادره کند، جز یاوه کاری نکرده است؛ چرا که نمودی متعارض را می توان برایش در سویه ای دیگر در این دفینه پیدا کرد. امتیاز آوینی به تحول گرایی اش در مقاطع مختلف موقعیتی بود. بقیه آن چه از او به جا مانده است، قابل نقد و تأمل و تحلیل و ارزیابی و خدشه است. با بت سازی از این آدم، هیچ منفعتی برای هیچ کس عاید نمی شود؛ مگر البته برای فرصت طلبانی که بی بضاعتی خود را در پشت بت خودساخته شان پنهان می کنند و از این بتخانه و معبد کاذب، به کسب درآمد و اعتبار و وجهه مشغولند.

انحصار ورثه را در قالب یک مستند درباره وجوه مختلف یک شخصیت فرهنگی انقلاب محدود نکنیم. این مستند، برانگیزاننده تأمل مخاطب در گریز از قطب های رسوب یافته شخصیتی است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 652791

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =