هم‌میهن، امضا کن... همه با همیم!

با اظهار هم‌دردی با بازماندگان حمله‌‌های مسلحانه‌ی 17 خرداد تهران؛ آشوبی که ناشی از جنگ‌افروزی‌های سرمایه‌سالارانِ زورمدار جهان و آزمندی‌های بی‌پایان و بی‌تدبیری‌های سران منطقه است، و بی‌ارتباط با تباهی زیست‌محیطی «میان‌رودان» هم نیست... .

بیش از ده سال است که کنشگران محیط زیست و میراث فرهنگی، سازمان‌های غیردولتی، و بسیاری از روزنامه‌نگاران ایران، در مورد اثر منفی سدها بر طبیعت و ساختار اجتماعی - اقتصادی کشور سخن می‌گویند. نتیجه‌ی این کوشش‌ها، تغییر نسبی دیدگاه مدیران کشور نسبت به موضوع مدیریت آب بوده که البته هنوز منتظر تغییر رفتار ریشه‌ای را در این زمینه هستیم.

در این سال‌ها، شماری از کنشگران محیط زیست، دیدارها و نشست‌هایی هم با سازمان‌های غیردولتی ترکیه، عراق، سوریه، و چند کشور اروپایی در سلیمانیه، دیاربکر، بابل، تهران، و... داشته‌اند. موضوع این نشست‌ها، بیش از هرچیز پروژه‌ی بزرگ سد سازی در شرق ترکیه بوده که نه‌تنها اثر منفی شدیدی بر ساختار اجتماعی و ترکیب قومی آن منطقه دارد، بلکه تا حدود دو هزار کیلومتر پایین‌تر یعنی در همه‌ی خاک کشورهای سوریه و عراق تا شط‌ العرب و خلیج فارس، و البته بر نیمه‌ی غربی ایران به شدت اثرگذار است. فعالیت سازمان‌های مردمی، سبب شده که سرمایه‌گذاران اروپایی پای خود را از حمایت مالی پرو‌ژ‌ه‌های سد سازی شرق ترکیه (موسوم به «گاپ»؛ GAP) بیرون بکشند. اما دولت ترکیه، بی‌اعتنا به خواست میلیون‌ها ساکن شرق و جنوب شرقی این کشور (که بیشتر، کُرد هستند) و بی‌توجه به این نکته که سد سازی‌هایش بر سرشاخه‌های دجله و فرات سبب کم‌آبی شدید سوریه و عراق، خشک شدن تالاب‌های منطقه، و درنتیجه موجب بی‌ثباتی و ناامنی منطقه‌ی تاریخ‌ساز میان‌رودان (بین‌النهرین) می‌شود، همچنان در کار تکمیل سدهای یادشده است.

دولتمردان ایران، بسیار دیر (که به هرحال بهتر از هرگز است) به فکر وارد شدن به حوزه‌ی «دیپلماسی آب» افتاده‌اند. به نظر می‌رسد که در دو سه سال گذشته، مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت خارجه‌ی ما تماس‌هایی با مقام‌های ترکیه‌ای و عراقی داشته و در مورد پدیده‌ی ریزگردها که به‌طور عمده ناشی از خشک شدن تالاب‌های جنوب عراق و جنوب غربی ایران است، گفتگو کرده‌اند. اینک قرار است که «کنفرانس بین المللی مقابله با گرد و غبار» از 12 تا 14 تیر با حضور مقام‌های سازمان ملل، چند سازمان بین‌المللی دیگر، و متخصصان ایرانی و غیر ایرانی در تهران برگزار شود.

کنشگران محیط زیست ایران، نامه‌ای تهیه کرده‌اند تا آن را به دبیرکل سازمان ملل ارایه دهند؛ در این نامه، با اشاره به برنامه‌های سد سازیِ غیرمسوولانه‌ی ترکیه، به دبیرکل یادآوری شده که کم شدن آب رودخانه‌های دجله و فرات عامل اصلی خشک شدن تالاب هورالعظیم و بروز پدیده‌ی ریزگرد‌های خفقان‌آور در منطقه بوده است. همچنین گفته شده که این سد سازی‌ها با «اعلامیه‌ی حقوق مردم بومی»(1) و «معاهده‌ی مبارزه با بیابان‌زایی» مغایرت دارد. با توجه به این موردها، از دبیرکل خواسته شده که به موضوع احیای هورالعظیم بپردازد و ترتیبی دهد تا آب کافی از سد آتاتورک (که بر فرات ساخته شده) به پایین‌دست جاری شود و از ادامه‌ی ساخت سد ایلیسو (بر دجله) جلوگیری شود تا مردم منطقه بتوانند نفسی بکشند.

توجه داشته باشیم که از میان سه عنصر پایه‌ای و خداداد حیات که حق همه‌ی زیستمندان است، یعنی هوا، آب، و خاک، تنها هوا است که هنوز به نکبتِ مالکیت سرمایه‌دارانه آلوده نشده و در دسترس همگان قرار دارد. اما به نظر می‌رسد که فناوری‌ِ متکی بر پول در کژراهه‌ای که می‌رود، به جایی رسیده که می‌تواند این عنصر را هم در اختیار بگیرد و اکثریت را به نفع اقلیتی کوچک، از حق برخورداری از هوای کافی و سالم محروم سازد.

دوستداران آب و خاکِ ایران را به امضای درخواست یادشده، فرامی‌خوانیم؛ برای این کار لطفاً روی پیوند زیر کلیک کنید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید:


http://www.change.org/p/mr-ant%C3%B3nio-guterres-secretary-general-of-the-united-nations-safeguarding-hoor-al-azim-lagoon


پی‌نوشت

1) به‌ویژه توجه کنید به ماده‌های زیر از این اعلامیه:

ماده‌ی 25؛ مردمان بومی حق دارند رابطه‌ی معنوی متمايز خود را با زمين‌ها، سرزمين‌ها، آب‌ها و سواحل درياها و ساير منابع که به طور سنتی در مالكيت آنان بوده يا به عبارت ديگر تصرف شده و مورد استفاده قرار گرفته، حفظ و تقويت کنند و به مسووليت‌های خود در اين زمينه نسبت به نسل‌های آينده عمل کنند.

ماده‌ی 26؛ 1ــ مردمان بومی نسبت به زمين‌ها، سرزمين‌ها و منابعي که به طور سنتی در مالكيت آنان بوده، تصرف کرده يا به گونه‌ی ديگر از آن‌ها استفاده کرده يا به دست آورده‌اند، حق دارند. 2- مردمان بومی حق تملك، استفاده، بهره‌برداری و کنترل زمين‌ها، سرزمين‌ها و منابعی را دارند که به دليل مالكيت سنتی يا ساير شيوه های تصرف يا کاربرد سنتی در اختيار دارند و یا به گونه‌ای ديگر به دست آورده‌اند. 3- کشورها بايد اين زمين‌ها، سرزمين‌ها و منابع را از نظر حقوقی شناسایی و محافظت کنند. اين گونه شناسايی بايد با احترام لازم به عادات، سنت‌ها و نظام‌های مردمان بومی مربوطه در زمينه تصرف سنتی زمين، انجام شود.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 674758

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 6 =