در زمینهی آب صحبت از «اَبَر پروژه»ی سدسازی است، بی آن که مدیران کشور، برنامههای پیشینِ مدیریت آب را نقد و راستیآزمایی کنند؛ در زمینهی کشاورزی صحبت از خودکفایی، لزوم دستکاری ژنتیکی در گیاهان و واردات بذر و محصول تراریخته است، بی آن که برنامهای جدی برای جلوگیری از اتلاف محصولات کشاورزی و مواد خوراکی اندیشیده شود؛ در زمینهی فرسایش خاک، رکوردهای جهانی را شکستهایم، بی آن که هیچ مقامی مؤاخذه شود؛ و در زمینهی هوا به جای محدودسازی تولید خودروهای شخصی، به مردم وام داده میشود تا خودرو بخرند.
در این شرایط، و در حالی که به نظر میرسد عدهای آمدهاند تا امر محیط زیست را بهکلی بیارج کنند کنند و به معدنکاریها و جادهسازیها و طرحهای انتقال آبِ بیحساب، و به پروژهای فولادسازی در کویر، و واگذاری منطقههای حفاظتشده به «بخش خصوصی» اولویت دهند...، رسانهها و کنشگران محیط زیست باید چشمهای خود را بازتر و فعالیتشان را بیشتر کنند.
خوشبختانه، اکنون موضوع حفاظت محیط زیست به مشغلهی فکری همگانی بدل شده و هیچ عملیات عمرانی مخربی نیست که از دید دغدغهمندان این عرصه پنهان بماند. شاید به دورهای بازگشته باشیم که تنها امکانِ در دسترسمان رسانهها بودند، اما ما حق نداریم که ناامید شویم! حواس را باید جمعتر و تلاشها را بیشتر کرد تا این سرزمین بیش از اینها دستخوش طمعورزیها و سوءاستفاده از منابع نشود.
نظر شما