۵ نفر
۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۶:۱۰

بخش دوم موضوع "نهادهای انتخابی و انتصابی"، اینک به نهاد انتخابی "رییس دولت" می پردازد. مقدمه این بحث روز شنبه 23 دیماه ارائه شد. برای شناخت مسئله علوم انسانی و یافتن جایگاه آن در حل مسائل کشور باید ابتدا اجماعی میان کارگزاران انتخابی و انتصابی صورت گیرد.

نگارنده حدود 10 سال است به همراه برخی دیگر از همکاران در مورد نقش محوری علوم انسانی گفته، نوشته، طرح های متعددی برای ارتباط علوم انسانی کاربردی و حتی راهکارهای نقش آوریش در صنعت سخت به آن مقام عالی حکومتی، دولتی و و مدیر دانشگاه عرضه کرده و نیز آبروی خود را برای این کار هم در گروگذاشته است: با اعتقاد به اینکه "علوم انسانی گل سرسبد همه علوم می باشد".

 بعد از این سالها، بالاخره دیدیم یک مدیر عالی این مملکت، جناب رییس جمهور البته به مناسب افتتاح گنگره علوم انسانی از اهمیت علوم انسانی سخن گفته اند" ... توسعه برای کشور در کنار علوم تجربی و ریاضی بدون پیشرفت علوم انسانی امکان‌پذیر نیست...امروز در سطح جهان بحث ما در بسیاری از مسائل، احترام به علوم انسانی است ... سیاستمداری و سیاست‌ورزی که جایگاه تاثیرگذاری در جامعه دارد از چه رشته علمی سرچشمه می‌گیرد؟... علوم انسانی باید به میدان آمده و بگوید ما چه می خواهیم و چگونه می توانیم جامعه را به نقطه ای برسانیم که مطلوب مردم و شرع و عقل است" (خبرآنلاین 24 دی 1396).

اینکه رییس جمهور به جایگاه علوم انسانی واقف شوند، خبر خوبی است اما کافی نیست. ایشان از آن جهت که از نهادهای انتخابی نظام جمهوری اسلامی، و رای مستقیم مردم را دردست دارند، فرصت های بیشتر و موثرتری برای کاربردی کردن علوم انسانی در اختیارشان می باشد. استفاده از قدرت و خواست مردم برای تقویت کارآمدی این علوم در عرصه های سیاست ورزی و حتی برای پیشرفت قاعده مند صنعت سخت کشور ضروری است.

اما آیا راه حلی عملی برای نشاندن علوم انسانی بر منسب و جایگاه واقعی اش در کشور وجود دارد؟ نگاه کنیم به همین کشورهای پیشرفته در علوم انسانی چه کرده اند؟ چرا به یک مهندس و پزشک مسئولیت و ورود به حوزه  تخصصی علوم انسانی را نمی دهند؟ و چرا در پرورش فرهیختگان علوم انسانی خوش می درخشند؟  خوب است به کلام استاد نام آشنا، دکتر نقیب زاده که نقدی بر همین سخنان رییس جمهور زده اند توجه شود: "اين علوم انساني نبود كه ميليون‌ها انسان را به كام مرگ كشيد بلكه باورهاي ناآگاهانه‌اي بود كه توهمات آغشته به اغراض قدرت را راهنماي عمل قرار داد. اين علوم سياسي نيست كه نظام‌هاي سياسي را به ورطه بحران‌هاي غيرقابل حل مي‌كشاند بلكه روي برتافتن ازاين علم است كه ما را به پرتگاه مي‌كشاند".

نگارنده روز و شب، در کلاس درس و در تنهایی فکر، در مورد یافتن راه تقویت و نقش آوری علوم انسانی مطالعه و اندیشه کرده است به اختصار می گوید: برای شناخت مسئله علوم انسانی و یافتن جایگاه آن در حل مسائل کشور باید ابتدا اجماعی میان کارگزاران انتخابی و انتصابی صورت گیرد، یعنی در همه سطوح از رهبری عالی کشور تا رییس جمهور و تمام وزرا و مقامات دولتی و حکومتی انتصابی، دانشمندان علوم انسانی، مهندسین، پزشکان، صدا و سیما، حوزه های علمیه و..  باید باور کنند که علومی مانند علم سیاست، حقوق، اقتصاد، جامعه شناسی، روانشناسی و مدیریت، قابلیت حل مسائل و مشکلات جامعه گرفتار ما را دارد.

یکی از این قابلیت ها، موفقیت در روند سخت "توافق برجام" است که نتیجه درست و بموقع کاربردعلوم انسانی بود، علومی که اگر با استانداردهای روزدنیا و استفاده از علم فراگیر نخبگانش به کارگرفته شود، دستاوردهای بزرگ و غیرقابل انکاری برای مردم هوشمند ایران به همراه دارد. 

 البته، برای استفاده کاربردی از علوم انسانی چند شرط فوری- فوتی وجود دارد که دولت اگر بتواند باید به سرعت قبل از هر سیاستی اقدام کند. در این مختصر همین را عرض کنم که هرچه زودتر باید از فعالیت دانشگاه های غیرانتقاعی و برخی دانشگاه های دولتی با داشتن بنیه و کادر ضعیف علوم انسانی که الان بشدت مشغول آموزش دوره های کارشناسی ارشد و دکتری هستند جلوگیری شود. این مراکز ضعیف علمی با ادعاهای بزرگ و با اخذ شهریه های بالا، به کار تربیت متخصصین علوم انسانی (با میانگین سنی بالا) مشغولند و فصلنامه های علمی-پژوهشی هم برای خود ثبت کرده اند. 

مشکل این است که این فارغ التحصیلان، فردا به عنوان متخصص علوم انسانی و مدیر معرفی می شوند، اما چون علم را از منشا و سرچشمه های آن به خوبی فرانگرفته اند ضمن آنکه چون تحصیل پولی است و احتمالا گزینش علمی درستی برای پذیرش آنها صورت نگرفته، مانع بزرگ کارایی علوم انسانی و آبروریزی برای جامعه علمی آن و نیز مهمتر از همه، عاملی برای عدم کارایی موثر برای حل مسائل کشور خواهند شد.

آقای رییس جمهور! با یک سخنرانی برای علوم انسانی، کار به  مرحله عمل نمی رسد. یک نمونه را که از طرح آن ابا داشته ام مجبورهستم برای شناخت عمق مشکلات با احترام مطرح شود: چرا باید یک پزشک هر هفته در بهترین کانال و ساعت پخش تلویزیون از تخصصی ترین مباحث پیچیده علم تاریخ اسلام صحبت کند؟ با چه مدرک دانشگاهی مرتبط و مجوز کدام مقام این امکانات رایگان و سهل الوصول برایشان فراهم می شود؟ آیا ما اساتید تاریخدان دردانشگاههای مهم کشور کم داریم؟ آیا پخش این برنامه، احترام به جایگاه علوم انسانی در کشور است؟

 براستی چرا باید یک مهندس رییس صدا و سیما شود؟ آیا ما متخصص و فارغ التحصیل علوم رسانه ای از دانشگاه های تراز اول کشور کم داریم؟ آیا غیر از این است که درست برعکس کشورهای پیشرفته، مهندسین و پزشکان در کشور ما بر علوم انسانی مدیریت و نظریه پردازی و مفهوم سازی می کنند (مفهوم: مهندسی فرهنگی) ؟- آیا باید با این روند، امیدی به تحول داشت؟ یک پیش فرضیه می گوید: "به افراد غیر مرتبط با رشته و تخصصشان مسئولیت باید داد تا از دیگران کاملا حرف شنوی داشته باشند."

لذا متاسفانه به خاطر این وضع پیچیده و عدم اجماع نظری و عملی در میان مقامات و مدیران عالی سیاسی و علمی کشور، برای بهبود وضعیت علوم انسانی و نقش آوری آن درکشور، احتمالا تا چند دهه  آینده امیدی نیست و براین اساس، مشکلات جامعه ما همچنان رو به افزایش بوده و به نظر می رسد لاینحل باقی بمانند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 746207

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۶/۱۰/۲۶
    2 0
    سلام بر خبرآنلاین که این مباحث خوب را نشر می دهد همچنین استاد محترم که همیشه با جسارت و تیزبینی نکات کلیدی مشکلات مملکت را مطرح می کنند. من هم موافقم: این مراکز ضعیف علمی با ادعاهای بزرگ و با اخذ شهریه های بالا، به کار تربیت متخصصین علوم انسانی با میانگین سنی بالا مشغولند و فصلنامه های علمیپژوهشی هم برای خود ثبت کرده اند. مشکل این است که این فارغ التحصیلان، فردا به عنوان متخصص علوم انسانی و مدیر معرفی می شوند، اما چون علم را از منشا و سرچشمه های آن به خوبی فرانگرفته اند ضمن آنکه چون تحصیل پولی است و احتمالا گزینش علمی درستی برای پذیرش آنها صورت نگرفته، مانع بزرگ کارایی علوم انسانی و آبروریزی برای جامعه علمی آن و نیز مهمتر از همه، عاملی برای عدم کارایی موثر برای حل مسائل کشور خواهند شد.