مدیرکل سابق خاورمیانه وزارت خارجه کشورمان در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین، سناریوهای آینده دربارۀ قطر را مورد بررسی قرار داد.

زهره نوروزپور: محاصره اقتصادی قطر همچنان ادامه دارد و دوحه مقاومت پیشه کرده است. همچنان که این جزیره کوچک در حال دور زدن محاصره های اقتصادی است مطبوعات عربی هرکدام به سلیقه و منافع کشورشان پنبه این رابطه را می زنند. برخی مدعی اند تنش‌ها به جنگ می‌انجامد و برخی دیگر بر این باورند که دوحه بالاخره به شروط سعودی تن می‌دهد. دربارۀ پیامدهای بحران قطر با قاسم محبعلی مدیر کل سابق مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت خارجه گفتگو کرده ایم که در ادامه می‌خوانید: 

از 15 خرداد تا به امروز که بحران قطر آغاز شد، تحلیل ها و مقالات بسیاری منتشر شده است. عمده این مطالب تحلیل های عربی و غربی معطوف است به اینکه جنگ در راه است، چرا می گویند جنگ؟

پیش بینی تحولات و حوادث در حیطه  امر کارشناسی قرار نمی گیرد.  احتمالات غیر مترقبه در سیاست و روابط بین المللی همواره وجود دارد ولی به نظر من موضوع وقوع جنگ و یا درگیری نظامی کمابیش دور از ذهن به نظر می رسد. هر دو طرف  مناسبات بسیار نزدیک با طرف های موثر بین المللی و خصوصا آمریکا دارند و لذا احتمال اندکی وجود دارد که  اوضاع به طور کامل از کنترل خارج گردد. موضوع اختلافات به مسئله و نقش اخوان المسلمین بعد از بهار عربی و حمایت قطر از آنها و در مقابل حمایت عربستان و امارات از  وضع موجود و حکومت مستقر مانند مصر، اردن و غیره باز می گردد. نه قطر و نه اخوان المسلمین علاقه ای به تشدید بحران با عربستان سعودی نداشته  و ندارند بلکه دنبال داشتن نقشی نسبتا مستقل تر در کنار آن هستند.

آماده باش عربستان و کشورهای عربی را چه طور ارزیابی می کنید، ایران هم ناو جنگی خود را به عمان اعزام کرده است.

فکر می کنم تا اندازه ای بزرگنمایی در انتشار اخبار صورت می گیرد. عربستان فعلا درگیر جنگ یمن است و بعید است آمادگی ورود در یک درگیری دیگر را هم داشته باشد. البته برای اعمال فشار به قطر و وادار کردن آن به امتیاز دادن ممکن است مانور هایی هم صورت بگیرد. اهمیت اقتصادی قطر و عربستان و نقش آنها در تجارت، منابع مالی و بازار انرژی برای اقتصاد جهانی حائز اهمیت بسیار است  لذا همه طرفهای بین المللی دو طرف را به رفتار احتیاط آمیز دعوت خواهند کرد.

نه عربستان و نه دیگر دول خلیج فارس به طور سنتی بدون هماهنگی با آمریکا و شاید انگلیس وارد مناقشات فرا مرزی نشده اند. سرفرماندهی مرکزی و یکی از مهمترین پایگاه های هوایی آمریکا در منطقه که ماموریت دارد کلیه عملیات نظامی ارتش آمریکا را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و آسیای غربی از آنجا هدایت و فرماندهی کند، در قطر قرار دارد و این شیخ نشین دارای لابینگ موثر  در داخل آمریکا و از جمله کمپانی های بزرگ انرژی و از جمله یهودی نزدیک با اسراییل است. قطر اولین دولت خلیج فارسی است که  با گشایش دفتر بازرگانی نوعی رابطه با اسراییل برقرار کرده است. همه این موارد بازدارنده است. رابطه نزدیک قطر با ترکیه و حفظ رابطه با ایران نیز علیرغم فشار های عربستان از دیگر عوامل بازدارنده برای حمله نظامی به قطر می باشد.

اگر بنا به تحلیل برخی ناظران هدف از ایجاد بحران در قطر میدان های گازی و نفتی باشد، ایران تا چه حد در خطر است؟
گمان نمی رود اقتصاد جهانی و قدرتهای بزرگ که کاملا از هر جهت در منطقه منافع داشته و حضور دارند به دنبال چنین ریسک بزرگ و پر هزینه ای  باشند. لذا به  نظر می رسد  بیشتر جنگ روانی باشد.

ارزیابی شما از روند داخلی قطر چیست؟ کودتایی در راه است؟ ایا ممکن است در داخل قطر برخی با سعودی زد و بندی داشته باشند برای برکناری امیر؟

طبعا قطر یک حکومت قبیله ای و خانوادگی است و جابجایی قدرت در آنجا نیز بنا به روشهایی صورت می گیرد که تناسبی با همین وضعیت و ساختار سیاسی دارد. جابجایی در داخل خانواده  امیر همانطوری که که پیشتر نیز چند بار صورت گرفته است بنا به مداخله بیرونی و رقابت های داخلی از جمله احتمالات و یا سناریو های عبور از بحران خواهد بود. اگر منظور از کودتا این است شاید آن را یک کودتای درون خانوادگی و نه یک حرکت براندازانه خارج از هیئت حاکمه بنامیم، شاید این تعبیر بهتری باشد. در این صورت با اعمال نفوذ سعودی ها و یا آمریکایی ها و یا حتی بنا به مصالح قبیله برای عبور از بحران و حل و فصل قضایا و انداحتن گناه به گردن امیر فعلی این احتمال ممکن به نظر می رسد.

ایا ممکن است طالبان به یاری قطر برود؟ تحلیلگران افغان در مطبوعات محلی خود به این مساله اشاره کرده بودند و همین طور به سفر نواز شریف به عربستان، ارزیابی شما چیست.

سوال غریبی است . طالبان در وضعیتی نیست که بتواند کمک موثری به قطری ها در قبال مناقشه با سعودی های بکند. کما اینکه طالبان موضوع دعوا نیست. رابطه طالبان با عربستان هم حتما قوی تر است.  تأسیس دفتر آنها به لحاظ فضای باز دوحه بوده است. اخوانی هم محسوب نمی شوند، حکمتیار اخوانی است که در حال حاضر با دولت مصالحه کرده است. دعوا در محدوده جهان عرب است. نواز شریف هم از دوستان عربستان و البته دارای روابط خوب با قطر است.

اخوان کجای این بحران قرار دارد؟ حماس چه نقشی را بازی می کند؟

اخوان المسلمین یک جریان گسترده سلفی نسبتا میانه رو در جهان اهل سنت اعم از عرب و غیر عرب است که نادیده گرفتن آن در تحولات بسیار مشکل است. البته جریانات اخوانی به غیر از مصر  و سوریه که به طور جدی با حکومت درگیر شده اند در سایر جا ها  با حکومت ها مماشات کرده و از جمله با محافل نزدیک به قدرت در عربستان سعودی در ارتباط هستند. لذا بعید  است آنها هم علاقمند باشند یک سره در مقابل عربستان سعودی قرار گیرند. اگر مشکل رابطه اخوان  و حکومت نظامیان در مصر حل و فصل شده و یا تخفیف و تحرکات اخوان هماهنگ شده و تحت کنترل قرار گرفته و یا با سیاست ها و هژمونی مورد نظر سعودی ها و آمریکایی ها همسازی پیدا کند، احتمالا بحران بین قطر و سعودی ها نیز تا حد قابل توجهی کاهش خواهد یافت. حماس ضمن اینکه با قطر و ترکیه بسیار نزدیک است ولی با سعودی هم بی ارتباط نیست. فلسطینی ها  بنا به تجربه تاریخی خویش معمولا ارتباطات چند جانبه با بازیگران  رقیب در منطقه برقرار می کنند.

به طور کلی آینده خلیج فارس را چطور پیش بینی می کنید؟

جهان عرب و خلیج  فارس بنا به ساختار ژئوپلتیک آن و همین طور فقدان حکومت های دموکراتیک و در خلیج فارس حکومت های قبیله ای و از سوی دیگر مداخلات گسترده فرا منطقه ای و قدرت های حاشیه ای آن همواره از بی ثباتی و ناامنی رنج برده و در اینده نزدیک نیز به نظر نمی رسد روی آرامش ببیند و خصوصا تا وقتی که یک ساختار امنیتی مورد اتقاق قدرت های موثر منطقه و جهانی  شکل نگرفته باشد مرتبا از بحرانی به بحران دیگری میل خواهد کرد. روند صلح خاورمیانه، تروریسم و افراطی گری مذهبی، رقابت ها و مناقشات طایفی و همین طور مخاصمات ایران - آمریکا و خلا قدرت در خلیج فارس نیز از جمله عوامل استمرار این وضعیت هستند.

در نهایت اگر این بحران به جنگ رسید، ایران کجای این بحران ایستاده است؟

اگر چه این تحولات  منافع ایران را  مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد و واجد فرصت ها و تهدیداتی برای کشور ما است اما  در هیچ شرایطی ایران نیاید در این مناقشه و به جانبداری از یک طرف  وارد شود. کشیدن شدن پای ایران به این منازعه جدا از اینکه روند پخته شدن بحران و شفافیت اتهامات موجود مبنی برحمایت های دو طرف از جریانات افراطی و تروریستی جلوگیری خواهد کرد، استعداد آن را خواهد داشت که تبدیل به منازعه ایرانی - عربی شده و در نتیجه به حل و فصل زود هنگام آن و تقویت اتحاد مورد نظر عربستان سعودی، اسراییل و آمریکا یاری رسانیده و انگشت اتهامات را بار دیگر به سمت ایران برگردانده و مناسبات ایران و جهان عرب و خصوصا عربستان سعودی را باز هم تیره تر خواهد کرد که طبعا برخلاف منافع ملی و امنیت ملی کشور خواهد بود. استفاده از فرصت ها و کمک به کاهش بحران و سعی بر یافتن کانال های ارتباطی با دو طرف بحران و دیگر بازیگران موثر در تحولات منطقه در این شرایط  ضروری به نظر می رسد.

 باید توجه داشت هم حکام قطر و هم دیگر حکام خلیج فارس کارنامه سیاهی در قبال کشورمان طی چند دهه اخیر داشته اند و قطر با سوء استفاده از تحریم ها علیه کشورمان فرصت طلبانه از منابع مشترک نفتی و گازی بهره برداری کرده  و در یاری رسانی به بازیگران ضد ایرانی در کنار دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس همواره نقش داشته است. با این حال کمک به موازنه قوا و پایداری دول کوچکتر خلیج فارس در برابر هژمونی مورد نظر عربستان می تواند به ثبات و امنیت منطقه کمک کرده و خدمت به منافع ملی ایران تلقی گردد.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 675880

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 4 =