۰ نفر
۱۶ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۵:۲۴

سمیرا کرمی*

بر اساس مناقشات بین الملی در منطقه ، قطر و عراق دو بازار بالقوه برای اقتصاد ایران تبدیل شده اند و بهترین زمان برای نزدیک شدن به اهداف چشم انداز بیست ساله و اقتصاد مقاومتی مبنی بر تبدیل شدن ایران به قدرت اول منطقه است ولی با توجه به بسترهای ساختاری تجارت ایران و نحوه تعاملات بین المللی تاجران ایرانی ، از شرایط مساعدی برای بهره گیری از مزیت های رقابتی ایجاد شده برای ایران، وجود ندارد.

مانند آنچه که در پسابرجام شاهد آن بودیم ،در پسابرجام در نتیجه دستاورد مثبت مثبت شدن شرایط بین المللی ایران و اعزام هیات‌های بلند پایه دولتی و بخش خصوصی بزرگترین اقتصادهای اروپا به ایران، متاسفانه پیچیدگی ساختارهای نهادی و قانونی کشور، سرمایه گذاران خارج را با ریسک های مدیریتی و دستوری روبرو کرد و آنها با جیب های پر به کشور های خود بازگشتند و صرفه ای از شرایط پیش آمده برای اقتصاد ایران خصوصا فضای تجاری کشور بوجود بیاورد، هیچ آسیب شناسی جدی برای این موضوع صورت نپذیرفت. این در حالی است که برای تشکیل وزارت بازرگانی طرح و لایحه ای به از طرف دولت تدوین شد بدون آنکه ضعف نهادی آسیب شناسی شود،از طرف دیگر وزارت امور خارجه نیازمند تشکیل معاونت اقتصادی است.

برخی کارشناسان معتقدند که اقتصاد ایران از " تو در تویی نهادی" رنج می برد، اما موضوع حتی از تو در تویی نهادی فراتر رفته و با ترکیب شدن با سهم خواهی از مزیت های واردات ، روح تجارت بین المللی و رقابت با تاجران هوشمند خارجی را از کشور گرفته است. این دست مسائل ذهن تجارت ایران را تضعیف کرده است.

یکی از برجسته ترین ظرفیت های بالقوه و ذاتی اقتصاد ایران موقعیت ژئوپلتیکی آن برای تبدیل شدن به هاب بین المللی است اما این مسائل باعث شده است که ایران بهره کافی را از موقعیت خود برای قبضه کردن بازارهای هدف صادراتی در کشورهای همسایه نبرده است.

بیشتر شرکت های بین المللی دفاتر خاورمیانه خود را در هر جا به جز ایران احداث می کنند و انبارهای خود را در مناطق آزاد سایر کشورهای منطقه تشکیل می دهند در حالی مزیت آنها در این است که انبارهایی پشت گمرک جمهور اسلامی ایران برای تامین تقاضای فوری کشورهای منطقه داشته باشند.
پسا برجام و دستاورد ضعیف ساختار اقتصادی و تجاری ایران برای جذب سرمایه ها و هیات های تجاری که به منظور بهره گیری از فضای اصلاح ساختاری در تمامی حوزه ها مورد بحث قرار گرفته ولی به میزان کافی به موضوع تجارت توجه نشده است.

تجارت بین المللی از دسامبر سال 2016تا کنون موج بزرگ اصلاحی برای تقویت یورو در مقابل دلار شروع شده است که این موضوع در وهله اول در نتیجه شکست سیاست‌های اقتصادی ایالات متحده و ریاست جمهوری جدید این کشور بوده است.

اهمیت نوسانات ارزش دلار مناسبات قیمت های جهانی و برنامه های واردات و صادرات تمامی کشور های جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد ولی در اقتصاد ایران چنین رویکردی در خصوص تجارت بین المللی برای واکنش به تغییرات ارزش دلار و یورو وجود ندارد و این موضوع ناشی از پایین بودن هوش تجارت خارجی ایران است.

چنین پدیده ای در اقتصادهای نفتی که ورودی بالای دلارهای ناشی از واگذاری منابع طبیعی دارند مطرح است. بعد تجارت یعنی تحلیل بازارهای هدف و بازاریابی تقاضای کشورهای هدف و دامپینگ بر تجارت بین المللی ایران حکمفرما نیست.

اگر هم در موارد خاص چنین اتفاقی بیافتد متاسفانه با وضع ممنوعیت های فصلی و وضع ممنوعیت ورود موقت،صادرکننده،مشتری و سهم بازار خود را از دست می دهد.درآمدهای نفتی بیشترین عامل نوسانات تجاری ایران است و این موضوع نشان دهنده و تصویر کننده مشکلات ساختاری تجارت بین المللی ایران است.

تجارت ایران به طور عمده باید با تغییرات شاخص های اقتصادی بازارهای هدف تغییر کند ولی در اقتصاد ایران تجارت بیشتر یک عامل درونزا است و متغییر های بیرونی با عنوان شاخص های اقتصادی کشور خارجی قدرت توضیحی بسیار ناچیزی در بیان نوسانات تجاری ایران دارد.

یعنی تاجران ایرانی با رویکرد شبه دولتی به تجارت مشغول هستند پس نمی توان انتظار داشت که بتوانند با رقبای بین المللی خود در بازارهای هدف پیروزی تجاری به دست بیاورند. این موضوع به طور پنهان، یکی از دلایل تاخیر در آزادسازی و رقابت پذیری اقتصادی کشور نیز هست.

* دانشجوی دکترای اقتصاد

35223

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 693739

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =