انتخابات و امر محیط‌زیست

مطرح شدن موضوع‌های محیط زیستی در مناظره‌ها و بحث‌های انتخاباتی، پدیده‌ نو و امیدوارکننده‌ای در سپهر سیاسی ایران است. پس از چند دهه کوشش و کنش در فضایی که گاه بسیار دلسردکننده بود، اکنون کنشگران محیط زیست می‌توانند اثرگذاری مشخص خود بر ذهن و گفتار سیاست‌مردان کشور را ببینند.

کامبیز بهرام‌سلطانی، پژوهشگر و کنشگر برجسته‌ محیط زیست در کتاب مبانی اندیشه‌ حفاظت محیط زیست پس از آن که در دو فصل به تاریخچه‌ حفاظت از طبیعت در اروپا و آمریکا، و به سیر شکل‌گیری این اندیشه‌ می‌پردازد، نتیجه می‌گیرد: «مردان سیاست - آن زمان بانوان اهل سیاست کم‌تر به‌طور علنی وارد میدان سیاست می‌شدند - در مقایسه با جامعه، با بی‌میلی و کُندی بسیار وارد عرصه‌ حفاظت از طبیعت شدند و آن را به عنوان بخشی از وظایف خود در قبال جامعه پذیرفتند»(1). بهرام‌سلطانی، در ادامه باز هم نشان می‌دهد که شکل‌گیری مطالبه‌ها و نهادهای مردمی در زمینه‌ی محیط زیست، مقدم بر اقدام‌های ملی و بین‌المللی رسمی بوده است.

در ایرانِ امروزین هم جنبش‌های مردمی طرفداری از محیط زیست، پیشرانِ سیاستمردان در طرح این موضوع بوده‌ و به‌گونه‌ای بر آنان تأثیر داشته که خوشبختانه به نظر می‌آید دیگر کسی از این گروه، مانند دهه‌های شصت و هفتاد، امر محیط زیست را «لوکس» یا سرگرمی «مشتی بی‌درد» نمی‌داند. حتی (دست‌کم در این بحبوحه‌ی انتخابات شوراها و ریاست جمهوری) کم‌تر کسی از سیاستمردانِ ایران موضوع حفاظت از محیط زیست را مغایر توسعه‌ی اقتصادی، و آن‌گونه که عادت‌شان بود، «محیط ایست» می‌خواند. این که در مناظره‌های نامزدان ریاست جمهوری و در ستادهای انتخاباتی ایشان و نامزدان شوراها، در زمینه‌ی آلودگی هوا، انتقال بین‌حوزه‌ای آب، لزوم گفتگو با کشورهای همسایه بر سر رودخانه‌های مرزی، پسماند و زباله، و دیگر موضوع‌های محیط زیستی بحث می‌شود، بیانگر پیروزی نسبی کنشگران محیط زیستِ کشور است؛ اینان توانسته‌اند پس از ایجاد موج اجتماعی در دفاع از بستر حیات، اهالی سیاست را هم وادار به کنش و واکنش در این زمینه کنند.

گام بعدی سازمان‌های مردمی حوزه‌ی محیط زیست، نشان دادن راه‌های عملیِ جلوگیری از تباه شدن آب و خاک و هوای کشور، و پیگیری خواسته‌های مشخص در این زمینه است. نباید گذاشت که شعارهای محیط زیستیِ نامزدان انتخابات در حد شعار باقی بماند و به وسیله‌ای فقط برای جلب آرا بدل شود. در عین حال کنشگران محیط زیست باید توجه داشته باشند که تلقی بیشتر کاندیداها از موضوع محیط زیست، بسیار سطحی است؛ در موضوع احیای دریاچه‌ها و تالاب‌ها دیده‌ایم که بحث‌ها همچنان حول انتقال آب (و نه جلوگیری از سدسازی‌ها و دیگر دستکاری‌های مخرب) می‌چرخد. در بعضی شهرها می‌بینیم که نامزدان شوراها در پی صحبت از طبیعت زیبا و جاذبه‌های گردشگری منطقه، از لزوم احداث تله‌کابین و ساخت هتل و پیست اسکی و دیگر انواع ساخت‌وساز (که خود تخریبگر طبیعت هستند) برای کمک به اقتصاد منطقه سخن می‌گویند. نکته‌ دیگر این که در بحث‌های نامزدان ریاست جمهوری و شوراها، سیاست‌های مشخص و برنامه‌های دقیقی برای حفظ منابع آب، جلوگیری از فرسایش خاک، مقابله با آلودگی هوا، و دفع زباله به چشم نمی‌خورد.

گو این که همگانی شدن بحث محیط زیست و وارد شدن این کلمه به ادبیات اشخاص سیاسی، خوب است، اما باید مراقب هم بود که این امر حیاتی با شعارزدگی لوث نشود.

 

پی‌نوشت

1) بهرام‌سلطانی، کامبیز. مبانی اندیشه‌ی حفاظت از محیط زیست، انتشارات فنی ایران، 1394، ص 68

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 662074

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =