۰ نفر
۲۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴

ایرنا نوشت:

را بحران امنیتی عراق تا این حد طولانی شده است؟ ، سوالی است که حالا بیش از همیشه ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است.

هنگامی که صدام حسین دیکتاتور معدوم عراق در سال 1980 میلادی جنگی ناجوانمردانه علیه ایران تازه انقلاب کرده را آغاز می کرد، شاید کمتر عراقی بود که پیش بینی کرده باشد ، این آتش برافروخته تا 34 سال بعد ، هیچگاه خاموش نخواهد شد.

جنگ تحمیلی علیه ایران بعد از 8 سال پایان یافت، اما برای عراقی ها ، بحران امنیتی وارد مرحله تازه ای می شد، چرا که صدام ، ناکام از اشغال خوزستان ایران، هوس کرده بود ، کویت را اشغال کند.

سرانجام در سال 2003 میلادی، با اشغال عراق توسط ارتش آمریکا و سقوط دیکتاتور، عراق وارد مرحله تازه ای از حیات اجتماعی و سیاسی خود شد، اما خوش بینی های اولیه چندان به طول نیانجامید و این کشور از سال 2005 میلادی وارد یک بحران فرقه ای و طایفه ای شد و تا امروز همچنان درگیر جنگ با تروریسم با اسامی و نام های مختلف است؛ القاعده، داعش و ...

بحران امنیتی عراق ، در دوران پیش از اشغال این کشور و در زمان حکومت اقلیت سنی به ریاست دیکتاتور صدام، بیشتر ریشه در زیاده خواهی های منطقه ای داشت، بطوری که صدام داعیه رهبری جهان عرب را در سر داشت و چشم به خاک کشورهای همسایه ، بنابراین در طول دوران حکومت حدودا 25 ساله دیکتاتور بر بغداد، عراق هیچگاه رنگ آرامش به خود ندید.

بحران امنیتی عراق اما بعد از صدام حسین، دارای پیچیدگی های خاص خود بوده است. از یک طرف تحمل و پذیرش شرایط جدید برای اقلیتی که قبلا در چند دهه و حتی چندین قرن در قدرت بوده ، دشوار به نظر می رسد. از طرف دیگر اقلیت سرکوب شده دیگر یعنی کردها نیز که بعد از چند دهه مبارزه با رژیم دیکتاتور سرانجام به بالاترین سقف مطالبات خود یعنی تشکیل یک دولت منطقه ای تقریبا مستقل رسیده بودند، ذائقه شان برای دریافت امتیازات بیشتر تا مرز جدایی از عراق و تشکیل دولت مستقل کرد ، تغییر کرد.

این موضوعات که منشا و محل منازعات سیاسی شده بود، به همراه ایجاد زمینه و بستر حضور گروههای تروریستی ، در دوران اشغال، منجر به شکل گرفتن بحرانی مرموز در عراق شد.

 

• ناسازگاری و عدم همراهی جریان های سیاسی

با سازوکار تحمیل شده آمریکایی ها به ساختار سیاسی عراق نوین از سال 2003 میلادی، اختلافات سیاسی که ریشه در زیاده خواهی های جریان های اقلیت دارد، اولین چراغ قرمز بحران در عراق را روشن کرد. بطوری که در طول سه دوره انتخابات برگزار شده، اقلیت ها با دولت برآمده از انتخاب مردم، سرناسازگاری گذاشتند. این منازعات بستر مورد نیاز برای فعالیت های تروریستی را فراهم کرد.

ناسازگاری و عدم همراهی جریان های سیاسی با دو دولت قبلی ، از یک سو فضا را برای عملیات تروریستی آماده می کرد و از دیگر سو باعث خنثی شدن تحرکات دولتی علیه گروههای تروریستی می شد.

عمده بازیگرانی که کمترین همراهی را با دولت در حل و فصل بحران امنیتی داشته اند، جریان کرد و سنی است که دامنه مطالبات آنان تمامی ندارد و حتی از دولت انتظار نقض قانون اساسی را نیز دارند.

از 9 ماه پیش که داعش ، استان الانبار و بویژه فلوجه را با تحرکات برخی گروههای سیاسی اهل سنت به کانون تجمع و سازماندهی خود در عراق تبدیل کرده بود، هر دو جریان کرد و سنی، به جای همکاری و همراهی با دولت برای مهار بحران ، کارشکنی های خود را ادامه دادند.

سنی ها از دولت می خواستند از ورود ارتش و نیروهای امنیتی عراق به استان الانبار خودداری کرده و به همه مطالبات تحصن کنندگان الانبار که با برپایی چادرهایی به مدت یک سال همه فعالیت های دولت در این استان را مختل کرده بودند، پاسخ دهد.

دولت وقت نوری المالکی ، به بخشی از این مطالبات که قابل اجرا بود، پاسخ داد، از جمله در خصوص مسایل بودجه، اختیارات محلی و حتی آزادی زندانیان ، اما برخی مطالبات نیز وجود داشت که در اختیار دولت نبود، مانند تعلیق قانون بعث زدایی در عراق که از اصول قانون اساسی است.

کردها نیز در مناطق شمالی از جمله در کرکوک، موصل و صلاح الدین و حتی دیالی، به بهانه حمایت از تحصن کنندگان الانبار، در برابر تحرکات ضد تروریستی ارتش و نیروهای امنیتی مانع تراشی کردند. این کارشکنی ها و مانع تراشی ها تا هنگام تصرف موصل توسط داعش در یک عملیات برق آسا و مشکوک، ادامه داشت.

این گروهها پیش، حین و بعد از انتخابات پارلمانی بهار امسال نیز به جای پذیرش نتیجه انتخابات ، حضور در آینده سیاسی را مشروط به کناره گیری نوری المالکی برنده انتخابات، از قدرت کردند. کردها تاجایی پیش رفتند که حکومت عراق را به اعلام جدایی و تشکیل دولت مستقل تهدید کردند.

این درحالی بود که بحران داعش در اواسط بهار، بطور قابل ملاحظه ای خود را نشان داده بود و خیلی ها نسبت به آن هشدار داده بودند.

بعد از تحولات صورت گرفته سیاسی ، بویژه کناره گیری نوری المالکی از قدرت و معرفی العبادی به عنوان نخست وزیر، تصور این بود که این گروهها حداقل برای نتیجه گرفتن از عملیات بر علیه تروریست ها و حل و فصل بحران امنیتی ، ناسازگاری ها را کنار بگذارند، اما درکمال تعجب فهرست مطالبات زیاده خواهانه و خواسته هایی فراتر از سهم خود از قدرت، را رو کردند که نشان داد 'درهای سیاست عراق همچنان بر همان پاشنه می چرخد.'

این گروهها تا دو روز مانده به پایان مهلت قانونی العبادی برای معرفی کابینه به پارلمان، ازارائه فهرست پیشنهادی خود برای پست های وزارتی طفره می رفتند که به نظر می رسید تلاشی بود برای ناکام گذاشتن العبادی جهت تشکیل کابینه در مهلت مقرر در قانون اساسی که این بار العبادی آنان را تهدید کرد که در صورت عدم ارائه فهرست پیشنهادی خود، کابینه را بدون حضور آنان تشکیل داده و آرای لازم را در پارلمان برای دریافت رای اعتماد هم دارد.

اختلافات هنوز ادامه دارد و این درحالی است که داعش همچنان بر سر 5 تا 6 استان کشور سایه انداخته است.

این گروهها حتی در جریان جنگ علیه داعش نیز همراهی لازم را نکردند. آنها به جای اینکه از نفوذ خود در پایگاه اجتماعی اهل سنت برای بسیج نیروها جهت جنگ علیه داعش استفاده کنند، نیروهای داوطلب مردمی را مورد حمله قرار داده و آنان را متهم به بی ثباتی می کنند و برغم آنکه می دانند ارتش به تنهایی قادر به جنگ علیه داعش نیست، بازهم اصرار دارند که نیروهای نظامی ارتش به جای داوطلبان مردمی به نبرد با تروریسم بپردازد.

 

• آمریکا و جراحی ناقص سیاسی

آمریکایی ها بعد از اشغال عراق که به بهانه یافتن تسلیحات کشتار جمعی انجام شد و پس از چند سال اعتراف کردند که چیزی نیافته اند، مدعی شدند که برای عراقی ها دمکراسی به ارمغان آورده اند.

به این ترتیب یک قانون اساسی نوشته و به همه پرسی گذاشته شد تا براساس آن حکومت جدید پا بگیرد، اما مشکل اینجا بود که آمریکایی ها از همان آغاز این دمکراسی درحال شکل گیری را با دخالت در ساز و کارهای چنیش و ترکیب نهادهای قدرت ناکارآمد کردند بطوری که با تقسیم قدرت میان سه گروه ، عملا نظام طایفه ای را بر این کشور حاکم کردند.

به این ترتیب که دولت سهم اکثریت عراقی ها (شیعیان) ، ریاست پارلمان سهم سنی ها و ریاست جمهوری نیز سهم کردها شد. به علاوه پست های مهم حکومتی از جمله وزارت خانه ها نیز به نسبت جمعیت و کرسی های پارلمان میان این سه گروه تقسیم می شود.

حالا این اختلافات، به بستری برای بی ثباتی سیاسی تبدیل شده است بطوری که جریان های سیاسی هربار به بهانه ای دولت را تا آستانه فروپاشی می برند. کردها و سنی ها در طول 8 سال گذشته دولت های عراق را بارها تهدید کرده و وزیران خود را از کابینه فراخواندند تا بلکه امتیازات بیشتری بگیرند.

 

• آمریکا و جراحی ناقص نظامی

آمریکایی ها در بحث جنگ علیه تروریسم آنگونه که شایسته است، صداقت نشان نداده اند و عملکرد آنان نشان می دهد که قصد ریشه کنی این گروهها را بطور کامل در منطقه ندارند و حتی به نظر می رسد که شاید آنها را برای برهه هایی دیگر حفظ می کنند.

سرنوشت گروههایی مانند القاعده در افغانستان و سپس عراق در سالهای 2001 تا 2010 گویای همین مدعاست. بطوری که القاعده ضعیف شده درافغانستان از 2003 به بعد به عراق کوچ کرده و در آنجا داعش از دل القاعده متولد شد.

داعش ، شاخه عراقی القاعده نیز طی سالهای 2004 تا 2010 مورد حملات ارتش آمریکا و عراق قرار داشت ، بطوری که اولین رهبر آن الزرقاوی در 2006 و ابوعمر البغدادی دومین فرمانده داعش در 2010 در جریان حملات آمریکا و عراق به داعش در استان های شمالی عراق کشته شدند.

با اینحال، آمریکایی ها همزمان با این ضربات ابوبکر البغدادی را که به عنوان یک تروریست خطرناک در عراق زندانی بود، آزاد کردند تا رهبر داعش ضعیف شده و جانشین عمر البغدادی شود.

داعش از2011 همزمان با بحران سوریه، به این کشور کوچ کرد و از محل حمایت ها و کمک های مالی و تسلیحاتی غربی ها ، آمریکایی ها و کشورهای منطقه به مخالفان سوری بهره مند و سپس فربه شد و حتی از 2013 جای النصره را در سوریه گرفت و سپس در 2014 به عراق هجوم آورد.

همین حالا نیز عملکرد آمریکایی ها در مقابله با داعش در عراق خیلی جدی نیست. برغم ادعاهایی که مطرح می شود، بمباران های صورت گرفته نتیجه چندانی نداشته و آنطور که مقامات عراقی و کرد می گویند، داوطلبان مردمی ، ارتش و نیروهای امنیتی عراق توانسته اند داعش را در بسیاری از مناطق شمال عراق ،ازجمله موصل و صلاح الدین و دیالی متوقف و سرکوب کنند.

آمریکایی ها که در برابر هجوم هفته های اول و حتی دو ماه اول داعش به عراق بی تحرک و منفعل بودند، حالا تصمیم به تشکیل یک ائتلاف جهانی ، منطقه ای علیه داعش گرفته اند که این یکی هم به نظر نمی رسد، خیلی جدی باشد و راه به جایی ببرد.

ترکیب این ائتلاف بیش از همه تردید برانگیز است و بسیاری از تحلیلگران عراقی را متعجب کرده است. کسانی قصد دارند نبرد با داعش را در عراق و سوریه سازماندهی و راهبری کنند که یا تا چندی پیش حامی آن بوده اند و یا همین حالا هم از آن حمایت می کنند.

حتی اگر فرض کنیم که آمریکایی ها به خود آمده و شرایط حساس را درک کرده اند، اما حضور کشورهایی همچون عربستان، ترکیه ، اردن و قطر در این ائتلاف باور پذیری ماهیت آن را دشوار می سازد.

ناظران و تحلیلگران مستقل اکنون اعتقاد راسخ دارند که محور اصلی نبرد با گروههای تروریستی و از جمله داعش، کشورهای ایران، عراق و سوریه به همراه حزب الله لبنان هستند و هیچ ائتلافی بدون حضور این کشورها، نمی تواند به نتیجه مطلوب در جنگ علیه تروریسم در منطقه ختم شود.

بنابراین یکی از ریشه های بحران امنیتی عراق، سیاست غلط بازی با برگه گروههای تروریستی است که از سوی آمریکایی ها و حتی کشورهای منطقه به اجرا گذاشته می شود.

 

• حضور بازیگران خارجی در صحنه عراق

یکی از ریشه های مهم تداوم بحران امنیتی عراق را باید در شکل و نقش بازیگران منطقه ای در این کشور طی سالهای گذشته دید. کشورهای منطقه ای و بین المللی حتی خود آمریکا از 2011 تاکنون دهها گروه تروریستی ریز و درشت را در سوریه فربه کرده اند تا بلکه حکومت قانونی سوریه را سرنگون کنند.

این گروهها با استفاده از امکانات و تسهیلات کشورهای همسایه سوریه چه به لحاظ بازگذاشتن گذرگاههای امن برای تردد ، تسهیلات درمانی و رفاهی و انتقال سلاح و نیرو ، سوریه را به کانونی جهت تجمع جنگجویانی از سراسر جهان تبدیل کردند و که حالا کار جمع کردن آنان به این سادگی ها نخواهد بود.

منبع و منشا، حمایت های مالی ، تسلیحات سنگین و مدرن و حتی خودروهایی صفر کیلومتر مشخص است و آمریکایی ها اگر واقعا قصد یک نبرد واقعی با داعش را دارند، ابتدا باید این حمایت ها را متوقف کنند.

تفکر ، تروریسم خوب ، تروریسم بد ، اکنون خاورمیانه را به جهنمی تبدیل کرده است که آتش آن به این زودی ها خاموش نخواهد شد. آمریکایی ها باید بپذیرند که داعش، القاعده، الشباب، جیش الاسلام و بوکوحرام و ... محصول یک تفکر و اندیشه هستند و در بروز رفتارهای ضد انسانی، آنان هیچ تفاوتی با هم ندارند.

علاوه بر این ، نگاه احزاب و جریان های به بازیگران خارجی و وابستگی های آنان کار را در حوزه های سیاسی و امنیتی دشوار ساخته است.

تاکنون تعداد زیادی از رهبران سیاسی اهل سنت به همین دلیل از کشور گریخته اند، از جمله طارق الهاشمی که زمانی معاون رییس جمهور عراق بود.

همین حالا هم ایاد علاوی سیاستمدار سرشناس عراقی که همواره مدافع منابع عربستان در کشور عراق می باشد، به صورت آشکارا اعلام کرده است که نیروهای عربی باید برای مهار داعش وارد خاک عراق شوند.

به این ترتیب می توان با قوت گفت که حضور بازیگران خارجی و بازی بد آنان و نیز سیاست های غلط آمریکایی ها ، یکی از دلایل و ریشه های تداوم بحران عراق طی یک دهه اخیر بوده است.

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 376319

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
    5 10
    اصلا تشکیل کشوری بنام عراق ازاولم کاراشتباهی بودخدا انگلیس رولعنت کنه عراق حاصل دست استعمارانگلیسه