۰ نفر
۴ آبان ۱۳۹۶ - ۰۶:۱۰

اخبار تلخ خودکُشی دو دختر جوان در شهر اصفهان در پی بازی اینترنتی «نهنگ آبی» زنگ خطری است که باید جامعه‌شناسان و روان‌شناسان اجتماعی و فعالان مدنی را بیدار کند.

بازی «نهنگ آبی» از یک راه بسیار ساده کاربران جوان را فقط در ۵۰ مرحله - و تنها در ۵۰ روز - به «خودکُشی» می‌کشاند.

در این مراحل به تدریج «عزت‌ نفس» جوان از طریق چالش‌های «خودآزاری» و «تنبیه خود» و القای «ترس» و «ناامیدی» - از طریق فیلم‌های ترسناک و پیام‌های نهفته (subliminal) در موسیقی‌های ارسالی - از او سلب می‌شود و پس از آن تنها با یک تَلنگُر کوچک از پرتگاه مرگ سقوط می‌کند.

مدیر این «بازی» در آغاز کار به کاربر تلقین می‌کند که «راه بازگشت» ندارد و اگر چالش را پذیرفت باید تا انتها آن برود. پس از آن٬ هر روز یک «چالش» برای او ارسال می‌کند که عمدتاً شامل «خودزنی» یا لطمه زدن به بدن خود است - مثلاً حک کردن یک نقش با تیغ بر روی بدن‌٬ فشار دادن دست بر روی سوزن٬ پاره کردن لب.

در لا به لای پیام‌‌های این «خودزنی»ها٬ هر از گاهی٬ از او می‌خواهد که «فیلم ترسناک» یا «موسیقی‌»ای که برایش ارسال می‌کند را تماشا کند. این فیلم‌ها ذهن او را مدام با تصاویر سیاه و وحشت‌ناک و ترس از زندگی پُر می‌کند.

در روزهای آخر٬ چالش‌ها به تدریج رنگ و بوی «خودکشی» می‌گیرند و «مدیر» بازی از کاربر جوان می‌خواهد که روی «ریل قطار» راه برود٬ پاهایش را از روی یک بلندی آویزان کند٬ یا از یک جرثقیل بالا برود. پس از این مرحله٬ یک پیام یا یک «توصیه» کافی است تا جوان در جهان «غیر مجازی» جان خودش را بگیرد.

بازی «نهنگ آبی» هیچ انیمیشنی ندارد٬ هیچ جذابیت بصری ندارد٬ از هیچ کدام از پیچیدگی‌های سایر بازی‌های ویدئویی یا اینترنتی که کاربر را در یک جهان فانتزی مجازی غرق می‌کنند برخوردار نیست. فقط ۵۰ «جمله» است که منجر به فاجعه می‌شود.

چه آسان است تُهی کردن یک جوان از «عزت نفس» و چه آسان است رساندن او به پوچی و خودویرانی و خودکُشی وقتی که از «عزت نفس» خالی می‌شود.
........
اما اکنون جا دارد که از خودمان بپرسیم که خود روزانه چند پیام «خودزنی» و «پوچ‌گرایی» و القای «ترس» و «ناامیدی» تولید می‌کنیم و در شبکه‌های اجتماعی و محیط جامعه‌مان تزریق می‌کنیم؟

کافی است تا به محاوره‌های روزمره٬ پُست‌های شبکه‌‌های اجتماعی٬ مقالات تحلیلی٬ بحث‌های نظری٬ فیلم‌های هنری٬ سریال‌های تلویزیونی٬ برنامه‌های ماهواره‌ای و سایر تعاملات‌مان توجه کنیم تا با تعداد بی‌شماری از «پیام»هایی که القای «خودزنی» و «سیاه‌نمایی» می‌کنند مواجه شویم.

واقعیت این است که ما شبانه روز در حال بازی «نهنگ آبی»‌ هستیم و خود از آن بی‌ خبریم.

در تاکسی و اتوبوس٬ در محل کار٬ در دانشگاه و مدرسه٬ در مناظرات علمی٬ در تحلیل‌های اجتماعی٬ در میهمانی‌ها و محفل‌های دوستانه٬ و در شبکه‌های مجازی٬‌ مدام در حال ارسال یا دریافت پیام‌هایی هستیم که رفته رفته ما را از «عزت نفس» خالی می‌کنند و به سمت پویچ‌گرایی و خودویرانی می‌کشانند.

در محیطی زندگی می‌کنیم که «خودزنی» و «سیاه‌نمایی» و «پوچ‌گرایی» را نشان‌گر «صلابت روح» و «شرافت قلم» و «نقادی اندیشه» و «نبوغ هنری» و «ذهن فسلفی» و «مسئولیت روشن‌فکری» می‌داند و هرگونه دعوت به «خودباوری» و «مثبت‌اندیشی» و «امیدواری» و «سازندگی» را با برچسب‌های «مزدوری» و «ماموری» و «فریب‌کاری» و «توهم» و «تعصب» و یا بعضاً «ناسیونالیسم افراطی» سرکوب می‌کند.

جامعه‌ای که خود را در آمارها «غم‌گین‌»ترین مردم جهان معرفی می‌کند. از اخبار و عکس‌های «گورخوابی» و «اسید پاشی» و «بخیه‌ کِشی» و «کودک کُشی» و «تجاوز» تغذیه می‌کند. صفت‌های «دروغ‌گو» و «متقلب» و «فریب‌کار» و «فاسد» و «بی‌اخلاق» و «عقب‌مانده» و «متحجر» و «متجاوز» و «بی‌عرضه» را مدام به کل جامعه خود تعمیم می‌دهد. و جملات «دیگر آب از سر گذشته» و «درِ این مملکت را باید گِل گرفت» را بی‌وقفه تکرار می‌کند...

۵۰ پیام در ۵۰ روز کافی‌ است تا یک جوان به پرتگاه خودکُشی برسد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 720517

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =