ابراهیمی دینانی، در مراسم رونمایی از کتاب «آفاق معرفت در سپهر معنویت» گفت: فکر به حسب ذات سیال است. به همین ترتیب فلاسفه هم سیال هستند. فکری که تحول ندارد، فکر نیست حماقت است.

مهر نوشت: مراسم رونمایی از کتاب «آفاق معرفت در سپهر معنویت»، عصر روز گذشته در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

در ابتدای این جلسه حامد زارع، گردآورنده کتاب نامبرده گفت: در برخوردی که بنده در طول این مدت با آثار دکتر دینانی داشتم زندگی ایشان را به ۴ دوره زمانی تقسیم کردم. این ۴ دوره به صورت مفصل در کتاب هم دیده می شود. چهار دهه زندگی ایشان عبارت است از دهه ۶۰ که ایشان مدرس فلسفه بودند، دهه ۷۰ که نوعی تاریخ نگاری فلسفه اسلامی کردند و در این دوره روایتگری غلبه دارد. دهه ۸۰ که دوره سوم فکری ایشان است، پژوهشگری فلسفه و توجه به مکاتب فلسفی خاص اتفاق می افتد و در دوره چهارم نیز که مربوط به زندگی فعلی ایشان و دهه ۹۰ است نوعی گفتگو با خویشتن را آغاز می کنند.

وی افزود: البته برخی این انتقاد را به کتابهای این دوره ایشان وارد می کنند که شبیه یکدیگر و تکراری است که دکتر دینانی در سیر گفتگویی که انجام دادیم به این انتقاد پاسخ دادند. کتاب حاضر که امروز رونمایی می‌شود شامل ۴ فصل مباحثه، مصاحبه، مناظره و مکاتبه است. در فصل مباحثه جسارت کردم و پرسش های انتقادی از ایشان پرسیدم. فصل دوم کتاب مصاحبه و ناظر به دوره دوم زندگی ایشان است، اما در فصل سوم آرا و آثار دکتر دینانی را در مواجهه با فلاسفه دیگر قرار دادم و فصل پایانی و چهارم کتاب به کتابشناسی غلامحسین ابراهیمی دینانی اختصاص دارد.

معرفت و معنویت؛ دو عنصر کانونی منظومه فکری دینانی

نویسنده کتاب «آفاق معرفت در سپهر معنویت» در پایان توضیح داد: برخی درباره نام کتاب از من سئوال می کنند که لازم است توضیحی راجع به آن بدهم. به عقیده من بحث معرفت و معنویت دو عنصر کانونی منظومه فکری دکتر دینانی است، به همین دلیل هم بنده این نام را برای کتاب انتخاب کردم.

سخنران بعدی این مراسم شهین اعوانی بود. وی گفت خدا را شاکرم که بازنشستگی دکتر دینانی باعث شد تا ایشان دوره جدیدی از تألیفات خود را آغاز کنند. به زودی هم در نیمه دوم مهرماه کتاب تازه ایشان با عنوان «اختیار در ضرورت هستی» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه منتشر و رونمایی می‌شود.

اعوانی ادامه داد: همانطور که عنوان شد، ممکن است برخی فکر کنند که کتابهای اخیر استاد تکراری است ولی من این گونه فکر نمی کنم چون به عقیده من ایشان مباحث را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرار داده اند. یکی از عقاید دکتر دینانی این است که فلسفه را فکر شیعی می داند و معتقد است که عربها کمتر به فلسفه پرداخته اند. علاوه بر این، به عقیده دینانی فلسفه فقط فلسفه صرف نیست، بلکه رویکردهای دینی، تحولات اجتماعی و جریانات سیاسی هم در شکل گیری آن نقش دارند. خصومت با فلسفه و فلاسفه در سیاست های مختلف متفاوت بوده است. بیشترین مخالفت را هم ابن تیمیه با فلسفه داشته اما دیدگاه دکتر دینانی درباره ابن تیمیه آنچنان عمیق و جدی است که ریشه بسیاری از مشکلات جهان اسلام را در این نظرات می توان یافت.

این مدرس فلسفه اضافه کرد: دکتر دینانی یک فیلسوف عقلگراست و می خواهد با عقل گرایی، ایمان گرایی را ثابت کند. قلم او نسبت به بیانش قوی تر است، چون در بیان گهگاهی عصبانی می‌شود و از کوره در می رود. همچنین دینانی عقیده دارد که دفاع از دین و فلسفه کار عقل است. نوآوری از دیگر ویژگی های ایشان است، به طوری که هیچگاه نمی بینیم که او از یک فیلسوف چشم بسته و دربست پیروی کند و این ویژگی را هم از استاد خود یعنی علامه طباطبایی گرفته است.

اعوانی در پایان شاگردپروری، شیوه خاص تدریس، آزاداندیشی، نداشتن تعصب و فهمیدن فلسفه را از دیگر ویژگی های ابراهیمی دینانی برشمرد.

فلسفه اسلامی، کلام نیست

منوچهر صدوقی سها، پژوهشگر فلسفه اسلامی دیگر سخنران این مراسم گفت: وقتی از فلسفه اسلامی سخن می گوییم در واقع به نوعی از امکان فلسفه دینی حرف می زنیم. تاریخ فلسفه به معنای جدیدش در اواخر قرن ۱۸ آغاز می‌شود. به عقیده فلاسفه جدید، فلسفه نمی تواند اسلامی باشد. اهالی فلسفه جدید اعتقاد دارند که فلسفه عقلی است و مراد از عقل، عقل بالفعل است و از آنجایی که دین نقلی است اگر فلسفه ای دینی باشد غیرعقلانی و نقلی می‌شود در حالی که شاکله فلسفه عقل است. همچنین آنها مطرح می کنند اگر فلسفه ای دینی باشد دیگر فلسفه نیست، بلکه کلام است چرا که به عقیده آنها هیچ مجهولی معلوم نمی شود مگر اینکه به ضروریات منتهی شود. فلسفه رسمی منتهی به ضروریات است، بنابراین پاسخی که ما به آنها می دهیم این است که فلسفه ای که آنها هم از آن دم می زنند لاعقلی و فراعقلی است. اگر فلسفه ای منتهی به دین شود الزاما کلام نیست.

وی افزود: افرادی که حرف های این چنینی می زنند از این موضوع غافلند که معارف دینی، عقلی است. ختم کلام اینکه فلسفه اسلامی وجود دارد و متاثر از دین است ولی در عین حال کلام هم نیست.

این پژوهشگر فلسفه اسلامی ادامه داد: موضوع، مسائل و مبادی اجزای یک علم را تشکیل می دهند. موضوع و مسائل فلسفه اسلامی با فلسفه های دیگر فرقی ندارد ولی اسلامیت فلسفه اسلامی به مبادی آن بر می گردد. مبادی این فلسفه (فلسفه اسلامی) متعدد است که یکی از آن مبادی، عقلی می باشد. خلاصه اینکه ما دستگاهی به نام فلسفه اسلامی داریم ولی نه به معنای اعم و جغرافیایی بلکه فلسفه اسلامی به معنای اخص.

حسین کلباسی اشتری، استاد فلسفه دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این نشست گفت: کاری که آقای زارع انجام داده بنده مشابه آن را در کتاب «گاه خرد» انجام دادم به این شکل که بنده و تعداد دیگری از اساتید گفتگویی با دکتر داوری اردکانی انجام دادیم و این گونه کارها بسیار ارزشمند هستند. سابقه آشنایی ما با دکتر ابراهیمی دینانی به نیمه دهه شصت که بنده افتخار شاگردی ایشان را داشتم برمی گردد. علاوه بر این جلسات خصوصی هم با ایشان داشتم و در همین گفتگوها متوجه سیر آفاقی و انفسی ایشان شدم و امیدوارم که بتوانم این سیر و خاطرات را به زودی به قلم بیاورم.

وی افزود: ما در فلسفه اصطلاحی فرنگی به نام «گشت» به معنای انصراف که نوعی تحول، دگرگونی و انقلاب است داریم. سئوالی که مطرح می‌شود اینکه آیا گشت های فکری یک انسان الزاما نشانه کمال است؟ این گشت ها را افرادی مثل هایدگر و ویتگنشاین هم داشته اند. سوالی که در اینجا برای من مطرح است این است که گشت های فکری دکتر دینانی نشانه چیست؟

دینانی، مدافع غیرتمند عقل است

کلباسی افزود: شهرت ابراهیمی دینانی به این است که او یک مدافع غیرتمند عقل است و خوشبختانه بیشتر در وجه جلالی عقل تاکید دارد و نه بر وجه جمالی آن. حتی وقتی هم از عرفان حرف می زنند از عرفانی می گوید که با عقل ستیز نداشته باشد. سئوال دیگر من این است که عقلی که ابراهیمی دینانی از آن حرف می زند در کجای تاریخ ظهور کرده و نسبت آن با زمان و مکان اکنون چیست؟ نکته دیگر که درباره ایشان مطرح است اینکه ابراهیمی دینانی نوع دغدغه ایرانیت منحصر به فرد دارد ولی این ایرانیتی که از آن حرف می زند بسیار مجمل و مختصر است و لازم است که تفصیل داده شود.

وی در پایان اضافه کرد: به عقیده من وجه مشترک متفکران بزرگ قابل تشخیص است. حالا سئوالی که برای بنده مطرح است این است که اختصاصات استاد ابراهیمی دینانی از بقیه اساتید برجسته چیست؟ به بیان دیگر ما چیزهای زیادی می توانیم از ایشان بیاموزیم ولی نکته مهم این است که چه چیزی را به صورت اختصاصی می توانیم از ایشان یاد بگیریم؟

دینانی، فلسفه را به سطح درک مخاطب می آورد

حجت الاسلام محمدرضا زائری دیگر سخنران این مراسم با اشاره به اینکه تنها به خاطر ابراز ارادت به ابراهیمی دینانی در جلسه حاضر شده، گفت: علت دلبستگی مان به ابراهیمی دینانی این است که ایشان روی گفتگو اصرار دارند. به عقیده بنده که یک طلبه دینی هستم ماندگاری دین به ماندگاری اندیشه است. اندیشیدن از موضوع دیندارانه وظیفه است و جوان و نسل جدید نیاز به گفتگو دارد. یکی از محاسن کارهای دینانی این است که موضوعات فکری و فلسفی را به سطح درک مخاطب می آورد. متاسفانه در سالهای اخیر منادیان و مبلغان دین فراموش کردند که قرار بود کنار انسان بنشینند نه بالای دست انسان.

این واعظ دینی افزود: عقلی که در دین ما هم عرض منادیان دینی و انبیا بود امروز سخیف شده و ما نمی دانیم که با این اتفاق در آینده قرار است، چه اتفاقی رخ دهد. به عقیده من با مسیری که پیش می رویم جوان و انسان امروز در آینده دین خود را از دست می دهد. اینکه در برج های عاج همدیگر را نگاه کنیم و حرف بزنیم خیانت به جامعه است. خدمت این است که آموخته هایمان را به دست مخاطب برسانیم.

آخرین سخنران این مراسم کریم فیضی بود. وی در خصوص شخصیت دکتر دینانی گفت: بنده اگر بخواهم از توفیقات دکتر دینانی بگویم باید اعتراف کنم که سهم همسر ایشان هم در به دست آوردن این توفیقات کمی از ایشان ندارد. به این معنا که همسر استاد در طول ۴۰ سال زندگی مشترک مرارت های بسیاری را متحمل شده است تا استاد دغدغه ای غیر از خواندن و نوشتن نداشته باشد.

فیضی افزود: استاد ابراهیمی دینانی هرچه داشت، فهمید و خوانده است بذل و بخشش می کند و با هر فردی که خواستار دانایی و آگاهی است تعامل می کند. بنده در مواجهه با ایشان، او را تجسم شمس تبریز دانستم و به عقیده من به همان نحو شمس بی باک، بی پروا، صمیمی و حر هستند. از مقدار ارادت بنده به ایشان همن بس که هیچگاه بدون وضوع نزد ایشان حاضر نشدم.

فکر به حسب ذات سیال است

در انتهای جلسه نوبت به سخنرانی دکتر ابراهیمی دینانی رسید. وی از پس از تشکر از صحبت ها و تمجیدهای حاضرین گفت: در پاسخ به نقدی که در جلسه مطرح شد کتابهای اخیر من تکراری است، لازم است بگویم از آغاز فلسفه تاکنون یک کلمه تازه هم در فلسفه وجود ندارد، بلکه این بیان تازه است که وجود دارد؛ یعنی هر فیلسوفی که در دوره ای ظاهر شده با بیان تازه خود حرف جدیدی زده. افلاطون، سقراط و ارسطو همه یک حرف می زنندT ولی هر کدام با بیان خودشان. بنابراین فلسفه شاخ و دم ندارد، چیز بزرگ و ترسناکی نیست و همه انواع آن یک مطلب است.

دینانی افزود: کار فلسفه تعقل به معنی اندیشیدن است. شما اگر در یک مسیری که می خواهید به مسافرت بروید اشتباه کنید باید راه را برگردید و از این برگشت خسارت می بینید ولی در تفکر اگر پنجاه سال عمر کنی و بعد از شیوه تفکرت پشیمان بشوی و بخواهی برگردی ضرر که نمی کنی بلکه خیلی هم متعالی است. ما اگر به زندگی ملاصدرا و ابن سینا نگاه کنیم می بینیم که زندگی ملاصدرا هر سال به یک گونه بوده یا مثلا غزالی سه دوره متفاوت عمر داشته است. در غرب هم چنین حالتی درباره ویتگنشتاین وجود دارد به طوری که حتی او را به ویتگنشتاین اول و دوم تقسیم می کنند.

این چهره ماندگار فلسفه اضافه کرد: فکر به حسب ذات سیال است. به همین ترتیب، فلاسفه هم سیال هستند. فکر منجمد یعنی مرده، فکری که تحول ندارد، فکر نیست، حماقت است. حالا می خواهی فیلسوف باش، می خواهی بازاری. فکر، سیلان دارد ولی بعضی ها متوجه این نیستند. فلسفه، تفکر درباره هستی است. فیلسوف به آغاز، هستی و انجام می اندیشید. اگر انسان معنی زندگی را نداند با حیوان فرقی ندارد. انسانی که زندگی می کند ولی نداند برای چه زندگی می کند زندگی اش حیوانی است. اندیشدن به آغاز، انجام به هستی کار همه ما است. چنانچه شعر نیز هم با این معنا داریم: ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر، ننمایی وطنم؟ فلسفه سعی می کند به این سئوالات پاسخ دهد.

ابراهیمی دینانی در پایان گفت: برخی می گویند فلاسفه که این همه فلسفه خوانده اند به کجا رسیده اند. پاسخ من این است که باید کوشید. فلسفه راه رفتن است و من به اینکه به جایی برسی یا نه کاری ندارم. همه می دانند که من کانتی نیستم ولی از این کلام کانت بسیار مشعوفم که می گوید بشر شجاعت فهمیدن داشته باش. بنده هم این موضوع را قبول دارم که فهمیدن شجاعت می خواهد.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 705121

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =