آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی میگوید «در برجام سپاه چیزی نگرفت». این ادعای ایشان مبتنی بر این پیشفرض است که منافع سپاه با منافع ملت فرق دارد. باید از ایشان پرسید چطور وقتی برجام شرایط سیاسی ایران در صحنه بینالمللی و شرایط کُلی اقتصادی کشور را از وضعیت اسفبار گذشته خارج کرده و به طرز چشمگیری به آن بهبود بخشیده، سپاه از این بهبود وضعیت «چیزی نگرفته» است؟ چطور میتوانند بگویند «سپاه چیزی نگرفته» در حالی که به برکت برجام فروش نفت کشور از ۷۰۰ هزار بشکه به ۳ میلیون بشکه افزایش یافته است؟ چطور میشود گفت سپاه چیزی نگرفته در حالی که اکثریت مردم ایران در انتخابات ریاستجمهوری اخیر نسبت به عملکرد دولت اول روحانی به طور قاطعانه ابراز رضایت کردند؟
حتی اگر رویکرد سپاه به منافع ملی را صرفاً یک رویکرد تکبُعدی و «نظامی» تصور کنیم، باز هم این ادعا که سپاه از مذاکرات هستهای «چیزی نگرفته» ادعای نادرستی است. آقای دکتر امیراحمدی - که یک فرد دانشگاهی است - قطعاً میدانند که تقریباً اکثر قریببهاتفاق هیات حاکمه آمریکا - به ویژه آنهایی که عضو کمیتههای روابط خارجی مجلسین کنگره هستند - در اسناد ثبتشدهٔ جلسات استماع اذعان داشتهاند که قطعنامهٔ ۲۲۳۱ شورای امنیت - که متاثر از مذاکرات و رایزنیهای ایران است - به نحوی تنظیم شده که موشکهای ایران را از ضرب قانون خارج میکند و به دولت اوباما نیز ایراد گرفتهاند که چرا در روند مذاکرات، تن به چنین تغییراتی در متن قطعنامه شورای امنیت داده است.
سناتور باب کورکر - رئيس کمیتهٔ روابط خارجه مجلس سِنا - در انتقاد مشهوری از عملکرد مذاکرهکنندگان دولتِ اوباما در مقابل هیات مذاکرهکننده ایرانی به صراحت گفته بود: «به نظر میرسد ایران میتواند [از این پس] بدون واهمه از برخوردِ شورای امنیت سازمان ملل محدودیتها را به چالش بکشد». همین اخیراً هم خانم نیکی هیلی - سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد - در برابر ناتوانیاش در اخذ قطعنامه علیه برنامه موشکی ایران گفته است «خیلی دلمان میخواست شورای امنیت، ایران را تحریم کند اما نمیتوانیم». پیش از این هم در برابر شرایط جدیدی که مذاکرهکنندگان ایرانی در صحنه بینالمللی بوجود آوردهاند به طعنه گفته بود: متاسفانه شورای امنیت "عشق" زیادی به توافق هستهای میورزد! حتماً دکتر امیراحمدی یاد دارند که دولت اوباما هم دلش میخواست حتی یک «پیچ و مهره» برای برنامه هستهای ایران باقی نگذارد اما به اعتراف خود او موفق به تحقق این خواسته نشد.
جای شگفتی است که یک استاد دانشگاه ایرانی در آمریکا این اعترافاتات به ضعف و ناتوانی از جانب مقامات ارشد دو دولت متوالی در آمریکا را نمیبیند و اینگونه به مردم کشورش گزارش میدهد که «در برجام سپاه چیزی نگرفته» و این تصور غلط را در داخل کشور تقویت میکند که عدهای در درون حاکمیت ایران میخواهند سپاه را تضعیف و خلع سلاح کنند. صرفِ بیان این تحلیل خود حاوی پیامی برای کشورهای متخاصم است که میتواند منجر به تحلیلها و اقدامات خطرناک شود. اگر دکتر امیراحمدی قائل به منافع ملی است، نباید اینگونه تداعیگر شکاف میان ارکان مهم حاکمیت شود.
در ضمن، تقسیمبندی نهادهای حاکمیت بین «نهادهای انقلابی» (سپاه، بسیج و غیره) و نهادهای غیرانقلابی (که لابد دولت در این دستهبندی قرار میگیرد) کار اشتباهی است. در ساختار سیاسی ایران، همه نهادها انقلابی هستند. اگر یک نهاد به معنی واقعی کلمه «محصول انقلاب» باشد، آن نهاد «نهاد ریاست جمهوری» است و سایر نهادهای انتخابی که پیش از انقلاب وجود خارجی نداشتند و مردم اتفاقاً به منظور ایجاد آنها نظام سیاسی قبلی را سرنگون کردند. اگر اختلاف نظر یا اختلاف تحلیلی هم میان آنها بروز میکند - که امری طبیعی است - نباید این اختلاف را در چشم افکار عمومی و کشورهای متخاصم به تلاش دولت برای «خلع سلاح» سپاه تعبیر کرد!
52310
نظر شما