چه کسی رییس سازمان محیط زیست شود؟

جامعه‌ی محیط زیستی کشور، سخت نگران است که در دولت دوازدهم چه کسی رییس سازمان حفاظت محیط زیست حواهد شد. به نظر می‌رسد که آقای روحانی و مجموعه‌ی مشاوران‌شان، به دلایلی جز موافقت یا مخالفت کارشناسان و کنشگران محیط زیست، پست دیگری را برای خانم ابتکار رییس کنونی این سازمان در نظر گرفته‌اند. عوض شدن رییس سازمان محیط زیست و باقی ماندن خانم ابتکار در هیأت دولت می‌تواند نکته‌ی مثبتی برای دل‌نگرانانِ آب‌وخاک کشور باشد...، چرا که در این‌صورت دست‌کم دو فرد محیط زیستیِ فعال در کابینه خواهیم داشت.

اما، عده‌ای هم نگران این هستند که مبادا محفل‌هایی (سدسازان، طرفدران طرح‌های انتقال آب، معدن‌کاران بزرگ، واردکنندگان محصولات تراریخته،...) بحث‌هایی را که در چهار سال گذشته در مخالفت با فعالیت‌شان بالا گرفته، برنتافته‌ و به فکر روی کار آوردن رییسی «سر‌به‌راه»تر در سازمان محیط زیست افتاده‌اند. در این میان، صدها تن از استادان دانشگاه، کارشناسان و کنشگران محیط زیست، با راه انداختن گروه تلگرامیِ «تغییر در مدیریت محیط زیست» به بحث و چاره‌اندیشی در این زمینه، و طرح گزینه‌ی مطلوب برای پست یادشده پرداخته‌اند.

در میان گزینه‌های مطرح برای ریاست سازمان محیط زیست، دو نام جدی‌تر به نظر می‌‌آیند: دکتر عیسی کلانتری وزیر کشاورزی در دوره‌های پیشین، و دکتر محمد فاضلی استاد جامعه‌شناسی و از پژوهشگران مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری. گروه «تغییر در مدیریت محیط زیست» که یکی از چهره‌های شاخص آن حسین وهاب‌زاده بوم‌شناس برجسته‌ی کشور است، باتوجه به لزوم بسیج اجتماعی برای اصلاح وضع محیط زیست کشور، در نامه‌ای به آقای روحانی ضمن سپاسگزاری به‌خاطر رویکرد محیط زیستی ایشان، نوشته است که «آقای دکتر محمد فاضلی را باتوجه به دیدگاه اجتماعی که نسبت به مسئلۀ محیط زیست دارند و با عنایت به سابقۀ فعالیت‌هایشان در زمینۀ جلب توجه همگان به واقعیت‌های این موضوع، فرد مناسبی برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست می‌دانیم».

در آن نامه همچنین آمده است:

«1- محیط زیست سرزمین ایران که برای چندهزار سال تنوع اقلیمی و زیستی کم‌مانند خود را حفظ کرده و بستر زیست و رشد صدها نسل انسانی بوده، در نیم قرن اخیر با سرعتی باورنکردنی منابع حیاتی خود را بر اثر استفادۀ بی‌ملاحظه از دست داده و درنتیجه تاب‌آوری آن به‌شدت کاهش یافته است.

2- کاستن از شیب تخریب و آلودگی آب‌وخاکی که با کوشش‌های کم‌مانند پیشینیان‌مان و ازجمله صدها هزار شهیدِ چند دهۀ اخیر به ما به ارث رسیده و امانتی است که باید به نسل‌های آینده منتقل شود، نیاز به مشارکت اجتماعی همۀ قشرها دارد. همچنین ضرورت دارد که با یک تحول مدیریتی در سازمان حفاظت محیط زیست، اقتداری که در قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست برای این نهاد پیش‌بینی شده به آن بازگردانده شود.

3- لازم است همۀ وزیران و دیگر اعضای کابینه واقعیت‌های ناخوشایند محیط زیستی و لزوم بازنگری در سیاست‌های عمران و توسعه را بپذیرند و مطابق آن‌چه که قانون پیش‌بینی کرده، در اجرای این سیاست‌ها همۀ ضابطه‌ها و استانداردهای حفاظت از خاک، آب، و هوا را رعایت کنند.

4- به سهم خود متعهد می‌شویم که بی هیچ چشمداشت شخصی در زمینۀ مقام و موقعیت، تمامی توان علمی و اجتماعی خود و جمع کثیری از دیگرکارشناسان و کنشگران محیط زیست کشور را در خدمت جنابعالی و رییس بعدی سازمان قرار دهیم.»

گروه «تغییر در مدیریت محیط زیست» در نامه‌ی دیگری به آقای روحانی، با قدردانی از خانم ابتکار و دیگر شخصیت‌هایی که در دولت یازدهم به افزایش حساسیت همگانی نسبت به موضوع محیط زیست کمک کرده‌اند، نوشته است:

«1- همان‌گونه که در نامه‌های پیشین اشاره کرده‌ایم، گام‌برداری در راه اصلاح وضع آب، خاک، هوا و دیگر عناصر محیط زیست که در شرایط کنونی به هیچ وجه متناسب با شأن ملت ایران و توسعۀ پایداری مورد انتظار جمهوری اسلامی ایران نیست، نیازمند یک بسیج اجتماعی است.

2- در رسانه‌ها آمده است که جنابعالی، آقای دکتر عیسی کلانتری را به‌عنوان رییس بعدی سازمان حفاظت محیط زیست در نظر گرفته‌اید. ضمن احترام به شخصیت آقای کلانتری و به‌ویژه با قدردانی از ایشان به‌خاطر اظهارات شجاعانه دربارۀ اشتباهات چند دهۀ گذشته در زمینۀ توسعۀ کمّیِ کشاورزی و استفادۀ بی‌ملاحظه از منابع آب، به دلایل زیر ایشان را فرد مناسبی برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست نمی‌دانیم:

• آقای کلانتری از نظر پیشینۀ اجتماعی، یک شخصیت محیط زیستی به شمار نمی‌روند؛ ایشان در این زمینه فعالیت‌های مانند سخنرانی، ارایۀ مقاله، برگزاری نشست با کارشناسان و فعالان، یا اقدام برجسته‌ای در زمینۀ محیط زیست نداشته و به این دلیل نخواهند توانست ارتباط شایسته‌ای را با جامعۀ محیط زیستی کشور برقرار ساز‌ند.

• آقای کلانتری مراوده و شناخت مؤثری از بدنۀ سازمان حفاظت محیط زیست و افراد تأثیرگذار آن ندارند.

• فعالیت ایشان به‌عنوان رییس ستاد احیای دریاچۀ ارومیه، اگرچه در خور سپاسگزاری است، اما به هیچ وجه درخشان نبوده است. چرا که تراز دریاچۀ ارومیه در سه چهار سال اخیر، حول و حوش 1270 متر باقی مانده است. به نظر ما، علت این که دریاچه به حداقل وضعِ قابل قبول بازنگشته، بی‌اعتنایی ستاد یادشده به «احیای اکولوژیک»، و تأکید افراطی بر اقدام‌های سازه‌ای و صرف بودجه بوده است.

• در حالی که همۀ کارشناسان و فعالان محیط زیست جهان معتقدند که بی‌خطر بودن محصولات تراریخته ثابت نشده، و اساساً مشکل کمبود مواد غذایی را باید با جلوگیری از ضایع شدن محصولات کشاورزی و فراورده‌های نهایی آن (که در ایران به حدود سی درصد می‌رسد)، با توزیع عادلانه‌تر، و با توجه به تنوع زیستی حل کرد، آقای کلانتری از طرفداران بذر و دیگر محصولات تراریخته هستند. این عقیدۀ ایشان، صرفنظر از این که تا چه حد درست است، مانع برقراری ارتباط لازم ایشان با متخصصان و فعالان محیط زیست است.

همچنین پیشنهاد می‌کنیم برای وزارت کشاورزی شخصیتی را در نظر بگیرید که بتواند تحول مثبت و مؤثری را در مدیریت جنگل‌ها و مراتع کشور سبب شود و همکاری با سازمان حفاظت محیط زیست را تعمیق بخشد.»

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 693674

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا EU ۰۹:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۳
    1 5
    هیچکدام از افراد پیشنهادی در این مقاله مناسب نیستند. فرد مناسب در این برهه تاریخی باید یک محیط زیستی اقتصاد دان با دانش مدیریت توسعه پایدار باشد. چه بهتر اگر این فرد میتوانست از درون سازمان محیط زیست باشد که بنظر نمیرسد چنین ظرفیتی در سازمان محیط زیست وجود داشته باشد. ضمنا سازمان محیط زیست نیز همانند بسیاری از سازمانهای کشور نیاز به اصلاحات ساختاری جدی دارد که بعید است در این مورد اقدامی شود. تنها چیزی که دولت بلد است ادغام و یا تجزیه سازمانهاست نه تغییر ساختار در راستای اهداف ، اگرچنانچه اهداف به درستی تعریف شده باشند.