عبدالجواد موسوی امسال با یک مجموعه شعر به نمایشگاه کتاب می‌آید، مجومه ای که به گفته او در برگیرنده، شعرهای کلاسیک، سپید و ترانه‌های این شاعر است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این مجموعه که «خارج آهنگ» نام دارد از سوی نشر «نون» روانه نمایشگاه کتاب تهران خواهد شد.

موسوی که علاوه بر شاعری، روزنامه نگار هم هست، می‌گوید که مجموعه شعر جدید او سه بخش دارد که عبارتند از «گسسته‌ها»، «شکسته‌ها» و «پیوسته‌ها».

 گسسته‌ها در برگیرنده شعرهای سپید، پیوسته‌ها شامل شعر های کلاسیک و شکسته‌ها در برگیرنده ترانه‌های این شاعر است.

عبالجواد موسوی در زمینه سرودن شعر شاعر پرکاری است، اما وقتی کار به انتشار اثر می‌رسد، در زمره شاعران کم کار قرار می‌گیرد. او به ایبنا گفته:«به گمانم یکی از آفت‌های شعر امروزمان اشتیاق بی‌پروا و بدون وسواس شاعرانی است که دوست دارند مدام شعر چاپ کنند. در چاپ مجموعه شعر باید وسواسی به خرج داد که معمولاً اغلب شاعران این وسواس را ندارند.»

 «خارج آهنگ» دومین مجوعه شعر این شاعر است. او پیش از این تنها یک مجموعه شعر منتشر کرده که «زخم و نمک» (سال 1388) نام دارد. با این حال او امیدوار است که با مجموعه دومش بتواندخاطره کتاب اول را از ذهن خوانندگان پاک کند؛« دلیلش هم این است که آن مجموعه خیلی شلوغ بود و من قدری با عجله و شتابزدگی آن را منتشر کردم. بنا به دلایلی دوست دارم این مجموعه به عنوان نخستین کتاب شعرم مطرح شود و مخاطبان روی این مجموعه تمرکز داشته باشند.»

مجموعه شعر خارج آهنگ عبدالجواد موسوی

مجموعه شعر تازه موسوی از لحاظ مضمون  هم متنوع است و به گفته خودش از شعرهای عاشقانه و عاطفی گرفته تا شعرهای تند سیاسی در این مجموعه دیده می‌شود.

سردبیر نشریه هایی چون کتاب هفته، الف و سوره می‌گوید:« در این بازار آشفته اگر مجموعه شعر درخشانی هم چاپ شود نمی‌توان آن را تشخیص داد و شعر خوب را از شعر بد تفکیک کرد. در واقع شاعران وقتی می‌خواهند کتاب شعر چاپ کنند بهتر است این پرسش را مطرح کنند که اگر کتاب من در قفسه کتابخانه دیگران نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟! بسیاری از شعرها چاپ می‌شود و آب از آب تکان نمی‌خورد. من نمی‌خواهم چنین باشد و به همین دلیل پس از سال‌ها کتابم را چاپ می‌کنم.»

با هم شعری از این مجموعه را می‌خوانیم:

  نه خانی اومده نه خانی رفته

چشای عاشقا افسون ندارن

بیابونا دیگه مجنون ندارن

درختا خیلی وقته جون ندارن

حالا ابرام دیگه بارون ندارن

تو این دشتِ سترون، دشتِ تفته

نه خانی اومده نه خانی رفته

دلم دل نیست، کوهِ رنج و درده

گواهم: اشک خون و روی زرده

به جون تو به جون هرچی مرده

هوا بس ناجوانمردانه سرده

اگرچه زیر پامون چاه نفته

نه خانی اومده نه خانی رفته

نشونی از یه رنگیّ و صفا نیس

دیگه هیچی به جز رنگ و ریا نیس

گمونم هیش‌کی فکر عاشقا نیس

زبونم لال: انگاری خدا نیس

سیاپوشن همه روزای هفته

نه خانی اومده نه خانی رفته

اگرچه بازی دنیا قشنگه

پر از سرگرمیای رنگارنگه

ولی از بختِ بد هرچی که سنگه

بدون شک نصیب پای لنگه

کسی از دست بختش در نرفته

نه خانی اومده نه خانی رفته

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 409814

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهران A1 ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۹
    1 2
    پلنگ