یک کارشناس مسائل بین الملل می گوید: تنظیم رابطه با افغانستان با وجود فاکتورهای تاثیر گذار بر مناسبات فی مابین بسیار دشوار است. دولت اشرف غنی و نیروهای نظامی این کشور نیز از چنان اقتداری برخوردار نیستند که بتواند بدون حضور نیروهای خارجی بقای خود را تضمین نمایند.

محمد اکبری: افغانستان پس از حضور اشرف غنی در قدرت و شکل گیری دولت وحدت ملی، باز هم نتوانست بر مشکلات امنیتی خود فائق آید. این کشور محل منازعه بازیگران بین المللی از گذشته بوده است و حضور نظامی امریکا در این کشور نتوانست پرونده طالبان را مختومه کند و این گروه کماکان به عنوان نیرویی تندرو و بروز شده در طول چندین سال، تاثیر زیادی بر مسائل مختلف این کشور دارد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان همسایه این کشور با داشتن مشترکات مختلف بر مسائل این کشور تاثیر داشته و تاثیر پذیرفته است. ایران به دنبال آرامش و ثبات و همچنین حضور اقتصادی در این کشور است و سیاست نزدیکی و تعامل با همسایگان را دنبال می کند. موضوعی که با فراز و نشیب هایی روبرو بوده است. سفر وزیر خارجه کشورمان به این کشور و دیدار با مقامات آن باعث شد با مرتضی خوانساری کارشناس مسائل بین المللی گفت و گویی ترتیب دهیم. این گفت و گو را از نظر می گذرانید.

روابط ایران و افغانستان در دوره های مختلف و بر اساس مسائل داخلی و بیرونی آن دارای فراز و نشیب بوده است. به نظرتان در حال حاضر این روابط از چه کم و کیفی برخوردار است؟


ایران و افغانستان در حوزه تمدنی ایران و اسلام واقع شده اند و روابط شان براساس مشترکات تاریخی، فرهنگی و زبانی استوار است. علیرغم پیوستگی تاریخی و مذهبی مناسبات طرفین به دلیل ظهور و سقوط طالبان و حضور نظامی آمریکا دراین کشور دارای فراز و فرود های خاص خود است و در چارچوب تعاریف مرسوم کلاسیک و دیپلماتیک مربوط به مناسبات فی مابین به سختی قابل تشریح است. رقابت های اقتصادی در افغانستان، تهدیدات متاثر از حوزه های امنیتی، بویژه در بخش های مربوط به تروریزم و افراط گرایی طالبان و هم چنین رقابت های امنیتی کشورهای منطقه و فرا منطقه، به بخشی از روابط ایران با افغانستان مبدل شده اند.
به هر تقدیر طرفین تلاش دارند علیرغم چالش های موجود، روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را با اراده مبتنی برمنافع متقابل به پیش ببرند.

در بخش اقتصادی فرصتهای فراوان برای همکاری های پایدار مشترک بوجود آمده و همین امر روابط اقتصادی فی مابین در سال 95 را به حدود 5 میلیارد دلار رساند و افغانستان با 2/4 ميليارد دلار واردات از کشورمان به پنجمين شريك تجاری ايران تبديل شد.

به نظرتان آیا بعد از پیروزی اشرف غنی روابط دو کشور دچار اختلال شده بود؟ سفر ظریف را در این مقطع چگونه ارزیابی می کنید.

ایران و افغانستان بعد از شکست طالبان و ورود نیروهای نظامی آمریکا و ناتو به این کشور، دو نوع رابطه را تجربه می کنند. یک نوع رابطه بر اساس اشتراکات میان دو کشور و نوع دوم رابطه بر اساس حضور نظامی آمریکا و ناتو در افغانستان می باشد. در بخش دوم یک اختلاف نظر اساسی در جریان است. درحالیکه دولت افغانستان به نیروهای خارجی به عنوان ناجی نگاه می کند، از دید ایران این نیروها اشغالگر و متجاوز محسوب می شوند. چالش دیگر روابط امضای سند امنيتی دوجانبه ميان افغانستان-امريکا و افغانستان- ناتو، می باشد، که آقای کرزی از امضای آن خود داری نمود. اما آقای اشرف غنی پس از ورود به ارگ ریاست جمهوری دستور امضای آن را صادر کرد. بر اساس بندهایی از این موافقنامه 20 صفحه ای نیروهای آمریکایی اجازه یافتند که که در مناطق مختلف افغانستان از جمله در نزدیکی مرز ایران در هرات، قندهار و شیندند تاسیسات و پایگاه های نظامی ایجاد کنند. این توافقنامه تا سال ۲۰۲۴ میلادی اعتبار دارد و آمریکا می تواند همواره حداقل ده هزار نیروی نظامی در این کشور مستقر نماید.

باید گفت که تنظیم رابطه با افغانستان با وجود فاکتورهای تاثیر گذار بر مناسبات فی مابین بسیار دشوار است. دولت اشرف غنی و نیروهای نظامی این کشور نیز از چنان اقتداری برخوردار نیستند که بتواند بدون حضور نیروهای خارجی بقای خود را تضمین نمایند.

بنابراین قبل از بررسی اختلال در روابط دو کشور در زمان آقای اشرف غنی، باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که اساسا دولت این کشور در تنظیم مناسبات خارجی به دلیل اشراف و حضور آمریکایی ها در سلسله مراتب دولتی از اختیارات مبتنی بر تصمیم گیرهای مستقل برخوردار نیست. بنابراین تمایل آقای اشرف غنی به نزدیکی بیشتر با آمریکا بر روابط با ایران ارجحیت پیدا کرده است. آقای اشرف غنی به خوبی می داند که دولت های گذشته در افغانستان از طریق نفوذ نیروها از جلال آباد هم مرز با پاکستان سقوط نموده اند، و دولت افغانستان همواره در بهبود مناسبات با ایران مقتدرتر جلوه کرده است. بنابراین ایران در هر شرایطی از رابطه، مهمترین کشور برای تامین امنیت افغانستان است. متاسفانه تروریسم داخلی و خارجی و حضورنیروهای نظامی آمریکا و ناتو دراین کشورکه مهاجرت سنگینی را بر ایران تحمیل کرده، امنیت کشورمان را هم به چالش کشیده اند، و این موضوعی است که در میان مقامات افغانستان کمتر مورد توجه قرار می گیرد.

می توان گفت که مهمترین هدف سفر آقای ظریف بعد از مروری بر موضوعات مرسوم در روابط دوجانبه، می تواند عدم خدشه به امنیت ایران از داخل خاک افغانستان باشد. آقای ظریف در زمانی به افغانستان سفر کرد که دکترین نظامی ترامپ در حال عملیاتی شدن و نیروهای نظامی آمریکا و ناتو در این کشور در حال افرایش برای ماموریت های رزمی هستند. مضافا اینکه چند روز قبل از سفر آقای ظریف، با تایید ناتو با استقرارجنگنده های دور پرواز اف16 نیروی هوایی آمریکا در افغانستان مواجه بودیم. هفته گذشته هواپیماهای جنگنده اف-۱۶ با برد عملیاتی 4200 کیلومتر از پایگاه هوایی آویانو در ایتالیا راهی فرودگاه بگرام در شمال کابل شده اند. استقرار این جنگنده ها در افغانستان یک تهدید جدی علیه منطقه است.

مشکلات و مسائل امنیتی افغانستان در حال حاضر در چه شرایطی است؟ روسیه هم می خواهد در این باره ورود کند. به نظرتان راه حل خوبی می تواند در این باره باشد؟

با توجه به حملات سنگین طالبان علیه نیروهای دولتی که کمتر در گذشته سابقه داشته ، اقتدار دولت و نیروهای نظامی به کلی زیر سئوال رفته است . ورود آقای حکمتیار به عرصه سیاسی که به نوعی ضعف و قوت دولت هم محسوب می شود، بعید است که تحول خاصی در آشتی ملی و یا تامین امنیت این کشور در آینده نزدیک ایجاد نماید. شروع و تشدید جنگ های درپیش رو ، به موج جدید مهاجرت و خروج سرمایه از افغانستان و تضعیف بیشتر دولت دامن خواهد زد .

از سوی دیگر حضور نظامی آمریکا و ناتو نیز تا کنون مبنای صلح و ثبات در افغانستان نبوده است. همین امر موجب تشویق تروریست ها و دخالت های بیشتر کشورهای خارجی شده و بر تشدید نا امنی ها در افغانستان دامن زده است. روسیه هم به دلیل سابقه تجاوز و ویرانگری و چهره غیر خوشنام در این کشور ظرفیت ایفای نقش ندارد. به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک نیز مسکو از چنان اعتباری در منطقه برخوردار نیست که نقش میانجیگرایانه اش مورد استقبال قرار گیرد. روی دیگر سکه ورود نظامی غیر مستقیم و نیابتی است. افغانستان با ورود نظامی روسیه ، صحنه رویارویی و درگیرهای های بیشتر خواهد شد و منطقه و جهان با یک سوریه دیگر روبرو می گردد و یافتن راه حل سیاسی برای پایان جنگ در افغانستان را به مراتب دشوار تر از قبل می کند. به مصلحت روسیه هم نیست که بعد از ورود نظامی به سوریه و ماجرای کریمه و همچنین تحریم های غرب علیه این کشور، و پیدا نشدن راه حل برای خروج از این بن بست ها، جبهه دیگری را بگشاید. بی شک نیروهای آمریکایی در آینده نزدیک درافغانستان در جنگ علیه طالبان به پیروزی نخواهند رسید و منطقه را نا امن تر از گذشته خواهند کرد. بنابراین حضور روسیه زمانی مثمر ثمر خواهد بود که نیاز به این حضور در امنیت منطقه احساس شود. فعلا ورود روسیه به مسائل افغانستان که مورد استقبال آقای اشرف غنی برای تامین امنیت افغانستان قرار گرفته، به دلیل تنوع بازیگران نتیجه بخش نخواهد بود.

نگاه امریکای ترامپ به افغانستان چیست؟ ترامپ چه سیاستی را دنبال خواهد کرد؟

افغانستان به دليل موقعيت ژئوپولیتيكی و مجاورت با كشورهای رقیب ديروز وامروز آمريكا از اهميت امنیتی بسزايی برای آمریکا برخوردار است. آمريكا می تواند با تسلط برافغانستان نفوذ وكنترل خود را بر كشورهای ايران، روسيه وچين و هند و پاکستان اعمال نمايد.
ترامپ درصدد است که امنیت ملی آمریکا را در افغانستان و عراق و سوریه با تروریسم مرتبط سازد و تروریسم را با گره زدن به امنیت جهانی برای ایجاد یک ائتلاف بین المللی در راستای سیاست ها و منافع آمریکا تعریف نماید.از اینرو مبارزه با تروریسم طالبان و داعش در کانون اصلی سیاست خارجی ترامپ قرار گرفته است.

ترامپ که در کارزای انتخاباتی اشاره ای به افغانستان و ناتو نداشت با شروع بکارش در کاخ سفید دکترین نظامی آمریکا جهت تحقق اهداف سیاست خارجی و امنیتی را در خاورمیانه فعال کرد و این منطقه را مرکز فعالیت های نظامی و امنیتی قرار داده است. ترامپ ظرف کمتر از صد روز زمامداری در کاخ سفید، بلندپایه ‌ترین مقام‌های امنیتی و ‌نظامی‌اش را به کابل فرستاد و طی دوبار مکالمه تلفنی با رئیس جمهور افغانستان، استراتژی جدیدنظامی در مورد این کشور را در آستانه عملیاتی شدن قرار داده است.

همزمان با عملیات آمریکا علیه داعش در موصل و رقه در سوریه، سیاست نظامی جدید ترامپ کشاندن یک جبهه جدید دیگر جنگ به افغانستان به بهانه مبارزه با طالبان است. پنتاگون قصد دارد با اعزام هزاران نیروی جدید نظامی به این کشور قدرت نمایی مبتنی بر حفظ هژمون آمریکا را در چالش با ایران و روسیه به نمایش گذارد. دستور پرتاب بزرگترین و قوی ترین بمب غیر هسته ای بشر در افغانستان، ماموریت به مک‌مستر، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، و ماتیس وزیر دفاع آمریکا برای سفر به افغانستان بمنظور بررسی های میدانی عرصه های نبرد، زمینه سازو روشنگر برنامه های نظامی آتی آمریکا در این کشور است .

گفته شده که در این سفرها برنامه چهار ساله امنیتی آمریکا برای افغانستان مد نظر بوده و در آن تمام نیازهای امنیتی برای اعزام نیروهای نظامی بیشتر و تدوین راهبرد در خصوص تغییرات در شیوه جنگ علیه طالبان و مهار رقابت های منطقه ای در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است . براساس گزارش رسانه‌ ها ، پنتاگون افزایش نیروهای خود تا 15 هزار نفر در افغانستان رامد نظر دارد و در حال حاضر حدود 8500 آمریکایی و ۵ هزار سرباز از دیگر کشورهای عضو ناتو در افغانستان مستقر هستند.

بنابراین یکی از مهمترین اهداف ترامپ برای لشگر کشی دوباره به افغانستان ایجاد پایگاه نظامی برای تثبیت هژمون آمریکا و مقابله با نفوذ ایران و روسیه در افغانستان و منطقه می باشد.

49312

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 663259

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =