در این وانفسای مدیریت انواع تبعیضها و در زمانی که کشور و ملت ایران نیازمند آرامش روانی از دست رفته خود هستند، و این دقیقا از روی آمارهای زد و خورد و افزایش میل به خودکشی و این آخری به آتش کشیدن مدرسه در شهر ارومیه کاملا قابل صحت سنجی است، از بزرگان شورای محترم نگهبان نیز انتظار میرفت تا این بار نیز بر اساس "مصلحت" و نه تبعیت صرف از قوانین بسیار قدیمی کشور، موضوع رأیآوری و رفع تعلیق از عضویت هم میهن زرتشتی شورای شهر یزد را فراهم میآوردند.
برای آبادانی کشور و درست در آوردگاه زمانی منطقه، هیچ الویتی به نظر بالاتر از "حفظ وحدت ملی" و "انسجام داخلی" برای پیروزی بر انواع توطئههای دشمنان وجود ندارد. چه بسیار غیرمسلمانان فداکاری که در جبهههای جنگ علیه رژیم بعثی عراق، خون و مال و ناموس خود را برای آرمانهای کشور قربانی نمودهاند. لااقل به پاس خون شهدای دیگر ادیان رسمی کشور باید در تتبعات فقهی و قانونگذاری در اسرع وقت تجدیدنظر کرد.
به هر حال حداقل یک جای ماجرا لنگ است، مگر میشود فردی نامزد شود، رأی بیاورد و بعد از رأیآوری بگوییم شرمنده! حتی دموکراسیهای اسلامی نیز نمیتوانند چنین موضوعی را در خود حل و فصل کنند چه رسد به دموکراسی به معنی عام کلمه. ایجاد انشقاق در بطن جامعهای که بیشتر مردمانش مسلمانند اما در کمال آرامش و نهایت صلح در کنار دیگر ادیان و پیروانشان برای ایران متحدالفکر و نظرند، نمیتواند به صرف تبعیت از قانون، و یا وحی منزل دانستن آنچه قابل تغییر است، توجیهپذیر باشد.
"فقه پویا"ی اسلامی که پایگاه اندیشه تمامی منتطران مصلح جهانی، آبشخور آن است، باید در کشور به سرعت بهروزرسانی شده تا تمامی ملتهایی که از "نص" فقه جامانده از قرون گذشته که اتفاقا قرین با ظهور خلافت اسلامی داعش در منطقه و کل جهان است و دقیقا چهرهای کریه از اسلامی جدیدالتاسیس را هویدا نموده است، از اسلام درست که رسولش اتمام کننده مکارم اخلاقی است بازبشناسند.
مگر میشود قواعد اخلاقی را نادیده گرفت و صرفا به قواعد فقهی بسنده کرد؟! مگر می شود اخلاق را قربانی قانون کرد؟!
نظر شما