تفکر جهانی و تصمیم منطقه‌ای در حوزه فرهنگ

سند 2030 غوغائی به پا کرد و پیرامون آن در محافل مختلف در موافقت و یا مخالفت سخن ها گفته شد. بعضی آن را از بین برنده شرف و حیثیت فرهنگی و عده ای آن را سندی فرهنگی بین المللی که دارای شاخصه های مترقی فرهنگی است دانستند.

من به متن آن نمی پردازم زیرا که تکرار مکررات است و دیگران گفته اند. اما نکته ای که می خواهم بگویم این است که آیا توسط مقامات مسئول تصویب شده یا خیر؟ آنقدر حر ف های گوناگون زده شد که معلوم نشد آیا تصویب شده و یا نه .مثلا شورای انقلاب فرهنگی یک بار از تصویب آن اعلام بی خبری می کند و یک روز می گوید از دستور کار خارج شد. دولت هم همینطور یک بار می گویند تصویب شد و یک بار می گویند اصلا تصویبی نبوده و در حاشیه مجالس جهانی ما در حدی که الزام آور نباشد آن را قبول کرده ایم.

دوم این که اگر این سند مترقی و گویا است پس چه نیازی به سند بالادستی در آموزش و پرورش بوده است.و اگر نیست توسط چه کسانی این امر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؟. همچنین آیا این دو در یک راستا هستند و یا با هم مغایرند و یا از بعضی جنبه ها هم خوانی و در بعضی جاها عدم هماهنگی در آن وجود دارد. کسی در این موارد بحث نکرده است. و تازه درجه و استواری ترجمه ها هم امری جدی است که کمتر به آن توجه می شود.

بسیاری از مخالفان و یا موافقان هر گز سند را نخوانده اند و یا شاید اگر بخوانند (حتی ترجمه فارسی) آن را دقیقا مقصود را نفهمند،  فقط به صرف اینکه مقامات مسئول بالاتر با آن مخالف و یا موافق اند این موافقت و یا مخالفت را ابراز می کند. موافقت و یا مخالفت با این گونه برنامه ها بی شباهت به فتاوی بعضی علما در گذشته و یا شاید الان هم نباشد که عده ای مسئله ای را هر طور دلشان می خواهد برای آنها طرح می کنند و پاسخ مورد نظرشان را می گیرند و بعد این می شود مستمسک ایراد به بعضی نقطه نظرات آنان. اگر این دانشمندان وقتی مسئله ای برای آنان طرح می شد توسط متخصصان موضوعی که مورد وثوق آنهاست به طور جامع تحقیق کافی کنند و با نگاهی جهانی پاسخ و یا فتوایی در خور بدهند وضعیت فرق خواهد کرد.
در این مورد و موارد مشابه سوال من این است که آیا نمی شود در مسائل فرهنگی هم جهانی فکر کرد و منطقه ای تصمیم گرفت؟ مگر نه این است که اسلام دین جهانی است و برای همه مسائل انسانی نظر دارد و مگر نه این است که بعضی محافل بشری امروزِ دنیا که کمتر سیاسی اند می خواهند برای گرفتاری های فرهنگی بشر راه حل ارائه دهند و بی غرضانه در حد بضاعتشان ایده پردازی کنند.چرا نقطه نظرات آنان به صورت نظام مند دیده نمی شود.

پیشنهاد من این است که در تنظیم اینگونه سند ها مانند آموزش و پرورش و یا آموزش عالی، سند های جهانی توسط متخصصان دلسوز دیده شود و در مقدمه این سند ها ذکر شود که ما با علم به این منابع و با توجه به افکار جهانی این سند ها را تدوین کرده ایم تا هم برای خودمان حجتی قوی تر داشته باشد و هم اگر در محافل خارجی تصویب و تأیید سندی مطرح می شود عالمانه بگوئیم که ما سند هائی برتر داریم و سند های شما را هم خوانده ایم.

اضافه کنم به مطلب فوق که در جلساتی که در کمیته علوم تربیتی پژوهشگاه علوم انسانی در رابطه با سند آموزش و پرورش یکی دو جلسه ای حضور داشتم. کسانی که در تدوین سند آموزش و پرورش دستی و یا تبحری داشتند ضمن اذعان به اینکه هنوز ابهاماتی در آن وجود دارد معتقد بودند که بسیاری از مفاهیم آنقدر متعالی است که شاید اجراپی نباشد، و هنوز کاملا اجرا نشده ، زمان بازبینی آن فرا رسیده و دوباره از نو باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. این به این معنا است که سندهائی که ما تهیه می کنیم یا آنقدر کلی است که قابل اجرا نیست و  یا از نظر نگارش آنقدر اصطلاحات مشابه در آن به کار می رود که برای اجرا ایجاد زحمت می کند و از همه مهمتر اینکه با سند های جهانی مقایسه و تطبیقی صورت نمی گیرد.
نگارش سند هایی این چنین خوب است ولی هم باید همه متخصصان درگیر کار شوند و هم به صورت نمونه (پایلوت) در جاهائی اجرا شود و هم جهانی به مسئله نگاه کرده و از جنبه های مختلف آن را دیده باشیم.

ما باید هم در تهیه و ترجمه اسناد تربیتی و علوم انسانی به زبانهای دنیا برای عرضه جهانی غفلت نکنیم. و  اگر نه برای همه جهان دست کم برای کشور های منطقه با رعایت همه اصول علمی، و نکات ادبی و ویرایشی پیشگام باشیم.

متاسفانه ما در صحنه های جهانی خیلی عقب هستیم. می خواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم اما از آنچه در دنیا می گذرد بی خبریم و یا اگر خبر داریم خبرهایمان کارشناسانه نیست و احساسی است و به همین احساسات اکتفا می کنیم. آنوقت هم مدعی هستیم و هم فکر می کنیم کاری برای انجام دادن وجود ندارد. اگر در نظام علمی و آموزشی و فرهنگی، مدیریت و برنامه ریزی داشته باشیم و در عین حالی که به اسلام افتخار می کنیم محققانه مسائلش را بررسی کنیم و در ترجمه دقیق برای مقابله و یا تعامل با دنیا آماده باشیم به چنین دشواری هایی بر خورد نمی کنیم.

پس باز تکرار می کنم که می توان ویا باید حتی در امور فرهنگی جهانی فکر کرد و منطقه ای تصمیم گرفت. و این نشان می دهد که وزرای فرهنگی و علمی ما هم همچون وزرای اقتصادی باید عالمانه و با دست پر از نظر فرهنگ اسلامی، جهانی فکر کنند و منطقه ای تصمیم بگیرند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 678342

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرحناز سلطانی IR ۱۹:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۴
    0 0
    متن بسیار جامعی بود استاد بزرگوار. سوالی باقی می ماند که چه کسانی با چه دیدگاهی صلاحیت موافقت و مخالفت آن را دارند؟ دلسوزی را بسیاری داعیه آن را دارند ولی از ظن خود.