رضوان حکیم زاده با بیان اینکه نمیتوان گفت «حال آموزش و پرورش مطلقاً بد است»، گفت: وزیر آموزش و پرورش تعبیر جالبی داشت که دیوارهای مدارس ما بلند است؛ به یک معنا این عبارت یعنی بین آنچه دانشآموزان در مدارس میآموزند با آنچه نیاز دارند، فاصله است و با راهحلهای قدیمی حرکت کردن و تلاش برای حل مسائل نهایتاً ما را به جایی میبرد که اکنون هستیم.
وی افزود: بسیاری از برنامههای استرس آفرین در مدارس میتواند کنار برود و فضای مدرسه با رعایت الزاماتی دلپذیرتر شود. تا حدودی توجه به آموزش و پرورش بیشتر شده است، برای مثال اعتباری که برای توسعه و رایگان شدن پیش دبستانیها در مناطق دوزبانه و محروم مصوب شد، بسیار خوب است که یک حرکت رو به جلو محسوب میشود.
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه در کنار این کارهای کمی باید تحولاتی در خصوص عدالت آموزشی و کیفیتبخشی به آموزشها صورت گیرد گفت: تغییر نگاه به نقش معلم مهمترین مسئله در ایجاد تحول است، کار معلمی جایگاه رفیعی دارد و با کارمندی متفاوت است اما در زمان تصمیمگیریها این نقش محوری را مدنظر قرار نمیدهیم و برای مثال راه ادامه تحصیل معلمان را سد میکنیم.
وی گفت: سیاستهای کلان باید همراستا با تقویت نقش معلمان باشد تا برای جذب معلم دنبال راههای کوتاهمدت نرویم. با توجه به شرایط دانشگاه فرهنگیان اکثر معلمان ما فراتر از حد انتظارند؛ وقتی برای رفع کمبود نیروی انسانی عجله داریم، به آموزش یکساله روی میآوریم در حالی که یک سال آموزش کافی نیست اما معلمان با خلاقیت و انگیزه، کمبودها را جبران میکنند.
وی با ابراز امیدواری از اینکه با توجه به شرایط و امکانات دانشگاههای فرهنگیان بعضی از این دانش آموختگان و معلمان فراتر از حد انتظار ظاهر می شوند گفت: ما نمی توانیم بدون توجه به امکاناتمان انتظاراتی داشته باشیم. به علت کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش مجبور هستیم تا از مسیری به غیر از دانشگاه فرهنگیان رشته های غیر مرتبط را جذب کنیم؛ یک سال آموزش نمی تواند مهارت ها را فراهم کند، اما اغلب این معلمان با توانمندی ها و خلاقیت خودشان این کمبودها را جبران می کنند.
معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه آموزش در مقطع اول دبستان به مراتب از آموزش به مقطع دکتری دشوارتر است ادامه داد: سوال اصلی اینجاست که چرا با وجود این واقعیت و سختی کار معلمان مقطع ابتدایی، به قدر کافی به آنها توجه نداریم و برای آنها مزایا و منزلتی هم پایه اساتید دانشگاه قائل نمی شویم؟ اگرچه کار معلمان این مقاطع حیاتی و دشوار است اما اهمیت کار آنها را به رسمیت نمی شناسیم. چرا برای کسی که با مدرک دکتری در آموزش و پرورش مشغول به کار است و برای شخصی که در دانشگاه تدریس می کند به یک انداره ارزش قائل نمی شویم؟به نظر می رسد باید نوع نگاهمان را تغییر دهیم.
حکیم زاده در ادامه با انتقاد از آزمون های بین مقطعی در آموزش و پرورش گفت: اگرچه کنکور یکی از متهمان اصلی مشکلات آموزشی دانش آموزان است اما متهم اصلی نیست. در حال حاضر دانش آموزان بارها وارد آزمونهای تیزهوشان، مدارس نمونه دولتی و شاهد شده و فشار زیادی را متقبل می شوند.
وی افزود: این درحالی است که در کنکور با توجه به افزایش ظرفیت دانشگاهی جز در چند رشته محدود مانند شاخه پزشکی در رشته تجربی با مشکل ظرفیت رو به رو نیستیم و دانش آموزان مطمئن هستند که صندلی برای آنها وجود دارد.
وی در ویژه برنامه تلویزیونی پرسشگر با انتقاد از آزمونهای آموزش و پرورش در صدمه به دانش آموزان ادامه داد: خیانت دیگری که می توانم از آن نام ببرم برگزاری آزمونهای مصاحبهای برخی مدارس در مقطع ابتدایی و اول دبستان است اما از آن فاجعه بارتر کار برخی مدارس برند است که گاهی تا 6 سال دانش آموزی را آموزش می دهند اما در میان مسیر و در زمان تغییر مقطع او را از قطار آموزشی خود پیاده می کنند، چرا که می خواهند دانش آموزان برتر دیگری را جذب کنند. به این ترتیب مسئولیت دانش آموزی که خودشان او را آموزش دادهاند را نمیپذیرند.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش به لحاظ دستور العملی می تواند بر کار این مدارس نظارت کند تصریح کرد: اما واقعیت این است که ورود به برخی از این مدارس حتی از ملاقات با هیئت رئیسه دانشگاه تهران نیز دشوارتر است.
حکیم زاده با اشاره به اینکه. تغییر نگاه باید به سمت نقش معلمان و الزامات آموزش نیروی انسانی باشد گفت: در سیاست کلان سازمانها نیز باید هم خوانی وجود داشته باشد. برای مثال نمی توان گفت که باید افزایش جمعیت داشته باشیم اما تعداد معلمان تغییری نکند، در نتیجه باید به الزامات اعتباری و ساختاری سند تحول توجه داشت.
وی در پایان گفت: امیدواریم تا رسانه ملی به جای تامین هزینههایش از طریق تبلیغ کلاس های کنکور، برنامه های خود را به آموزش و آگاهی رسانی به خانوادهها معطوف کند.
47238
نظر شما