۰ نفر
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۱

محمدرضا یزدان‌پرست *

تلخ است اما حرف از بی‌اخلاقی در رقابت‌های انتخاباتی، کلیشه ای شده.

تلخ است اما سخن از دروغ و تهمت هایی که بی سند، روی هوا گفته شد تا امید و اعتماد مردم را تخریب کنند، تکراری شده.

اما از این‌ها مهمتر و تلخ تر، حجم توقعی است که نامزدهای رقیب دولت مستقر، ایجاد کرده اند و جامعه ایران سی ام اردیبهشت به بعد را به خطر انداخته اند.

از در و دیوار، سند و دلیل و مدرک بارید و از صغیر و کبیر اظهارنظر کارشناسی و قانونی صادر شد که این وعده های تخیلی، روی کاغذ هم نوشتنی نیست چه برسد که در مقام عمل، شدنی باشد اما تشنگان خدمت(!)، گوش شنوایی نداشتند و در سودای قدرت، برای خریدن رای مردم، بدون کنتور، وعده دادند و عدد صادر کردند و رقم بالا بردند.

اینکه مردم گول این اعداد و قول ها و پول ها را میخورند-که خدا نکند- یا با تعقل و تدبر در 29 اردیبهشت دست به انتخاب میزنند، موضوع این نوشته نیست. حرف از این است که این وعده ها با جسم و روح و روان این جامعه به عنوان موجودی زنده چه خواهد کرد!

قصه از تقسیم جامعه به اقلیتی زالوصفت و رانتخور و بی درد و اکثریتی به قول خودشان "بدبخت"[دور از جان مردم] شروع شد آن هم با اعدادی حاصل شاعرانگی و بعد کار به قول ایجاد میلیونی شغل رسید و چندبرابر کردن یارانه؛ این مصیبت اقتصادی -اجتماعی امروزمان.

اما آقایان -که یکی شان هم شست اش خبردار شد وعده هایش نگرفته و هتریک اش در باخت، حتمی است و فرار را بر قرار ترجیح داد- لحظه‌ای در خلوتشان به خودشان نگفتند "خودمان که میدانیم این قول ها عملی نیست. اگر پیروز شدیم با جامعه ای که توقع اش را برای بهشت شدن ایران به سقف آسمانها چسبانده ایم، چه خواهیم کرد؟!"

چه بسا این متوقع کردن‌ها، سر به اعتراض های غیرقابل کنترل بگذارد و البته حد بی مسوولیتی، بهشان اجازه نداد که دوباره در خلوتشان به خودشان بگویند "اگر بازنده شدیم، این توقعی که ساخته ایم گریبان کل کشور را خواهد گرفت و کیان وحدت ملی‌مان را تهدید خواهد کرد."

آنها و هوادارانشان اندکی نیندیشیدند که ایران و زندگی ایرانی، سی ام اردیبهشت به بعد هم هست و دنیا به آخر نخواهد رسید.

■■■

فردای انتخابات و با اعلام قطعی نتایج آرا، جامعه ایران دورنمایی خواهد داشت دور از وحدت و صمیمیت و همکاری و همدلی و صداقت. چگونه؟ اینگونه:

چگونه میشود از مردم این جامعه توقع داشت که متحد باشند وقتی شدیدترین خط کشی ها را در کوران مبارزات انتخاباتی بین نامزدها دیده اند؟!

چگونه می‌شود از مردم این جامعه توقع داشت که با نامزد پیروز، همراهی صددرصدی کنند وقتی برخی نامزدها برای کارشکنی و تخریب حریف، از هیچ چیز فروگذار نکردند؟!

چگونه میشود از مردم این جامعه توقع داشت که همچنان صداقت محض، سرلوحه شان باشد وقتی برخی نامزدها عین نقل و نبات دروغ گفته اند و تهمت زده اند؟!

چگونه می‌شود از مردم این جامعه توقع داشت که شروع پاکی و پاکدستی را از خودشان بدانند وقتی برخی نامزدها مثل نخودچی و کشمش، پرونده فساد و رانت از دیروز و امروز هم رو کرده‌اند؟!

و چگونه می‌شود از مردم این جامعه توقع داشت، حرمت هم و حرمت ایران را نگه دارند وقتی برخی نامزدها، حرمت هیچ چیز و هیچ کس را نگه نداشتند؟!

■■■

این پنج "چگونه می‌شود" را حالاحالاها میتوان برشمرد و ادامه داد. البته بدون شک، مردم ایران صبورتر و آگاه‌تر و متین‌تر از این حرف ها هستند که با دیدن این کج روی ها، هنجارهای متعالی زیست جمعی و مرزهای اخلاق را زیر پا بگذارند ولی بد نبود برخی نامزدها، روزهای رقابت را به بازی مرگ و زندگی تبدیل نمیکردند.

انگار نه انگار این جامعه و این مردم و این کشور خواهد بود؛ حتی اگر آنها بازنده باشند یا نباشند.

*روزنامه‌نگار و مجري تلويزيون

47234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 666183

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =