دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حساب توییتر خود هم هنگام با روز سیزدهم آبان به گلایه نوشته بود که چرا تاکنون رویداد سیزدهم آبان سال ۵۸ از زبان سینمایی طرف ایرانی روایت نشده است.

نگارنده که از نزدیک در جریان تحقیق و نگارش فرهاد توحیدی از رویداد موصوف بودم در کامنتی به این نکته اشارت و وزیر را با عبارت بسم الله به پیگیری مجدانه این آرزوی اش دعوت کردم.

حقیقت این است که اغلب جوامع و از جمله کوچولو های خلیج فارس به ضرورت تبیین هنری برای هویت سازی ملت_دولت خویش واقف شده اند و در این مسیر با برنامه می کوشند.(برای نمونه می توان به راه اندازی اخیر موزه لوور در ابوظبی اشاره کرد) اما سوگمندانه در ایران ما که دارای هویت هنری دیرپایی است با انواع تنگ نظری ها و مصلحت اندیشی ها موجب بروز محدودیت برای هنرمندان مان شده ایم.

نگاه قیومیت و صغار گونه مقامات به هنرمندان بالیده در انقلاب اسلامی هم چنان موجب بسته بودن امکان تولید آثار هنری را سبب شده و از این تنگ چشمی، تولیدات خودی کاهش و جا در سفره و پیشخوان ملت برای محصولات خارجی بازتر شده است. نگارنده نخستین بار که در سال ۲۰۰۴ به فستیوال سینمایی کن رفت شاهد غرفه نحیف و شمار اندک تولیدات سینمایی رژیم اشغالگر قدس بود اما پس از طی دوازده سال در سال ۲۰۱۶ وضعیت سینما ی این رژیم مثال زدنی است. حال مقایسه کنید با وضعیت سینمای ایران اسلامی را طی همین سال ها !

نگارنده در دی ماه سال پیش پس از تغییرات ریس سازمان سینمایی ضرورت تغییر پارادایم مدیریت سینمای ایران را یادآوری کرده بودم اما آنچه ضروری می نماید تغییر پارادایم اداره فرهنگ و هنر در کشورمان است تا فرهنگیان و هنرمندان مان به مثابه آدمیانی متعهد و باورمند به اصول و ضوابط قانونی کشور از سوی مقامات شناخته شوند تا آنان با فراغت بال و نه نگران ممیزی و ... مسءولیت خویش را آگاهانه و آزادانه در پیشبرد هنر مبتنی بر شاخص های ایرانی اسلامی بر عهده گرفته به انجام رسانند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 731745

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =