رقص مرگ اوباما با سناتورها در کنگره

رئیس جمهور ایران و وزیر خارجه او خوشبینانه وشاید واقع بینانه معتقدند حصول یک توافق منطقی دوراز دسترس نیست.اما متقابلا این خوشبینی مانع از بیان احتمالات بد در آینده توسط روحانی نشد،آنگاه که تلاش کرد با زیرکی تمام و حیرت آوری وظایف رئیس جمهوری ایالات متحده را در قبال توافق با تهران به او یادآوری کند.

روسای جمهور ایالات متحده بیش از داشتن رابطه خوب با سناتور ها، نیازمند نداشتن یک رابطه بد با آنها هستند. البته تا آنجا که موضوع به رئیس جمهوری مانند اوباما ختم نشود که همه را سردر گم کرده است.آنوقت صورت مسئله قدری متفاوت خواهد شد. او اکنون از بسیار ی جهات با دیگر روسای جمهور کشور متفاوت و به تنهاترین رهبر کشور طی 60 سال گذشته، حتی بدتر از ریچارد نیکسون سرخورده تبدیل شده است.وجود رئیس جمهوری با این ویژگی ها به عنوان رهبر قدرتمند ترین کشور دنیا چگونه می تواند در متحدان اطمینان و درمیان مخالفان ایجاداعتماد کند؟.این نه یک طنزتلخ سیاسی،بلکه واقعیتی ست که امروز به طور جدی در برابر ما قرار دارد. واقعیتی که بزودی و با انجام انتخابات حساس میاندوره ای ماه نوامبر مجالس قانونگذاری، شکل بغرنج تر و جدی تری به خود خواهد گرفت. وقایع ماه نوامبر بیشتر از آن جهت اهمیت دارد که به احتمال قوی نتیجه انتخابات به تغییر موازنه قوا در حوزه تصمیم گیری و نهایتا قدرت گرفتن حیرت آور جمهوریخواهان تندرو علیه پرزیدنت اوباما منجر خواهد شد. اتفاقی که به سادگی از کنار آن نمی توان گذشت. دستکم به دلیل تاثیرات و حساسیت شگفت آور آن بر سیاست خارجی کشور. موارد متعددی از این دست حساسیت ها در برابر ما قرار دارند. روسیه، اوکراین، سوریه،عراق،تروریسم و مشخصا داعش،لیبی ،افغانستان،پاکستان ، اختلافات روز افزون با متحدان عرب خصوصا اعراب خلیج فارس،صلح خاورمیانه و البته پرونده اتمی ایران ،همگی نمونه هایئ آشکار و قابل مشاهده ازاین گرفتاری ها و حساسیت های مرتبط با آن است.اما تا آنجا که موضوع به ایران مربوط می شود با توجه به سرمایه گذاری هنگفت آقای   اوباما در این پرونده نحوه حل یا عدم آن به مسئله ای ویژه برای رئیس جمهورو تیم کاخ سفید تبدیل شده است. ویژه به این اعتبار که در صورت عدم حصول یک توافق با تهران یا آنگونه که مک کین و مندنز می گویند حصول یک توافق بد ،و متعاقبا واگذاری بازی به حزب رقیب در انتخابات پیش رو، سرنوشت سرمایه گذاری های به عمل آمده به چه فرجامی ختم خواهد شد؟.مشکل این است جمهوریخواهان و حتی گروهی از سناتور های دمکرات با بنیان نظری آقای اوباما دربرخوردبا ایران و پرونده اتمی این کشور دچارمشکل هستند و می گویند از مسیر کنگره با اتکا به همفکران و حامیانشان  توافق بد را تصویب نمیکنند.مسئله نگران کننده اکنون تنها عدم توافق با ایران نیست ، بلکه در حالتی اثباتی ، شرایط پس از توافق احتمالی وچگونگی تصویب قانونی آن در کنگره موضوع  اصلی ست.بحثی حساس نه فقط برای کاخ سفید که حتی برای تهران به عنوان طرف دوم توافق.
پرزیدنت روحانی وظریف وزیر خارجه او خوشبینانه وشاید واقع بینانه معتقدند حصول یک توافق منطقی دوراز دسترس نیست.اما متقابلا این خوشبینی مانع از بیان احتمالات بد در آینده توسط روحانی نشد،آنگاه که تلاش کرد با زیرکی تمام و حیرت آوری وظایف رئیس جمهوری ایالات متحده را در قبال توافق با تهران به او یادآوری کند . رئیس جمهور ایران در سفر ماه گذشته خود به نیویورک در پاسخ به این سوال که در صورت مخالفت کنگره با توافق هسته ای ، تهران چه موضعی اتخاذ خواهد کرد؟ گفت" این مشکل پرزیدنت اوباماست" .آقای روحانی تاکید کرد" توافقات میان دولت ها صورت می گیرد و آقای اوباما حتما راه حلی برای این موضوع پیدا خواهد کرد". تا آنجا که به منطق دیپلماسی بر می گردد آنچه روحانی به آن اشاره کرده نکته درستی ست .اما به نظر نمی رسد موضوع به همینجا ختم شود. اگرچه حصول توافق اتفاق غیر ممکنی به نظر نمی رسد اما با توجه به موقعیت آقای اوباما در برابر مخالفان قسم خورده اش، هرگونه توافق یا تفاهم با 3 مانع روبرو خواهد شد:
نخست ،توافق با تهران موفقیت بزرگی خواهد بود اما برخورد سیاسی و به شدت انتقادی با آن در کنگره عمدتا به دلیل جایگاه تضعیف شده رئیس جمهور موضوعی ست که میتواند منطق توافق یا تفاهم احتمالی را به ضد آن تبدیل کند.دوم، توافق با تهران از نگاه کاخ سفید یک چیز است ، لغو تحریم ها از دید کنگره یک چیز دیگر.البته تصویب قوانین جدید به نفع توافق ،همزمان با لغو قوانین قبلی و پذیرش تعهد عدم تصویب تحریم های جدید خود مطلب دیگریست.سوم ، به نگاه منفعت طلبانه مخالفان مربوط می شود.تندروهایی مانند  مک کین ،یا جان بینر میگویند" چرا و به چه دلیل اکثریت جمهوریخواه اکنون که در موضع قدرت هستند باید امتیازی بزرگ به رئیس جمهورو در نهایت حزب دمکرات بدهند که به تقویت موضع آنها منجر خواهد شد؟ این دیدگاه حامیان قدرتمندی هم دارد. نگاهی تنگ نظرانه ، منفعت طلبانه و برخلاف منافع ایالات متحده.
اکنون شاید در مقابل اینگونه موضع گیریهاخود  توافق تهران - واشنگتن خیلی مهم نباشد - البته در جای خود اهمیت دارد- ولی به اعتقاد کارشناسان ، تحلیل گران و دیپلمات های مقیم واشنگتن آنچه فعلا اهمیت زیادی پیدا کرده نتیجه رقص مرگ آشکارو سیاست پنهان میان کاخ سفید وکنگره در قبال ایران است که از مدتها قبل شروع شده و ما تنها نظاره گر آن از پشت شیشه های مات هستیم. یک دیپلمات غربی مقیم واشنگتن میگوید "نمی توان انجام مذاکرات پشت پرده میان دولت و کنگره را منکر شد ولی باید دید رئیس جمهور در قبال آنچه انتظار دارد ، قرار است چه امتیازی بدهد؟.اول کسب اعتماد سناتورها بعد توافق با تهران یا ابتدا توافق با تهران بعد مراجعه به آنها!".
نکته اصلی همین است. آقای اوباما تا زمانی که نتواند کلیدی برای حل مشکل پیدا کند،معلوم نیست با پرونده زیر بغل زده توافق با تهران، پشت دربهای بسته کنگره میخواهد چه کند؟.matinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 380240

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
    1 0
    البته بنظر من امریکا هم یک عده نومحافظه کار داره که خیلی صداشون بلنده اما قدرتشان خیلی زیاد نیست. جمهوریخواهان عاقل هم همراه دموکرات ها خواهان حل این پرونده هستند ولی به دلایل سیاسی توپ را در زمین دموکرات ها نگه می دارند. گمان نکنم اوباما هم با کنگره خیلی مشکلی داشته باشد چون اصولا این پرونده کارایی ابزاری ندارد. همه کشورها همه جور مانور روی آن داده اند و بیش از این جای مانور دادن ندارد.