۰ نفر
۲۸ تیر ۱۳۹۶ - ۱۹:۲۸

به همان میزان که انتخاب مکرون در فرانسه با استقبال گرم کشورهای غرب اروپا مواجه شده، در کشورهای مرکزی و شرقی اروپا این انتخاب با شک و شبهه همراه است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از اتاق تهران، انتخاب امانوئل مکرون به عنوان رئيس‌جمهور فرانسه با گرمی کمی بیشتر از انتخاب سیلویه گولارد، یک سیاست‌مدار لیبرال فرانسوی در پارلمان اروپا و متحد رئيس 39 ساله جدید دولت، مواجه شد. گولارد با شوق می‌گوید: «سرانجام، سرانجام اروپا و فرانسه با هم آشتی کردند. چه نمادی! یک رئيس‌جمهور جوان، متمرکز روی آینده، وارد موزه پادشاهان فرانسه می‌شود برای اينكه سرود اروپا را بخواند.»

واکنش رسمی لهستان به این انتخاب نیم‌بند بود؛ رئيس‌جمهور این کشور، آندرزج دودا، گفته است که امیدوار است دیالوگ بین فرانسه و لهستان بر اساس اصول مشترک و احترام به برابری دو کشور و افراد آزاد آن برقرار شود. یک هفته پیش از آن، دودا در تلویزیون دولتی گفته بود که اگر مکرون رئيس‌جمهور شود، خیلی سخت می‌تواند اعتماد لهستان را به کشور فرانسه بازگرداند.

به همان میزان که انتخاب مکرون در فرانسه با استقبال گرم کشورهای غرب اروپا مواجه شده، در کشورهای مرکزی و شرقی اروپا این انتخاب با شک و شبهه همراه است و همین تضاد بین دیدگاه‌ها نشان از وسیع‌تر شدن شکاف بین شرق و غرب اروپا در آینده دارد؛ شکافی بین دولت‌های قدیمی‌تر در  غرب اروپا و دولت‌های جدیدتر در شرق این قاره.

نخی نیست که کشورهای اروپایی را به یکدیگر بدوزد و تضاد منافع، ارزش‌ها و دیدگاه‌های ملی هنوز مانع مشاهده یک «اروپای کامل و آزاد» می‌شود که جرج بوش پدر، رئيس‌جمهور اسبق امريكا، در سال 1989 در حالی که به نظر می‌رسید جنگ سرد به انتهای خود می‌رسد این قاره را آن‌طور توصیف کرد. شکاف بین شرق و غرب اروپا بخشی از دو روند نوظهور است که سیاستمداران اروپایی خواهان اروپای کامل و آزاد را به ناامیدی وامی‌دارد.

اولین روند نوظهوری که سیاستمداران کهنه‌کار اروپایی موافق یکپارچگی اروپا را نگران کرده، به قدرت رسیدن نخست‌وزیر فعلی مجارستان، ویکتور اوربان، از سال 2010 است که عملا اعلام کرد این کشور اولین دموکراسی غیرلیبرال در اروپا خواهد بود. او یک ملی‌گرای به شدت محافظه‌کار است که به مقابله با سیاست‌های بروکسل برخاسته و تلاش می‌کند دادگاه‌ها، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و جامعه مدنی مجارستان را سرکوب کند.

دومین روند نوظهوری که یکپارچگی اروپا را کمرنگ می‌کند، کشورهای منطقه بالکان، یعنی آلبانی، مقدونیه، صربستان و دیگران هستند که مشتاق عضویت در اتحادیه اروپا هستند. آنها هنوز راه درازی برای عضویت در پیش دارند چراکه درگیر موانع زیادی هستند مثل درگیری‌های قومی، بی‌ثباتی سیاسی، نظارت دولتی ضعیف، شکنندگی اقتصادی، فساد و جرایم سازمان‌یافته. حتی تعداد کمی از کارشناسان می‌گویند که یک جنگ خونین مثل آنچه در دهه 1990 در یوگسلاوی سابق رخ داد، به زودی در این منطقه اتفاق خواهد افتاد. با این حال، دیمیتار بچف، یک کارشناس دانشگاه کارولینای جنوبی، می‌گوید که مشکلی مثل سرخوردگی غرب از منطقه ممکن است با رکود در این ناحیه جمع شود و این کشورها شاهد عقب‌گرد دموکراتیک باشند. برخی از اتفاقات، ممکن است که کشورهای منطقه بالکان را به شدت از اروپا دور کند و آنها را به دامن روسیه بیندازد و به این ترتیب، تب پروژه‌های ملی‌گرایانه و مرزکشی دوباره بالا بگیرد.

ابرهای تیره بر فراز کشورهای منطقه بالکان و تفاوت‌های غرب و شرق اروپا پدیده‌هایی به‌هم‌مرتبط هستند. هریک از این اتفاقات منعکس‌کننده ناامیدی نخبگان سیاسی اروپای غربی از روند یکپارچگی اروپا طی ده سال اخیر است. بسیاری از غربی‌ها مشکلات اقتصادی این قاره را متوجه کشورهای شرقی و جنوبی می‌دانند و تلاش می‌کنند که بر این کشورها فشار وارد آورند.

بنابراین با اينكه مکرون در دوران تبلیغات انتخابات فرانسه به نفع اتحادیه اروپا صحبت می‌کرد اما در عمل، تنش‌های درونی در داخل این اتحادیه تا سطح کارزار انتخاباتی او نیز بالا آمد. دولت ملی‌گرای محافظه‌کار لهستان وقتی که مکرون از استانداردهای دموکراسی اتحادیه اروپا و حاکمیت قانون در آن انتقاد می‌کرد عصبانی شد. او حتی رئيس‌جمهور لهستان را با ولادیمیر پوتین که رئيس‌جمهور اقتدارگرای روسیه است مقایسه کرد و دولت این کشور را ناراحت کرد.

از سوی دیگر، کشور کوچکی در همسایگی روسیه به نام استونی وجود دارد که روی نیاز به اروپا و اتحاد با ناتو پافشاری می‌کند تا بتواند در این میانه، استقلال خود را حفظ کند که سیاستی مغایر با لهستان و مجارستان است. از سوی دیگر، کشور پرقدرتی مثل آلمان تلاش می‌کند که دولت‌های راست‌گرایی مثل لهستان را تحمل کند و با آنها با مدارا رفتار کند. شاید یکی از دلایل این مدارا، بلاهایی است که آلمان طی جنگ جهانی دوم بر سر لهستان آورده و آنها را به شدت نسبت به این کشور بدبین کرده است.

در هر حال، پیروزی مکرون در فرانسه را نمی‌توان خیلی نشان خوبی برای اتحاد و یکپارچگی در این قاره در نظر گرفت؛ مکرون غرب اروپا را با هم متحد کرد اما هم‌زمان باعث شکاف بین غرب و شرق این قاره نیز شده است. این شکاف در آینده وسیع‌تر نیز خواهد شد.

 

39224

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 688517

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =