تاریخ را می‌توانیم به شکل زیبایش تکرار کنیم

یادم می‌آید دوم خرداد 1376 جمعه بود مردم در صف های طولانی ایستادند و رای دادند به آقای خاتمی مثل همین جمعه 29 اردیبهشت.

آن روز انتهای دولت آقای هاشمی بود و رقیب قدرتمند آقای خاتمی جناب آقای ناطق نوری بودند.

خیلی روزهای جالب و پر تنشی بود .

برمیگردم به شنبه 16 فروردین 1376 از دفتر رئیس ستاد آزادگان با من تماس گرفتند و گفتند حاج آقا با شما کار دارد تشریف بیاورید دفتر .

رفتم دفتر جناب آقای وکیلی رئیس ستاد آزادگان . در این دیدار ایشان به من گفتند دوست داری کار سیاسی بکنی ؟ گفتم بله تا چه کاری باشد ؟ گفت در ستاد انتخابات بروی کمک کنی ؟ چون جو و حال و هوای جامعه و بخصوص سازمان های دولتی چندین ماه بود به سمت و سوی آقای ناطق بود و پیش بینی ها بر این بود که تقریبا دولت آقای ناطق تشکیل میشود و حتی تعدادی از دوستان آزاده بنده به عنوان نماینده ایشان در سازمان ها مشغول کار آموزی بودند ، به فکرم رسید که آقای وکیلی میخواهد بگوید بروم ستاد آقای ناطق ؟ اما گفت میروی ستاد آقای خاتمی ؟؟؟؟

تعجب کردم اما گفتم باشد .

گفت برو بلوار کریم خان قبل از چهار راه حافط - خیابان به آفرین - ساختمان به آفرین پیش آقای تابش خواهر زاده آقای خاتمی هماهنگ کردم و منتظر شماست .

ساعت حدود 7 غروب بود ، وارد این ساختمان شدم . فکر میکنم طبقه پنجم بود . برای اولین بار با آقای تابش دیدار داشتم و چون منتظر من بود به گرمی از من استقبال کرد و به تعداد دیگری که در آن محل بودند معرفی نمود که اکثرشان یزدی بودند و از ایثارگران دوران دفاع مقدس ،

آقای تابش گفتند قرار است اینجا کمیته ایثارگران ستاد مرکزی انتخاباتی آقای خاتمی تشکیل شود و تا یک ساعت دیگر هم با آقای خاتمی دیدار خواهیم داشت ..

حدود یک ساعت بعد اولین دیدار ما با آقای خاتمی برگزار شد و پس از نماز مغرب و عشا در یک جو صمیمی در نمازخانه روی موکت نشستیم و صحبت کردیم .

ابتدا آقای تابش تشکیل کمیته ایثارگران در این ستاد را اعلام و پس از آن همه را معرفی کردند .

آقای خاتمی شروع به صحبت کردند و ضمن خوش آمد گفتند با این همه تبلیغی که برای آقای ناطق شده من فکر میکنم 5% ( پنج درصد ) رای داشته باشم لذا زیاد روی پیروزی در این انتخابات حساب باز نکنید و هرکس دلش میخواهد بماند .

آقای پاک نژاد به عنوان رئیس کمیته ایثارگران گفتند : حاج آقا شما پیروز این انتخابات هستید و در ادامه گفت حضرت آیت ا.... حسن زاده آملی به طلاب شان گفتند این سید رئیس جمهور آینده ایران است و مواظبش باشید .

ما و همه حتی آقای خاتمی که در آنجا نشسته بودیم و از اوضاع و احوال جامعه با خبر بودیم و میدیدیم چه میگذرد ، با ناباوری گفتیم بله و ان شاء ا... آقای دکتر صحیح میگویند ، اما حقیقتا تردید داشتیم .

کارمان را در این کمیته شروع کردیم اما حریف بسیار قوی بود با تمامی امکانات و پشتیبانی ها و اوضاع انتخابات بگونه ای بود که دعا میکردیم در بهترین حالت خدا کمک کند فرجی شود و انتخابات به دور دوم برسد ؟

حدود همین روزهای 29 تا 30 ام اردیبهشت 76 بود که یواش یواش صحنه و جو جامعه و انتخابات عوض شد و مردم به سمت و سوی آقای خاتمی اقبال کردند و روز جمعه 2 خرداد 1376 پیش بینی حضرت آیت ا... حسن زاده آملی به لطف و اراده خداوند منان محقق شد و ۲۹٬۱۴۵٬۷۵۴ نفر از ملت بزرگ ایران به پای صندوق های رای آمدند و آقای خاتمی با ۲۰٬۱۳۸٬۷۸۴ رای منتخب بیش از 55% واجدان شرایط رای دهندگان و هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران شدند .

پیروزی آن روز توسط مردم و بصورت گفتمان های چهره به چهره اتفاق افتاد . نه تلگرامی بود و نه اینستاگرام و نه توئیت بلکه اراده و عشق مردم بود که آن حماسه را آفرید .

باورش سخت بود اما شد و همه متعجب بودیم و دیدیم قدرت معجزه مردم چه بود .

مردم اعتماد کردند که بعضی از کج روی ها و اعمال سلایق شخصی در روند تحقق انقلاب اصلاح شود و عزت و کرامت مردم در جامعه متناسب با اهداف انقلاب و آنچه که در قانون اساسی نوشته شده بود حفظ و حراست شود .

آقای خاتمی قول دادند در کشور اصلاحات کنند و به عزت و کرامت انسانی و اندیشه های پاک و سلامت و خادم بها بدهند .

8 سال پر تلاطمی را در صحنه های سیاسی کشور داشتیم ، اما متاسفانه در این مدت 8 سال و در این مسیر اصلاحات ، اعمال سلیقه ها و انحرافاتی شد که مردم را رفته رفته خسته و مایوس کرد بطوریکه پس از 8 سال دولت اصلاحات ناکام از تحقق شعارهایش ماند و نتوانست نامزد ریاست جمهوریش را به دور دوم انتخابات برساند ؟؟؟؟

امروز 20 سال و چند روز از آن حادثه و معجزه بزرگ مردم ایران میگذرد.

آن روز رقیبانی که در نگاه ها و برنامه ها با هم متضاد بودند یعنی تقزیبا 180 درجه اختلاف داشتند ، امروز در کنار هم و تقریبا متحد هم هستند و این تغییر بزرگی است که اتفاق افتاده .

در این 20 سال گذشته یا آقای ناطق و هاشمی تغییر کردند و در کنار آقای خاتمی قرار گرفتند و یا آقای خاتمی تغییر کرده و در کنار این دو بزرگوار هستند . البته خدا رحمت جناب هاشمی را اما منظورم افکارش است ، یا اینکه هر سه به یک نقطه مشترک جدید رسیدند و نگاه هایشان کاملا تغییر کرده ؟ خدا میداند ؟؟

اما مردم تغییر نکردند و شعارهایشان همان شعارهای ضد فساد و ضد ظلم و انقلابی و احترام به شعور و حقوق مردم است .

مردم اصلاحات به معنی واقعی کلمه یعنی اصلاحات در رفتار و گفتار و اندیشه ها در مسیر تداوم و تحقق انقلاب را همراه با آرامش و سازندگی و رفاه را میخواهند .

مردم با حضور در صف های طولانی و انتظار چندین ساعت در پای صندوق ها تغییر نظام نمیخواهند بلکه تغییر مسئولان فاسد و بی خاصیت مدعی و طلبکار و ماهیت رفتار ها را میخواهند .

مردم بجای شعارهای ما چنین خواهیم کرد چنان خواهد شد فلانی که یا این تعداد فاسد هستند اما کاری نمیشود ، عمل و خدمت و توسعه و آبادانی و رفاه میخواهند .

جناب آقای روحانی ، من یکی از هواداران و وفاداران به شما بودم و هستم و برای شما ، نه برای دل خودم و برای ملت بزرگ ایران حقایق را نوشتم و گفتم و منتشر کردم و از شما تمام قد دفاع کردم .

رقابت سنگینی بود و باورتان نمیشد اینگونه پیروز شوید اما به لطف خداوند منان معجزه مردم را دوباره دیدید .

به رای مردم اعتماد کنید تا پشت سرتان بایستیم و کاری کنید که از شما با دل و جان دفاع کنیم مثل همین انتخابات که دفاع کردیم و خواهش میکنم ما را سربلند کنید .

من کاری به شعارهای اصلاح طلبانه و یا پوپولیستی دیگران ندارم من به مردمی نگاه میکنم که به شما اعتماد کردند و پشت سرتان هستند .

تاریخ را به شکل زیبایش تکرار کنیم نه به شکلی که نوشتم .

یا علی و با این یا علی در کنار و در خدمت شما برای خدمت به ملت بزرگ ایران هستیم .