اشعار روز عید سعید فطر در مصلی که از سوی یک از مداحان خوانده شد، بازتاب‌های بسیاری داشت. جدای از کیفیت پایین و نازل و غیرادبی شعر، نگارنده می‌خواهد از زاویه‌ای متفاوت به آن نظر کند و آن، فراهم کردن چنین بسترهایی برای کسانی است که دیدگاهی مخالف با این دیدگاه دارند.

از جمله شعارهای اصلی ما در انقلاب بهمن ۵۷ آ‌زادی بود و بخشی مهم از این آزادی، خود را در آزادی بیان جلوه‌گر می‌سازد و به خصوص آزادی پس از بیان. آزاد ِی بیان حقی است همگانی و نه امتیازی که به مهر و لطف به یک گروه داده شود و  با کین و قهر و خشونت از گروهی دیگر بازستانده شود. 

دولت دکتر حسن روحانی باید خوشحال باشد و البته منتقدانش، همانند این مداح محترم، باید خوشحال‌تر که این امکان را می‌یابند تا از یکی از مهمترین تریبون‌های سالانه و در حضور خیلی از جمعیت و به شکلی مستقیم، اشعاری را در نقد گفتمان رئیس جمهور روحانی و ۲۴ میلیون رایی که به او داده‌اند مطرح می‌کنند و بعد از آن هم سوار خودرو و تاکسی خود می‌شوند و به منزل می‌روند. کسی هم به آنها لقب جاسوس و نفوذی و اجنبی پرست نمی‌دهد. 

این سخنان البته سابقه دارد و هر روز و شب و هفته در انواع و اقسام رسانه‌های طیف بازنده انتخابات در جریان است و به گمان نگارنده امر غریبی نیست. کافی است  هر هفته تریبون‌ها نماز جمعه را در شهرهای مختلف گوش کنید یا روزنامه کیهان را باز کنید تا سخنانی بس تندتر و کوبنده‌تر از این اشعار را بخوانید و با خود اندیشه کنید که چرا نویسنده آن سخنان و نوشته‌ها را مادر بمب‌ها نیز نمی‌تواند تکان دهد؟ اما در سوی دیگر کار منتقدان و شاعران و فیلمسازان و اهل فرهنگ و هنری که دیدگاهی مخالف دیدگاه آنان دارند با داع و درفش و زندان  بند و کند  زنجیر است.

راستش من بسیار به این مداح حسودیم شد و احتمالا بسیاری از دوستان روزنامه‌نگارم نیز چنین چیزی در ذهنشان گذشت که او با چه شور وشوق و با چه اعتماد به نفسی به شخص دوم مملکت انتقاد می‌کند؟و کسی به او افترا و اتهام جاسوسی نمی زند،  اما در این سو انتقادهای عادی و حتی در چارچوب‌های قانونی هم به مخالفت با امنیت ملی، بلندگوی دشمن، تعبیر می‌شود.

ماجرا زمانی خطرناک می‌شود که این مداح محترم خود و گفتمان خود را حق مطلق بپندارد و سخنان و گفتمان دیگر را باطل طرف مقابل را گروهی زندیق و کافر مسلک و اجنبی ‌پرست و معاند. امیداریم آن هیجان در پس و پشت خود چنین دیدگاهی نداشته باشد که اگر چنین باشد آنگاه خطرناک است و خواهد بود.

اما در سوی دیگر بر این باورم که دوستان منتقد به جای حمله به مداح مورد نظر، بهتر است به سویه مثبت ماجرا بنگرند و از آقای روحانی بخواهند و نیز دستگاه قضایی، که اجازه دهد در این طرف ماجرا هم همین امنیت و‌ اعتماد به نفس برای منتقدان فراهم شود و آنها فارغ البال بتوانند دیدگاه‌های خود را مطرح کنند و داور نهایی مردم باشند که خوش داوری هم هستند.

به یاد داریم سال‌های دوری که را که از بزرگی پرسیدند که چرا شما با فلان منتقد و شیخ به مناظره نمی‌نشینی که پاسخ داد: آیا همان قدر که او در امنیت و‌آرامش و اعتماد به نفس به من انتقاد می‌کند؟ من نیز می‌توانم؟ و آیا می‌توانم بیمناک این نباشم که بعد از مناظره چه سرنوشتی در انتظار من است؟ او مستقیم به خانه می‌رود و من مستقیم به جایی که عرب نی‌انداخت.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 680683

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۶
    7 0
    بابا یکی نیست به این آقایون بگه : مردم روحانی رو می خوان نه شمارو . دست از این فتنه ها بردارین بذارین کارشو بکنه . شورشو درآوردین حال همه رو بهم زدین . زنده باد روحانی
  • بی نام A1 ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۶
    5 0
    دقیقا زدید به هدف. آزادی وقتی ارزش دارد که همه آزاد باشند
  • بی نام IR ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۶
    5 0
    جانا سخن از زبان مامیگویی
  • حمید آقایی A1 ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۶
    3 0
    ورده اند شاعری در روزگاران پیشین، روزی در دربار شاهی، از جای برخواست و گفت: شاهنشاها اجازه دهید قطعه ای را که سروده ام در این مجلس با شکوه بخوانم. کسی پرسید: "تو کیستی و چه کاره ای؟ بنده شاعرم بنده هم ماعرم ماعر کیست؟ شاعر کیست؟ شاعر شعر می گوید. ماعر معر می گوید. معر چیست؟ شعر چیست؟ شعر اینست: هر غنچه که گل گشت دگر غنچه نگردد. معر اینست: هر منچه که مل گشت دگر منچه نگردد. منچه چیست؟ عنچه چیست؟ غنچه آنست که شکفته شده و گل می گردد. منچه هم آنست که مکفته شده و مل می گردد. شاعر تسلیم شد و زبان در کام گرفت. زآن پس چون نیک بنگریست دریافت که بسیاری از اشعار، در واقع معرند. خود نیز بعدها، معرها مرود. مرودنی.