یک حقوقدان بین الملل در گفتگو با خبرآنلاین میگوید: آمریکا ممکن است به بهانه اعتراضات تحریم های تازه ای علیه ایران وضع کند.

زهره نوروزپور: ناآرامی چند روز گذشته در برخی از شهر های ایران، بازتاب گسترده ای در جامعه جهانی خصوصا غرب داشته است. واکنش هایی که عمدتا خصمانه و در راستای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

در همین حال در پی واکنش ها و سواستفاده های سیاسی از وضعیت فعلی، نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد خواستار نشست فوری شورای امنیت شد و این در حالی بود که کشورهای همجوار ایران مانند چین، روسیه و ترکیه خواستار ثبات و امنیت کامل در کشورمان شدند. برخی دیگر از مقامات تندروی آمریکا خواهان خروج آمریکا از برجام شدند و برخی دیگر راههای حمایتی از جمله تحریم را پیشنهاد داده اند. مایک پنس هم از طرح تازه ای برای جایگزین برجام خبر داده است. در چنین فضایی و در حالی که تنها چند روز به امضای رئیس جمهوری آمریکا درباره تأیید برجام و تعلیق تحریم ها مانده، برخی تحلیلگران معتقدند که ممکن است ترامپ ناآرامی‌های اخیر را دست مایه خروج از برجام کند.
دراین باره با دکتر رضا نصری حقوقدان بین الملل و عضو مطالعات ژنو گفتگو کرده ایم که از نظر می‌گذرانید:

جان بولتون به شبکه فاکس نیوز گفته بود که ترامپ می تواند  اغتشاشات داخل ایران را بهانه کند و از برجام خارج شود، همین طور دیگر مقامات تندروی آمریکا هم این پیشنهاد را داده اند. بررسی شما از این نوع واکنش چیست.

جان بولتون متعلق به جناحی در واشنگتن است که از سایر جناح‌ها و گروه‌ها نسبت به ایران و برجام به مراتب متخاصم‌تر و افراطی‌تر است. قبل از اینکه دولت ترامپ سیاست‌اش را در قبال برجام و ایران اعلام کند، گروه‌های مختلفی به کاخ سفید پیشنهاد و توصیه می‌دادند تا بر فرایند سیاستگذاری رئيس‌جمهور تاثیر بگذارند. در آن زمان، جان بولتون حتی راهکارها و  پیشنهادات لابی‌های تندرو و ایران‌ستیزی مانند «موسسه دفاع از دموکراسی‌ها» را هم قبول نداشت و کافی نمی‌دانست و  مرتب با مدیران و سخنگوهای این گروه‌های افراطی در رسانه‌ها در حال جدال و مناظره بود. او معتقد بود که صرفِ «اعلام عدم تصدیق» برجام از جانب ترامپ کفایت نمی‌کند و دولت ترامپ باید بدون تعارف برجام را کنار بگذارد و وارد فاز رویاروییِ بدون قید و بند با ایران شود. او حتی یک «نقشه‌ٔ راه» منتشر کرد که در آن به وضوح استراتژی خروج از برجام را تشریح و تببین کرده بود. در نتیجه، جای تعجب نیست که آقای بولتون و جناح همراه او بخواهد از ناآرامی‌های اخیر برای پیشبُرد اهداف‌اش استفاده کند. 

 آیا اساسا ارتباطی بین این دو هست؟


قاعدتاً هیچ ارتباطی میان اتفاقات اخیر در ایران و برجام وجود ندارد. اما طبیعتاً جناح تندرو در آمریکا تلاش خواهد کرد به هر نحوی که شده میان این دو موضوع ارتباط‌ برقرار کند!‌ اگر به «نقشه‌ٔ راه» معروفی که آقای جان بولتون چند ماه پیش برای خروج از برجام منتشر کرد توجه کنید، خواهید دید که یک فصل از آن مربوط به «رایزنی با هم‌پیمان‌های آمریکا» برای متقاعد کردن آن‌هاست و یک فصل از آن‌ مربوط به «کمپین‌های دیپلماسی عمومی» و تلاش‌های سیستماتیک برای «همراه کردن افکار عمومی» است. در نتیجه، طبیعی است که وقتی در ایران حادثه‌ای از این جنس اتفاق می‌افتاد، آن‌ها از آن برای فضاسازی، رایزنی و پیشبرد کمپین‌های دیپلماسی عمومی خود علیه دولت ایران بهره‌برداری کنند.

اگر به اولین پیام‌های توئیتری ترامپ و اولین بیانیهٔ وزارت امور خارجهٔ آمریکا در واکنش به ناآرامی‌های ایران نیز نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که آن‌ها بلافاصله‌  ناآرامی‌ها را به «حمایت ایران از تروریسم» و سیاست‌های منطقه‌ای ایران و توانمندسازی ایران پس از برجام پیوند زدند تا اینگونه القا کنند که اعتراض‌‌ها و نارضایتی‌ها بعضاً ریشه در سیاست خارجی ایران دارد!

در هر حال،‌ آن‌ها تصور می‌کنند که اتفاقات اخیر در ایران فرصت جدیدی است که می‌توانند به کمک آن دامنهٔ گزینه‌های خود علیه ایران را گسترش دهند.

تحلیل شما از تحرکات نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل علیه ایران چیست؟

خانم نیکی هیلی خواستار تشکیل جلسهٔ شورای امنیت شده بود اما او خوب می‌داند که در شورای امنیت هیچ قطعنامه‌ای علیه ایران صادر نخواهد شد.  هدف اصلی خانم هیلی این است که موضوع اعتراضات ایران را تا آنجا که ممکن است در کانون توجه بین‌المللی نگه دارد. مادام که موضوع ایران و ادعاهای مربوط به نقض حقوق بشر در صدر اخبار باشد و افکار عمومی آمریکا را متاثر کرده باشد، دولت متبوع او می‌تواند با فراغ بال و گزینه‌های بیشتری در مورد ایران سیاستگذاری کند.

حال، یکی از این گزینه‌ها می‌تواند این باشد که با برجسته کردن موضوع سرکوب معترضین و مشروعیت‌زدایی از دولت ایران، راه را برای خروج از برجام هموار کند. اما یک گزینه هم می‌تواند این باشد که با تمرکز بر موضوع ناآرامی‌ها، توجه افکار عمومی آمریکا را به سمت «تحریم‌های حقوق بشری»‌ منحرف کند و در نهایت، با قرار دادن سه یا چهار اسم جدید در فهرستِ تحریم‌های حقوق بشری، با فشار کم‌تری «برجام» را ادامه دهد.

برخی نمایندگان سنا حتی لغو محدودیت های مهاجرتی برای ایرانیان را پیشنهاد داده اند.

موضوع لغو محدودیت‌های مهاجرتی برای ایرانیان موضوع جدی و قابل توجهی نیست. دولت ترامپ همواره در دادگاه‌ها و رسانه‌ها استدلال کرده که اتباع این شش کشور مورد محدودیت قرار گرفته‌اند چون دولت‌های آن‌ها با دولت آمریکا هیچ‌گونه همکاری پلیسی و امنیتی برای شناسایی افرار مسئله‌دار ندارند. او می‌گوید اگر اتباع عربستان سعودی مشمول محدودیت نمی‌شوند اما اتباع ایران مشمول محدودیت هستند، به این خاطر است که دولت عربستان با دستگاه امنیتی ما همکاری می‌کند ولی دولت ایران هیچ اطلاعاتی از اتباع خود در اختیار ما قرار نمی‌دهد! حال، اگر ناگهان  ایران را به دلیل اعتراضات اخیر از لیست کشورهای مذکور حذف کند، تمام توجیهات و فلسفهٔ وجودی این قانون زیر سئوال می‌رود.

چند روز دیگر به امضای ترامپ مانده است همان امضای معروف نود روز به نود روز.  پیشبینی شما چیست ایا تحریم ها باز خواهد گشت؟ و اگر ترامپ تصمیم غیر عاقلانه ای بگیرد پنج کشور دیگر برجام چه واکنشی خواهند داشت.


مطابق قانون کنگره، آقای ترامپ باید تا چند روز دیگر تصمیم بگیرد که می‌خواهد «تعلیق تحریم‌‌ها» را برای یک دورهٔ دیگر «تمدید» کند یا اینکه می‌خواهد با خودداری از تمدید تعلیق‌ها، عملاً از برجام خارج شود؟ تا کنون آقای ترامپ همواره «تعلیق تحریم‌ها» را با اکراه تمدید کرده اما این بار این روند در بستر دو اتفاق جدید صورت می‌گیرد: یکی اینکه این دفعه، پروسهٔ تمدید تعلیق‌ها «بعد» از اعلام «عدم پایبندی» ایران توسط ترامپ انجام می‌گیرد؛ و دوم اینکه این بار، پروسهٔ تمدید در بستر ناآرامی‌های ایران صورت می‌پذیرد. حال، سئوال اینجاست که این دو عامل چه تاثیری بر تصمیم ترامپ خواهد گذاشت؟

بعضی‌ها معتقدند آقای ترامپ از فضاسازی پیرامون برخورد خشنِ ایران با معترضین استفاده خواهد کرد تا به این بهانه - و در راستای اقدام «اعلام عدم پایبندی» - از تمدید تعلیق‌ تحریم‌ها سر باز زند. طبیعتاً، لابی‌ها و جریان‌های افراطی نیز - که جان بولتون از برجسته‌ترین چهره‌ٔ آن‌‌هاست - از هم‌اکنون تلاش می کنند ترامپ را به این سمت و سو سوق دهند. بعضی دیگر معتقدند آقای ترامپ با اکره تعلیق تحریم‌ها را تمدید خواهد کرد، اما به این بهانه که می‌خواهد به کنگره فرصت بیشتری بدهد تا قانون جدیدی برای «تکمیل» برجام طراحی و تدوین کند.اظهارات اخیر معاون آقای ترامپ-مایک پنس- مبنی بر اینکه کاخ سفید و کنگره در حال تنظیم قانونی هستند که در آن مدت زمان محدودیت های برجام را از ده سال به زمان طولانی تری برسانند نیز موید این ادعاست. طبیعتا برخی لابی ها هم تلاش میکنند او را به سمت و سوی این گزینه هدایت کنند.

حال باید دید کدام طرف اِعمال نفوذی بیشتری خواهد داشت.

شخصاً معتقدم آقای ترامپ از ادعای نقض حقوق بشر در ناآرامی‌های اخیر در ایران استفاده ابزاری خواهد کرد تا به کمک آن اجرای برجام را - علیرغم اعلام عدم پایبندی - ادامه دهد. به بیان دیگر، احتمال می‌دهم آقای ترامپ تعلیق تحریم‌ها را تمدید کند اما همزمان، برای حفظ آبرو و گریز از فشارهای لابی‌های افراطی‌تر، اسامی برخی مقامات ایرانی را - به بهانه سرکوب معترضین - به فهرست‌ تحریم‌های حقوق بشری اضافه کند.

 در هر حال، عدم تمدید تعلیق به مثابهٔ خروج یکجانبه و غیرموجه از برجام است، و خروج یکجانبه از برجام کمآکان اقدامی به شدت پُر هزینه‌‌ و مشکل‌ساز برای آمریکاست. اما از سوی دیگر، ماندن در برجام  بدون نمایش اقتدار هم برای رئيس‌جمهوری که رسماً این توافق را مغایر با منافع ملی آمریکا خوانده، هزینه‌های اعتباری فراوانی در پی دارد. در نتیجه، محتمل می‌دانم آقای ترامپ از ناآرامی‌های اخیر استفاده ابزاری کند تا از یکسو هم در برجام بماند و هم اقتدار حقوق بشری‌اش را برای افکار عمومی به نمایش بگذارد!
 
پیش‌بینی شما از وضعیت داخلی ایران و تاثیر آن از لحاظ بین المللی را برای ما تحلیل کنید و پیامد های آن را به چه صورت می بینید.

طبیعتاً،‌ از منظر بین‌المللی، حوادثی که در ایران رخ داد تاثیرات منفی برای کشور به‌ جا گذاشت. دست‌کم به دولت‌ها و جریان‌های متخاصم این فرصت را داد تا پیرامون این اتفاقات فضاسازی کنند، ایران را کشوری ناامن و بی‌ثبات برای سرمایه‌گذاری و توریسم جلوه دهند، برای منزوی‌سازی ایران و لغو سفرهای وزراء و رئسای جمهور غربی رایزنی کنند، شکاف دولت و ملت را از طریق کمپین‌های تبلیغاتی در اذهان عمومی تشدید کنند و یک بار دیگر نام ایران را به نهاد‌های بین‌المللی از قبیل شواری امنیت و شورای حقوق بشر سازمان ملل بکشانند. ضمن اینکه قرار گرفتن ایران در کانون داغ توجهات، به عربستان سعودی و اسرائيل هم فرصت داد تا مجدداً در سایه بنشینند.

قطعاً تلاش‌های آن‌ها هم در اینجا متوقف نخواهد شد. به احتمال زیاد از این پس شاهد تبلیغات شدید و مستمر حول این ادعا خواهیم بود که دولت ایران خود مشروعیت کافی ندارد و از این رو نمی‌تواند در مذاکرات صلح سوریه نقش میانجی و راهبر ایفا کند!‌

در هر حال،‌ دولت ایران باید برای مواجهه با فضاسازی‌های پیش‌رو آماده باشد. ضروری است ایران مجدداً به ترمیم وجههٔ خود و مدیریت آن  بپردازد. دولت آمریکا از اینکه به ایران به عنوان یک کشور عادی و متعارف نگاه شود بسیار نگران است. او می‌خواهد ایران همواره یک کشور «یاغی»، نامتعارف  و خارج از نظام بین‌المللی شناخته شود. در نتیجه، بسیار مهم است که دولت ایران در مدیریت ناآرامی‌های کنونی وجههٔ یک دولت عادی، قانون‌مند و متعارف را - که گاه در آن تظاهرات و اعتراض هم صورت می‌گیرد - از خود نشان دهد.

52310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 743221

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =