خراسان نوشت:نشریه ادبی «لیترال مگزین» سال گذشته مطلبی منتشر کرد درباره وضعیت شغلی نویسندگان جهان. این گزارش مطالب تکان دهنده ای داشت، از جمله این که میانگین حق التالیف 80 درصد نویسندگان جهان بابت فروش آثارشان، تنها 200 دلار در سال است.

این مبلغ حتی کفاف ضروریات زندگی را هم نمی دهد، چه رسد به تامین مسکن و بیمه و چه و چه. این مسئله البته از دیرباز وجود داشته و تنها چیزی که حالا به آن اضافه شده، کشف آماری آن است. مثلا مارکس20 سال از زندگی اش را با قرض گذراند. یکی دیگر از نویسندگانی که برای گذران زندگی اش دغدغه بسیاری داشت، آنتوان چخوف معروف است. با این که خیلی زیاد می نوشت و پزشک هم بود، همیشه مجبور بود بیشتر کار کند تا زندگی خانواده اش را تامین کند. در هر حال با خواندن این آمار ناامیدکننده، احتمالا به این فکر خواهید افتاد که بهتر است قید نویسندگی و شاعری را بزنید؛ اما خب، بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان بوده اند که قید نویسندگی را نزدند و به هر کاری متوسل شدند تا بتوانند زنده بمانند و بنویسند. در گزارش «همشهری جوان» به برخی از این مشاغل اشاره شده است که در ادامه می خوانید.

آنتوان دو سنت اگزوپری/ خلبان
«آنتوان دو سنت اگزوپری» را بیشتر کتاب خوان ها با کتاب معروف «شازده کوچولو» می شناسند؛ مسافر غریبی که در صحرای دور افتاده با خلبانی که سرگرم تعمیر هواپیمایش در آن صحراست، ملاقات می کند و این آشنایی تاثیر زیادی روی خلبان می گذارد. اگزوپری خالق این اثر متفاوت، فرزند سوم یک بازرس بیمه بود. در بچگی معمولا از مدرسه فرار می کرد و به فرودگاه می رفت تا هواپیماها را تماشا کند. اگزوپری در بزرگ سالی آموزش خلبانی دید و این شغل را ادامه داد. او هم می نوشت و هم پرواز می کرد؛ تاثیر پرواز در آثار او مانند «پرواز شبانه» به خوبی مشهود است.
 
 
 
 
جک لندن/ دزدی، دریانوردی، کارگر کارخانه 
«جک لندن» نویسنده رمان های معروفی چون «آوای وحش» و «سپید دندان» مدتی در نوجوانی از راه سرقت روزگار می گذراند. او در نوجوانی از محل کارش صدف های خوراکی می دزدید و آن ها را در بازار به شکل قاچاق می فروخت. بعدها زمانی که قایقش صدمه دید و دیگر قابل تعمیر نبود، در یک مرکز نگهداری آبزیان مشغول شد و سپس به خدمه قایق شکار شیر دریایی در دریای آرام پیوست. او پیش از بازگشت به دبیرستان در سال 1896 در یک کارخانه کنف ریسی هم کار کرد. جک لندن، رمان «آوای وحش» را در 17 سالگی با تاثیر از همین خاطرات نوشت.
 
 
 
 
انوره دوبالزاک/ وکیل دلال ها 
« انوره دوبالزاک» نویسنده مشهور فرانسوی است که در ایران بیشتر رمان هایش ترجمه شده است و بیشتر کتاب خوانان زن، او را می شناسند. دوبالزاک پس از تمام کردن تحصیلاتش ابتدا در یک دفتر وکالت مشغول به کار شد اما بعد وارد کار تجارت  شد. در تجارت سودی به دست نیاورد و به حرفه نویسندگی روی آورد! لابد در کشور آن ها نویسندگی کار نان و آبداری بوده است. آن چه دوبالزاک را وادار به نوشتن رمان های معروفش کرد، قرض های فراوان و طلبکارهایش بود!
 
 
 
 
 
هکتور مالو/ روزنامه نگار
کارتون «بی خانمان» را به یاد دارید؟ پرین بیچاره و مادر هندی اش را می گویم که سفر طولانی را برای رسیدن به خانه و خانواده پدری اش انجام داد. نویسنده این رمان کودکانه «هکتور مالو» است. مالو درابتدا روزنامه نگار بود تا این که نخستین رمانش را با عنوان «دلدادگان» منتشر کرد و حسابی مشهور شد. مالو در مدت 10 سال حدود 70 رمان نوشت.
 
 
 
 
 
 
 
مارسل پروست/ استراحت مطلق
«مارسل پروست» را با رمان مشهور «زمان از دست رفته» اش 
می شناسند. رمان سنگین و طولانی او جزو آثاری است که به دلیل حجم شان به رمان های رودخانه ای مشهورند. می دانید او چطور توانست چنین رمانی بنویسد؟ اگر او کارگر یا وکیل یا حتی ثروتمند و تاجر بود فرصت کافی برای خلق این اثر پیدا نمی کرد. پدر و برادر او پزشک بودند اما او به دلیل بیماری هرگز شغلی را انتخاب نکرد و در استراحت های طولانی که بیماری به او تحمیل می کرد، به نوشتن می پرداخت. البته پروست وضع جیبش هم خیلی بد نبود.
 
 
 
 
چارلز دیکنز/ کارگر 
همه نویسنده ها مانند پروست خوش شانس نبودند؛ چارلز دیکنز انگلیسی مانند بیشتر قهرمانانش کودک بینوایی بود که باید تن به کارهای سخت می داد. او در کودکی کارگر یک کارخانه واکسن سازی بود و در بزرگ سالی ابتدا مدتی دفتردار بود و سپس به عنوان روزنامه نگار در روزنامه ها گزارش نویسی می کرد.
 
 
 
 
 
 
 
 
ماری هانری بیل/ نظامی
«ماری هانری بیل» را که نام مستعار «استاندال» را برای خودش انتخاب کرده بود بیشتر با رمان عاشقانه «سرخ و سیاه» 
می شناسیم. هانری بیل در جوانی ماجراجو و کنجکاو بود و به همین دلیل به ارتش ایتالیا پیوست. پس از هفت سال زندگی در میلان ایتالیا وارد محافل ادبی پاریس شد و خیلی زود هم به شهرت رسید.
 
 
 
 
 
 
 
لویی فردینان سلین/ پزشک
«لویی فردینان سلین» را کتاب خوان های جدی به خوبی می شناسند. او نویسنده ناامیدی بود که بسیار سیاه می نوشت. پدر سلین کارمند بیمه بود. خود او پزشکی خواند و تا آخر عمرش هم این حرفه را ترک نکرد. در این جا می شود از «چخوف» هم بگوییم. خانواده این نویسنده روس فقیر بودند. چخوف از دوران دبیرستان به ادبیات علاقه داشت. در دانشگاه پزشکی خواند اما برای نوشتن پزشکی را رها و سعی کرد هر چه بیشتر بنویسد تا پول بیشتری کسب کند.
 
 
 
 
 
لوئیزامی الکوت/ عروسک ساز
چند وقت پیش، بیشتر دختر خانم ها از پخش مجدد کارتون «زنان کوچک» حسابی ذوق زده شدند. این پویانمایی براساس رمان مشهوری به همین نام ساخته شده است. البته رمان «زنان کوچک» دارای اقتباس های متعددی است. « لوئیزامی الکوت» نویسنده این رمان در آمریکا متولد شد. متاسفانه او سرپرست مناسبی نداشت و کودکی سختی را تجربه کرد. الکوت برای تامین زندگی اش به کارهای بسیاری مانند خدمتکاری و خیاطی پرداخت. او مدتی هم آموزگاری را تجربه کرد. اما این شغل ها را دوست نداشت و پس از مدتی دوختن لباس را برای عروسک ها آغاز کرد و در کنار آن کتاب هم می نوشت. البته او از این راه درآمد کمی هم  به دست می آورد.
 
 
 
 
 
هرمان هسه/ کتاب فروش 
اگر «هرمان هسه» را می شناسید، معلوم می شود حسابی کتاب خوان هستید. هرمان هسه نویسنده معروف آلمانی است که رمان «دمیان» و «گرگ بیابان» اش در ایران بین کتاب خوان های حرفه ای مشهور است. شغل دوران جوانی هسه خیلی هم از کتاب دور نبود. هرمان هسه در جوانی در یک کتاب فروشی کار می کرد.
 
 
 
 
 
 
 
 
دن براون/ معلم 
«دن براون» و رمان مشهور «رمز داوینچی» را یادتان است؟ اگر کتاب را نخوانده اید حتما فیلم اقتباس شده را از کتاب دیده اید. او در یک دبیرستان تدریس می کرد. «نیکلای گوگول» نویسنده روس هم در ابتدا معلم یک دبیرستان دخترانه بود و هرگز فکر نویسندگی را در سر نداشت.
 
 
 
 
 
 
58302
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 730255

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =