محمد رضا احمدی

 

 

چند روزي از اختتام نمايشگاه كتاب  مي گذرد و حالا كه آب ها از آسياب افتاده انشائ زير را تقديم مي كنيم .

 چون اگر همزمان با برگزاري نمايشگاه ارائه ميشد متهم به جوسازي . سياه نمايي . آب در اسياب دشمن ريختن

طرفداري از سرمايه داري ... . و غيره و ذالك مي شديم !

اخطار! : اين نوشته داراي محتوايي است كه ممكن است براي فرزندان شما مناسب نباشد.

              بنابراين آنرا با صداي  بلند يا بهمراه آنها  قرائت نكنيد .  

  

آدم عاقل وقت خودش را تلف  نمي كند . آدم عاقل از يك سوراخ دو بار گزيده نمي شود . بسياري از ما هنوز

 فراموش نكرده ايم كه عده ايي چگونه براي  خدشه دار كردن  چهره ماندگار ثروتمندان عزيز ما  عمري را به

شستشوي مغزي ما مشغول  بودند( وقتي به ما مي گفتند  انشاء " علم بهتر است يا ثروت " بنويسيد.)

سال ها گذشت تا ما بالاخره فهميديم اينها همه سياه بازي بوده و در واقع "ثروت" بهتر از " علم" بوده است و

تنها چيزي كه ازاساس به كار ما نمي آيد"علم" و " كتاب "  است.   ( و براي همين مي بينيم كه  درخيابان  -

 كريمخان تهران كتاب فروشي ها  يكي يكي جمع  و طلا فروشي ها بصورت  افقي و عمودي  گسترش مي يابند

 و اين نشانه بارز پيروزي ثروت بر علم است ).

بنابراين " ما " بيدار شديم و يك بيداري در ما ايجاد شد كه حالا حالا ها خوابمان نمي برد و فهميديم كه " كتاب" 

چيز به درد بخوري نيست ... چون :

اول: كاغذ را مصرف مي كند و به جنگل ها آسيب مي رساند.

دوم: موجب دردسر نويسنده در مميزي و دلسردي و افسردگي خواننده و مخاطب او مي شود .

سوم: مطالعه زياد چشم را ضعيف مي كند و خواندن همان قبوض اب و برق و تلفن كافي است.

چهارم : موجب افزايش آگاهي ما مي شود و تاريخ نشان داده كه آدم با افزايش آگاهي بوي قرمه سبزي مي گيرد

 كه اين امر به نوبه خود موجب دردسر است !

پنجم : "كتاب " سنگين است و انباشت آن در خانه علاوه بر اشغال فضا  بهنگام اسباب كشي كلي دردسر

 مضاعف ايجاد مي كند .

ششم : برگزاري نمايشگاه كتاب در وسط شهر ايجاد ترافيك و جنگ اعصاب است .

( شايد براي همين مديريت شهري دوست داشتني و مهربان به وزير ارشاد گفت : " عزيزم! فدات شم ! بيا به هم قول بديم ديگه از اين كاراي بد نكنيم كه نمايشگاه رو اينجا برگزار كنيم و بيا كه برويم به باغ كتاب من و تو !! ).

از ميان خيل نكات درد سر ساز "كتاب"  اين چند نكته آورديم تا حرفمان را ثابت كنيم كه كتاب از اساس چيز

 بيخودي است . شما حالا با آن ذهن خلاقتان تصور كنيد كه ثروت  چه خوبي هايي دارد . در انشاء بعدي حتما"

در مورد " ثروت " بيشتر خواهيم گفت .

 

 

  

  

  

 

 

  

  

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 419250

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
    13 2
    در هر طنز رگه هایی از حقیقت یافت میشود. به عنوان فردی که بیش از چهل سال مطالعه کرده ، از مدتها قبل فرزندانم را به مطالعه آموزش فنیتخصصی و در ارتباط با حرفه و اشتغال تشویق میکنم چرا که مزید بر ان موجب افزایش آگاهی مضر از وضعیت همیشه نابسامان و غیر قابل تغییر در آینده ی نزدیک، تزاید رنج و خود خوری نابود کننده است...
    • بی نام A1 ۰۶:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
      20 1
      واقعا راست میگید.من تا 6 سال پیش کمتر مطالعه میکردم.از 6 سال پیش میزان مطالعات عمومی من افزایش داشت اما نتیجه ... . اعتراف میکنم عدم آگاهی از بسیاری مسائل سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در گذشته برایم کمتر فشار عصبی و روانی به دنبال داشت ولی الان یک حس جور یاس و نا امیدی نسبت به اوضاع روز و نگرانی عمیق نسبت به آینده ای گنگ و نامعلوم خوره جانم شده است.
  • کویر IR ۰۶:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۴
    9 1
    خوب بود.خندیدم
  • تینا A1 ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
    0 2
    خواندم عالی بود ولی به کتاب خیلی توهین شده بود هم باحال بود