«خبرجنوب» نوشت: توزیع برابر درآمدها نیازمند اجرای طرح آمایش سرزمینی است.

فارس و 27 استان دیگر کشور تنها 40 درصد از درآمد کشور را تولید می کنند و سه استانِ خوزستان، تهران و اصفهان، 60 درصد مجموع درآمدها را. این نتیجه مطالعه ای است که چندی پیش در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی انجام شده و نشان از توزیع نابرابر درآمدها دارد. این طور که مرکز پژوهش ها اعلام کرده است، «درآمدهای استانی شامل همه مالیاتهای مستقیم و مالیات بر کالا و خدمات در استانها، درآمد حاصل از مالکیت دولت و درآمد حاصل از خدمات در استانها و درآمد حاصل از جرایم و خسارات است که در استانها وصول میشود و به خزانه معین استان واریز میشود».
به بیان ساده تر، استان هایی که مالیات بیشتری پرداخته اند، درآمد بیشتری هم داشته اند. از خوزستان که بگذریم - به خاطر تمرکز صنایع نفتی در این استان- تمرکز 60 درصد درآمدها در دو استان تهران و اصفهان و توزیع نابرابر این درآمدها در 40 استان دیگر کشور تنها یک معنا دارد، اینکه صنایع به صورتی کاملا نامتوازن در 2 استان اصفهان و تهران مستقر شده اند و عمدتا برای این دو استان درآمدزایی می کنند و دیگر استان های کشور سهمی بسیار محدود از این درآمدها دارند.
میزبان صنایع ملی
عمده صنایع ملی ایران در استانهای اصفهان و تهران مستقر شدهاند. شاید در نگاه نخست، چنین به نظر برسد که درآمد این صنایع سر از خزانه ملی کشور درمیآورد و به صورت عادلانه میان استانهای مختلف کشور توزیع می شود اما لزوما این گونه نیست. صرف وجود صنایع، حتی اگر ملی باشند، برای استان میزبان درآمدزایی گستردهای دارد. برای نمونه اشتغال گستردهای در آن استان پدید می آورد و به این ترتیب از نرخ بیکاری و در پی آن آسیب های اجتماعی کاسته می شود. افزون بر این، این صنایع به خاطر آلایندگی که ایجاد می کنند باید به شهرداری های شهرهای نزدیک خود عوارض بپردازند که البته این عوارض، عوارض کمی هم نیست. به این ترتیب از شدت وابستگی شهرداری ها به عوارض ساختمانی کاسته می شود؛ آن وقت وضع، وضع فارس نمی شود که با کاهش ساخت و ساز، شهرداری در تکمیل پروژههای عمرانی دچار مشکل شود. بماند که مسئولان این استان ها - اصفهان و تهران- به ویژه به واسطه نفوذی که در پایتخت دارند میتوانند بخش عمده ای از این درآمدها را به استان خود برگردانند و وضع، شبیه درآمد بناهای تاریخی فارس نشود که به خزانه دولت میرود و در موارد بسیاری، این درآمدها به این استان برنمیگردد.
اینک، این طور که به نظر میرسد درآمدهای کشور به صورت عادلانه و نه حتی بر اساس توانایی استان ها تقسیم نمی شود. اگر طرح آمایش سرزمین تهیه و به درستی اجرا میشد، شاید این توزیع نامتوازن از میان میرفت؛ البته باز هم به این شرط که این طرح به درستی اجرا می شد. در شرایط کنونی که درآمدهای ملی به فارس نمیآید، فارس سخاوتمندانه آنچه داشته را در اختیار کشور قرار داده ولی در ازای آن تنها «کم توجهی» دریافت
کرده است. برای نمونه در 30 سال گذشته این استان در بحرانیترین شرایط، محصولات کشاورزی راهبردی مورد نیاز کشور همچون گندم را تولید کرده تا ایرانیان گرسنه نمانند ولی اکنون که منابع آب این استان بر باد رفته دولت برای کاهش آسیب های اجتماعی و توسعه صنعتی کار چندانی نکرده است؛ شاهدش هم می تواند نبود صنایع بزرگ مادر در این استان باشد؛ شاهد دیگرش، وضع تالاب ها که به رغم تاکید دولت برای زنده سازی دریاچههای ارومیه و گاوخونی، تقریبا همه تالابهای استان خشک مانده اند و تازگی مهارلو هم به عنوان تنها تالاب زنده - والبته فصلی- فارس به خاطر کاهش بارش ها به جمع تالاب های خشکیده فارس افزوده شده است.
در این شرایط، سید حسین افضلی، نماینده اقلید در مجلس شورای اسلامی توزیع نامتوازن درآمدهای استان را «شاهدی بر مظلومیت استان هایی چون فارس» می داند. او به سرویس گزارش «خبرجنوب» می گوید: «جز خوزستان که به خاطر منابع نفتی جزو استان های پردرآمد کشور به شمار می رود، استان های دیگر به خاطر حجم بزرگی از سرمایه گذاری که روانه آنها شده توانسته اند این چنین درآمدزا باشند که چنین وضعی به راستی جای بحث دارد».
استانِ اشباع و استانِ خالی
همین چند وقت پیش، معاون وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی در سفر به شیراز گفت که کشور در 2 استان با مشکل گسترده روبرو است؛ یکی در اصفهان و دیگری در فارس. در اصفهان به خاطر گستردگی سرمایه گذاری ها و اشباع این استان از صنعت و فارس به خاطر نبود سرمایه و صنعت. اینک، نماینده اقلید در مجلس شورای اسلامی بر این باور است که مسئولان فارس هم به خاطر «همدل نبودن» در ترغیب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در فارس در وضع کنونی نقش دارند؛ چه اینکه هم اکنون نرخ بیکاری در فارس چیزی در حدود 13 درصد است و این یعنی نرخ بیکاری در فارس از میانگین کشوری هم بیشتر است. افضلی می گوید: «ما کدام زمینه سرمایه گذاری را در فارس فراهم کردهایم؟ از نظر صنعت جایگاه فارس کجاست؟ اینجا در اقلید، شهری که من نمایندگی آن را بر عهده دارم تنها یک کارخانه قند از دهه های دور وجود دارد و معیشت مردم بر پایه کشاورزی است اما صنایع بالا دستی و پایین دستی کشاورزی هم در این شهرستان شکل نگرفته است. صنایع کوچک هم که بدون استثنا همه
زمین گیر هستند».
به باور این نماینده مجلس شورای اسلامی، توزیع نامتوازن صنایع حتی میتواند به استانهای میزبان آسیب برساند. شاهد این مدعا میتواند وضع جمعیتی، ترافیک و آلودگی هوای تهران و همچنین آلودگی هوای اصفهان و بالا بودن نرخ بیماری ها در این استان باشد حال اگر این صنایع متناسب با توان استان های مختلف توزیع میشد، این امکان فراهم بود که نه تنها از شدت آلودگیها کاسته شود بلکه توزیع جمعیت هم در استانهای مختلف کشور متوازن تر شود.
افضلی می گوید: «بخش عمدهای از این صنایع با وام هایی که دولت پرداخته و مساعدت هایی که دولت برای سرمایه گذاران کرده است در این استان ها مستقر شده اند. اینکه دولت از سرمایه گذاران حمایت کند البته رویکرد درستی است ولی اینکه همه این سرمایه گذاری ها در چند استان متمرکز شود جای تامل دارد و اگر برای آن فکری نکنیم می تواند پیامدهای سنگینی برای کشور در پی داشته باشد».
به باور بسیاری از کارشناسان، متمرکز شدن صنایع در چند استان، می تواند باعث ایجاد حس نارضایتی و بی عدالتی در مردم شده و حتی آسیب های هویتی به کشور وارد کند؛ اما دست کم در مورد فارس، نه تنها بی توجهی دولت به این استان باعث پدید آمدن چنین وضعی شده بلکه درون استان هم فضا برای سرمایهگذاری فراهم نشده است؛ روایتی در فارس دهان به دهان میچرخد که دولت در زمان جنگ بودجه ای را برای توسعه صنعتی فارس اختصاص می دهد ولی استاندار وقت این بودجه را رد میکند اما استان های دیگر همان بودجه را پذیرفته و صرف توسعه صنایعشان می کنند.
می گویند همان استاندار وقت حتی گفته بود می توان در بولوارها بادمجان و لیمو کشت کرد و در این شرایط چه نیازی به صنعت. تاوان آن تفکر را، امروز فارس پس می دهد اما تاوان کم کاری ها، ادامه برداشت بی رویه آب و وضع کنونی را چه کسانی خواهند پرداخت؟

 

۴۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 641261

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =