۰ نفر
۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۲:۵۶

حزب، همچنان یک تابوی غیر قابل اعتماد در کشورهای در حال پیشرفت است.

کشور ما نیز اگرچه از نظر قانونی فعالیت احزاب را به رسمیت می شناسد اما هنوز از سوی حاکمیت، فضای مناسبی برای فعالیت آنها فراهم نشده است. احزاب در ایران در زمان رژیم پهلوی بعنوان نهادی عاریتی و ابزاری در دست حکومت بود. عمده اطلاعات ما در مورد حزب بسیار اندک و غالبا از اظهار نظرهای شخصی و جسته و گریخته افراد و سیاستمداران نشآت می گیرد. کسانی هم که تریبون های عمومی را در دست دارند، در تلاش هستند چالش هایی که ممکن است از سوی حزب و یا احزاب سیاسی بر سر نظام بیاید را کاهش دهند، غافل از آنکه خواسته و یا ناخواسته از توان و ظرفیت یکی از نهادهای دموکراتیک و کارآمد در نظام های سیاسی جهان چشم پوشی می کنند.

وقتی از نقش آوری نهادینه حزب سیاسی سخن به میان می آید بلافاصله گفته می شود حزب نهادی است غربی و با نظام ما که اسلامی و بر پایه ولایت فقیه است سازگاری ندارد. در واقع، با کبری و صغرای موضوع، تلاشی در جریان است تا صورت مسئله پاک شود در حالیکه اگر بخواهیم در مورد نظام سیاسی و اقتصادی سخن بگویم و اینکه چه چیزغربی است و چه چیزغیر غربی، باید گفت تمام نهادهای مدرن غربی را به عاریت گرفته ایم و با تغییرات اندکی در ساختار، وظایف و ماموریت آنها، هم اکنون در کشور استفاده می کنیم. از این میان، برخی کاملا با همان سیستم غربی بکار گرفته شده است؛ از جمله نظام بانکداری و اقتصادی که هنوز برایش الگوی بومی ارائه نکرده ایم.

سخن نگارنده این است که کشور ما و رهبران و مدیران آن در تمام سطوح بایستی نقش آوری احزاب را در ساختار و هدایت کشور جدی بگیرند و از ضررهایی که عدم وجود آنها بر بدنه نظام، منابع انسانی، معنوی و مادی بوجود می آورد، جلوگیری نمایند.
همچنان در جهان بهترین نهاد دموکراتیک برای به چالش کشیدن دیدگاه های گوناگون و ایجاد مشارکت برای علایق مختلف در روند تصمیم گیری، سیاستگذاری و اجرای موثر آنها "حزب" می باشد. احزاب نقش مهمی در تقویت حاکمیت عمومی دارند لذا اعتبار و کارکرد آنها در ماهیت و مشروعیت دموکراسی و مردم سالاری حکومت و دولتها تاثیر بنیادین دارد. در کشورهای جهان سوم و یا بهتر بگویم کشورهای در حال پیشرفت، سنت ها و آداب رسوم همچنان مانع بزرگی برای فعالیت شفاف، موثر و نهادینه احزاب سیاسی هستند. زیرا در زمانهای قبل، چنین نهادی با چنان ساختار دموکراتیک که پروسه تصمیم گیری اش بر اساس آراء تعیین می شود، نبوده است. البته، حزب مانند هر نهاد سیاسی دیگر ممکن است خودمحور شود و منافع عمومی را فراموش کند. این مشکلات با تعیین مصادیق دقیق، روند قانونی و تصمیم گیری دموکراتیک از نظر درونی و بیرونی، می تواند احزاب را قابل کنترل، پاسخگو و وظایف آنها را شفاف سازی نماید.

چگونه مردم با دیدگاه ها و سلایق مختلف می توانند بطور نهادینه و مستمر در یک نظام دموکراتیک و مردم سالار در روند سیاسی کشور مشارکت داشته باشند؟ شاید گفته شود با شرکت در انتخابات از جمله انتخاب رهبر، رییس دولت و نمایندگان مجلس و..، البته مشارکت در انتخابات عادلانه یکی از ابزارهای دموکراتیک برای إعمال مردم سالاری است و نه تمام آن. در واقع، این اقدام و عمل خوب وموثر احزاب است که می تواند خواسته و منافع مردم را بطور سیستماتیک و نهادینه پیگیری نماید و بصورت سیاست و قانون از طریق نهادهای قانوگذاری مانند مجلس تثبیت کند.

احزاب برای مشارکت در روند تصمیم گیری و سیاست سازی نیاز به فضای تعامل، گفتمان سازی و شفافیت در مواضع و برنامه های خود دارند. در غیاب احزاب، گفتمانی که از سوی یک یاچند فرد که به طور اتفاقی توانسته اند هم عقیده و هم نظر دور هم جمع شوند، نمی تواند تضمینی برای ایجاد روند سیاست گذاری محکم، با ثبات و قابل دفاع باشد. زیرا آن فرد و افراد با توجه به منافع شخصی و فکری خود و در فضایی که نهادی به نام حزب وجود ندارد، در هنگامی که مسئولیت اداره و هدایت کشور را به عهده می گیرند، ممکن است طور دیگری عمل کرده و امیال و گرایش ها و تفکرات واقعی خود را آشکار سازند که در آن زمان برای منافع عمومی یک خطر و فاجعه غیر قابل جبران خواهد بود.

در حال حاضر، حزب بهترین نهادی است که اعضای آن مورد ارزیابی داخلی از طرف خود حزب و فضای عمومی جامعه قرار می گیرند. آنها به عنوان دولت در سایه، هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال در بطن و عمق رصد سیاست های دولت هستند و هر کس براساس تخصص خود مسئولیت بررسی، نقد و ارزیابی سیاست ها و عملکردها را دارا می باشند. ضمن آنکه، حاکمیت و دولت بر اساس قانون موظف است تمام اطلاعات و آمار صحیح را در اختیار احزاب قانونی و رسمی قرار دهد. این سیستم حزبی در واقع بهترین مکانیزم برای تربیت مدیران و متخصصین اداره کشور هستند. با وجود احزاب فعال، نیازی نیست که کاندیداها حتما در دولت های سابق دارای پست مدیریتی وسازمانی بوده باشند. براین اساس، فعالیت احزاب مانعی برای ظهور فسادها و رانت ها در تصدی پست دولتی می شود. رقابت سنگینی که اکنون برای تصدی پست های مدیریتی در کشور شاهد هستیم، در برخی مواقع با لابی های فساد آلود و بده بستانهای نادرست همراه است. سیستم حزبی تا حد زیادی می تواند افراد را در بدنه حزب به عنوان "دولت در سایه" با دارا بودن همان پستها و مسئولیت های دولتی، مدیران آینده کشور را تعلیم و برای بدست گرفتن پست های واقعی آماده سازد و بدین وسیله از ناهنجاری های سیاسی جلوگیری نماید.

متاسفانه در چند دهه گذشته صدا وسیما بیش از آنکه به احزاب بپردازد ، به نقش آوری فرد و اشخاص توجه داشته و گرایش های سیاسی را عمدتا براساس اصلاح طلب و اصول گرا مطرح می کند در حالیکه هیچ معیار ثابت و مشخصی برای آنها در دست نیست. ما در انتخابات بشدت فردگرا و لیبرال هستیم و به جای آنکه حزب یا احزاب مختلف را تابلوی گرایش سیاسی کاندیداها قرار دهیم، فرد را سمبل فلان گرایش بدون شناسنامه معرفی می کنیم. غافل از آنکه این فرد می تواند چند ماه بعد به راحتی و بدون بازخواست، سخن و عملی خلاف مواضع قبلی ارائه دهد. لذا در غیاب احزاب، در فردگرایی از الگوهای غربی هم سبقت گرفته ایم. در فقدان احزاب، همچنین شفافیت گرایش های سیاسی کمرنگ شده و قابل پنهان سازی و لاپوشی است، این روند به احتمال زیاد منتهی به سوء استفاده از آرای عمومی می شود. این روش برای رقابت های انتخاباتی و سیاسی نمی تواند اعتماد عمومی نسبت به کاندیداها و برنامه های آنها را به همراه داشته باشد.

باید برای سنجش و شایستگی توانایی های فردی که سابقه پست دولتی، وزارت، نمایندگی مجلس و.. داشته است مکانیزمی قابل دفاع طراحی شود، احزاب بهترین و مطمئن ترین نهاد و معیار برای این امر مهم هستند.
از منظر دیگر، رقابت های انتخاباتی ما، همچنان ابتدایی، سنتی و غیرکارآمد است: براساس ریش سفیدی و کدخدا محوری و تایید افراد است و نه نهادهای حزبی مشروع. روش سفارش فرد و اشخاص شاید بتواند برای برخی کشورها عقب افتاده صدق کند، اما برای یک نظام مردم سالار و برای افزایش اعتماد عمومی مردم به کاندیداها و نظام و نهادهای آن، باید به دنبال ایجاد ساختارهای شفاف و دموکراتیک باشیم. برنامه های کاندیدا باید از سوی احزاب ارائه شود و نه از سوی فرد و شخص کاندیدا. به عبارت دیگر در روند انتخابات و رقابت سیاسی سالم، فرد قادر نیست به تنهایی برنامه ای برای اداره کشور و آنهم در فرصت کوتاه تهیه کند. در حالیکه، احزاب به علت برخورداری از سازمان و اعضای مشخص و متخصص و نیز مرام و شیوه اعلام شده، می توانند برنامه اداره کشور و کاندیدای خود را ارائه نمایند و این به صواب و اعتماد عمومی نزدیکتر است.

همانطور که در نوشته های قبلی اشاره شد، الگوی احزاب غربی برای نظام سیاسی ما کارایی ندارند، لذا ما باید با توجه به ارزش های دینی و بومی آنها را بازسازی کرده و نظام نیز آن را مورد توجه و تاکید قرار دهد.
صدا و سیما می تواند در تقویت کارکرد احزاب و به چالش کشیدن برنامه های آنها نقش محوری خود را ایفا نماید و فضای عمومی جامعه را به نفع نظام و آحاد مردم سوق دهد، افراد را در داخل احزاب سیاسی معرفی کند تا بدین وسیله اعتماد عمومی به کاندیداها افزایش یابد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 658254

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =